نئوم؛ شهری که از جان کارگران بالا میرود
پادشاهی خون و توسعه
در اواخر اکتبر، شبکه تلویزیونی بریتانیایی آیتیوی مستندی به نام «پادشاهیِ بدون روتوش: در داخل عربستان سعودی» منتشر کرد که شرایط کارگران مهاجر را درحالیکه رنج میبرند و در حین کار جان خود را برای چشمانداز عربستان سعودی۲۰۳۰، از دست میدهند، فاش کرد. برنامهای که عربستان بهدنبال آن است یک برنامه عظیم دولتی چند ۱۰میلیارد دلاری است که پروژه بزرگ نئوم و آسمانخراشهاش افقی آن که به شهر هوشمند خطی معروف بوده، جزو آن است. بر اساس این مستند، ۲۱هزار کارگر مهاجر از هند، بنگلادش و نپال تاکنون جان خود را از دست دادهاند. این در حالی است که هندوستانتایمز گزارش میدهد که ۱۰۰هزار کارگر دیگر مفقود شدهاند.
با اینکه این اعداد تکاندهنده هستند، اما این اولین باری نیست که گفته میشود دستان نئوم به خون آلوده است. چهار سال پیش، گاردین گزارش داد که ۲۰هزار نفر از مردم بومی استان تبوک، درست در شمال خط ساحلی دریای سرخ، تحت تهدید زندان – و حداقل در یک مورد، به قتل رسیدهاند تا فضا برای پروژه باز شود. در همین حال، این مستند وضعیت شهر-دولت در حال پیشرفت را بهعنوان یک منظره جهنمی کامل ترسیم و شرایطی را آشکار میکند که به وضوح استانداردهای بینالمللی کار را نقض میکند؛ از جمله روزهای کاری ۱۶ساعته در گرمای بیامان که با سفرهای چهارساعته به محل و بازگشت به استراحتگاه که زمان بسیار کمی را برای استراحت و جان گرفتن دوباره باقی میگذارد.
در این مستند کارگران خود را کمی بهتر از «گدایان» و «بردگان به دام افتاده» توصیف کردهاند. نمایندگان نئوم به سازندگان فیلم گفتند: «ما از همه پیمانکاران اصلی و فرعی میخواهیم که بر اساس قوانین عربستان سعودی و سیاستهای سازمان بینالمللی کار عمل کنند و آنها تحت بازرسیهای مکرر از زندگی و محل کار کارگران هستند.» به گزارش میدلایستآی، دولت عربستان هنوز به درخواستها برای اظهارنظر پاسخ نداده است.
برای سالها دنیای معماری با روابط عمومی، پیشنهادهای شغلی، با عملکرد پر رزق و برق، روزنامهنگاران مرتبط با نئوم اعتبار خود را به این شهر وام دادند و برخی از این شرکتها جزء بزرگترین و ستارهدارترین شرکتها بودند که اعتبار خود را قربانی رویای این تب مهلک کردند؛ آن هم پروژهای که شاید نتواند به نتیجه برسد. (این شهر خطی که دولت عربستان گفته بود تا سال۲۰۳۰ در حدود ۱.۵میلیون نفر را در خود جای خواهد داد، اکنون فقط سکونت ۳۰۰هزار نفر را پیشبینی میکند.)
لیست ستارههای معماری پیوستشده به این پروژهها طولانی است و شامل افراد برجستهای مانند OMA ،Bjarke Ingels Group، Zaha Hadid Architects ،UNStudio ،Gensler ،Tom Wiscombe Mark Foster Gage ،Pei Cobb Freed و HOK میشود. با این حال برای حفظ اعتبار برخی شرکتها پس از افشای موارد نقض حقوق بشر از این پروژه کنار کشیدهاند. از جمله این شرکتها میتوان به Morphosis Mecanoo ،Coop Himmelb و David Adjaye Associates اشاره کرد.
اجازه دهید به صراحت بگویم: کسانی که از همهچیز تحت چتر چشمانداز ۲۰۳۰سعودی کنار نرفتهاند، بهطور آشکارا در طرحی شریک هستند که قبلا منجر به مرگ و آوارگی جمعی شده است. دیدگاههای بیپروا، بیانیههای مطبوعاتی، «توجیهات» و هزینههای معماری آنها به یک پروژه نامشروع مشروعیت میبخشد و به خون برخی از آسیبپذیرترین اعضای جامعه جهانی آغشته میشود. آمار تلفات و آوارگان نشاندهنده فاجعهای همتراز با یک جنگ منطقهای است. برای امتناع از شراکت در این جرم هنوز خیلی دیر نیست. هر یک از این شرکتها موظف به انجام این کار هستند و آنها نیز وظیفه دارند که برای تغییر از درون، کارگران را مجددا سازماندهی کنند. منصفانه این است شرکتهایی که در این طرح حضور داشتهاند با عواقب واقعی کار خودشان از جمله از دست دادن مجوز تا تحریمهای دانشگاهی تنبیه شوند. دیگر چگونه میتوانیم جلوی چنین همدستی را بگیریم؟ آیا تحقیقات اخلاقی یا شرمنده کردنشان از نظر حرفهای واقعا هزینه زیادی دارد؟ ۱۰سال پیش، رشته معماری فرصتی دوباره داشت تا واقعیتهای کاری مهاجران را در نظر بگیرد، زمانی که «زاها حدید» بهدلیل استفاده از کار اجباری در ساخت استادیوم در قطر برای جامجهانی مورد شدیدترین انتقادها قرار گرفت. خود حدید که در سال۲۰۱۶ درگذشت، در آن زمان به گاردین گفت: «من آن را ساده نمیگیرم، اما فکر میکنم این وظیفه دولت است که مراقب آن باشد.» او ادامه داد: « این وظیفه من بهعنوان یک معمار نیست که به آن نگاه کنم.»
واضح است که این حرفه هیچ درسی از آن جنجال نگرفته است. در عوض تصمیم گرفته است سرش را در شنها فرو کند؛ این استعارهای بسیار مناسب برای معمارانی است که تن به همکاری با این کشورها میدهند. این وظیفه شرکتهای معماری، مهندسی و ساختوساز است که دقیقا ببینند چه کسی سازههای آنها را بالا میبرد. ارزش زندگی معماران بیشتر از جان کسانی نیست که پروژههای آنها را به ثمر میرسانند. هدف سازمانهایی مانند موسسه سلطنتی معماران بریتانیا (که رئیس منتخب آن، کریس ویلیامز، مستقیما در ساخت نئوم نقش دارد) یا موسسه معماران آمریکایی درحالیکه کدهای اخلاقی را رعایت نمیکنند، چیست؟ چه نقش اخلاقی آشکاری باید رخ بدهد که آنها کنار بکشند؟ مرگ ۲۱هزار نفر کافی نیست؟ همه اینها برای پروژهای رخ میدهد که ارزش بسیار کمی به جهان میافزاید تا رویاپردازی مستبدان نفتی پس از اتمام نفت را محقق کند. سعودیها به شهر مرگ خود خیلی میبالند. اما سوالاتی در این زمینه وجود دارد که کسی دوست ندارد به آنها پاسخ دهد: چه کسی آن مناطق تحت تصرف را توسعه خواهد داد؟ چه کسانی در آنجا ساکن خواهند شد و چه کسانی به آنها سرویسرسانی خواهند کرد؟ موضوع همین است.