نگاه دیگران-بخش صدوپنجاهم
استاد بازیها: هنری کیسینجر و هنر دیپلماسی خاورمیانهای
پس جای تعجب نیست که او دیدگاه بدبینانه خود را درباره صلح کنار گذاشت و در عوض، درباره آن با احساس صحبت کرد. کیسینجر در بدو ورود به فرودگاه ژنو به مطبوعات گفت که زندگی و امید میلیونها نفر در خاورمیانه به موفقیت کنفرانس بستگی دارد. وی خاطرنشان کرد که منطقهای که سه دین بزرگ ابراهیمی را در خود جای داده بود اکنون برای ایجاد یک عمل ایمانی دیگر به چالش کشیده شده است: «اینکه نفرت میتواند جای خود را به آشتی بدهد، اینکه صلح میتواند هدف ما شود، در روش ما سازش ایجاد میکند و امیدواریم الهامبخش ما باشد.» مراسم افتتاحیه در «اتاق شورای کاخ ملل» برگزار شد، مجموعهای باشکوه از ساختمانهای «آرت دکو» در ساحل دریاچه ژنو که میزبان مقرهای جایگزین سازمان ملل بود (بهطور رسمی با نام UNOG، دفتر سازمان ملل متحد در ژنو، شناخته میشود). کاخ که در ابتدا برای میزبانی جامعه ملل ساخته شد، در سال۱۹۳۸ تکمیل شد.
اتاق بهعنوان محل جلسه شورای سیزدهنفره جامعه ملل عمل میکرد. یک گالری مسقف بزرگ که میتوانست پانصد ناظر را در خود جای دهد، به میزها و صندلیهای چرمی قرمزرنگ با بیتوجهی نگاه میکرد. پنج پنجره باشکوه سهطبقه، منظرهای زیبا از دریاچه ژنو و مونت بلان را نشان میداد. اما به همین مناسبت پردههای سنگین آنها کشیده شد. دیوارها و سقف با نقاشیهای دیواری عظیم، باابهت و زردرنگی که پیشرفت انسان را به تصویر میکشد، تزیینشده بود. یکی از نقاشیهای دیواری «حماقت جنگ» را به تصویر میکشد، دیگری «پیروزی امید» را در قالبزنی با لباس سفید دلپذیر که بالای دو توپ عظیم ایستاده و نوزادی را در آغوش گرفته است، نشان میداد. نقاشی دیواری روی سقف «درس سالامانکا» نام داشت و پنج مرد نیمه برهنه را به تصویر میکشید که دست در دست هم «چِفت» کرده بودند که نمادی از جایگزینی درگیری با همکاری است. شوربختانه، بین شش هیاتی که زیر این نقاشی دیواری نشسته بودند، چنین «چِفتی» وجود نداشت.
آنها حس و حال دست دادن به یکدیگر نداشتند؛ چه رسد به چفت شدن. فهمی در حال و هوای خاصی بود که بهدلیل غیبت سوریه ایجاد شده بود. او سخت تلاش کرده بود اسد را متقاعد به حضور کند، حتی برای مذاکره شرایط با او به دمشق رفت، اما متوجه شد که اسد پیششرط جدیدی را روی میز گذاشته است: اینکه پس از جلسه افتتاحیه عمومی، مذاکرات جدایی باید در کمیته نظامیِ کل انجام شود. این امر به سوریه اجازه وتو بر مذاکرات جدایی مصر با اسرائیل میداد؛ چیزی را که رئیسِ فهمی آن را تحمل نمیکند. در غیاب سوریه، فهمی مصمم بود در ژنو به جهان عرب نشان دهد که مصر برای پذیرش اسرائیل عجله ندارد. ازاینرو، در آخرین لحظه، با نشستن در کنار اسرائیل مخالفت کرد (چنانکه ترتیب حروف الفبا اقتضا میکرد).
او ترجیح داد که اِبان در کنار صندلی خالی سوری بنشیند، در ظاهر بهعنوان نمادی از انزوای اسرائیل؛ چیزی که اِبان آن را غیرقابلقبول میدانست. درحالیکه سایر شرکتکنندگان منتظر بودند و رسانههای جهان از بالا به یک اتاق خالی نگاه میکردند، افتتاحیه حدود چهل دقیقه به تعویق افتاد؛ درحالیکه تیم کیسینجر برای حل مشکل تلاش میکرد. کیسینجر با بهرهگیری از علاقه شوروی به رویدادی آرام که حضور آنها را به نمایش بگذارد، گرومیکو را متقاعد کرد که جای خود را عوض کند تا اِبان در سمت راست او و صندلی خالی سوریه در سمت چپ طرف روسی باشد. در همین حال، کیسینجر بین «فهمی» و «زید الرفاعی»، مشاور امنیت ملی اردن مینشیند که نشاندهنده جایگاه جدید آمریکا در جهان عرب است؛ درحالیکه «کورت والدهایم» وزرای خارجه مصر و اسرائیل را از هم جدا میکند، همانطور که سازمان ملل قرار بود قوای اسرائیل و مصر را در سینا از هم جدا کند؛ اما حتی این ترتیب هم کافی نبود. فهمی اصرار داشت که با اِبان وارد اتاق نشود، بنابراین کیسینجر و گرومیکو، طرف اسرائیلی را از طریق یک مجموعه از درهای برنزی به داخل اتاق اسکورت کردند؛ درحالیکه والدهایم طرف اردنی و مصری را از طریق دیگری اسکورت میکرد.
فهمی و رفاعی با ایراد سخنرانیهای آغازین، سیاستهای «نظامیگرایانه و توسعهطلبانه» اسرائیل را عامل ادامه درگیری دانستند و خواستار پایان دادن به «اقدامات جنگجویانه و تجاوز» اسرائیل شدند. آنها تمایل خود را برای صلح با اسرائیل اعلام کردند، اما تنها به شرطی که خواستههای حداکثری آنها برای عقبنشینی کامل اسرائیل، آزادی بیت المقدس عربی، و استفاده از حق تعیین سرنوشت فلسطینیان برآورده شود. رفاعی که در آن زمان در تماس مخفیانه و منظم با رهبران اسرائیل بود، حتی این پرسش را مطرح کرد که اسرائیل بهعنوان یک «غریبه» خارجی و متخاصم «در سرزمین ما» در منطقه عربی چه میکند.