چرا مسئولان در قبال تحولات ارزی سکوت کردند؟
حدود ۶ ماه از آغاز دور جدید التهابات ارزی در کشور میگذرد. بحرانی که قبلاً نیز تجربه شده بود و شبیه آن در سالهای ۹۰ و ۹۱ مشاهده شد و شاهد تنزل فوری ارزش پول ملی به یک سوم بودیم.
بحران اخیر که موجب به هم ریختن نظم حاکم بر بازار بعد از حدود ۵ سال ثبات نسبی قیمت ارز بود، روند واردات و صادرات را با معضلات جدی مواجه کرد و همزمان به تبعیت از قوانین اقتصادی بازار، به سرعت خود را با قیمتهای بالا و نرخ آزاد وفق داد.
این امر از یکسو موجب کاهش ناگهانی و سریع قدرت خرید مردم شد و از سوی دیگر موجی از نگرانی به آینده را در تمام دهکهای درآمدی جامعه به وجود آورد.
دولت در ماههای اخیر اقدامات مختلفی را برای کنترل نوسان شدید بازار ارز به اجرا گذاشت که بسیاری از آنان به جهت سراسیمگی و عدم پندآموزی از تجربیات قبلی، ناکام ماند و به تعبیری میتوان این قبیل اقدامهای غیرکارشناسی را شبیه استفاده از نفت و بنزین برای مهار آتش دانست.
به نظر میرسد قرار نیست هیچوقت در کشور از آزمون و خطاهای مکرر خویش درس بگیریم. اقداماتی از قبیل تعطیلی صرافیها که شریان اصلی داد و ستد ارز کشور هستند و در سالهای اخیر جور عدم ارتباطات بانکی را کشیدهاند، ایجاد فضای امنیتی و پلیسی بر بازار ارز، اعلام تک نرخی ظاهری ارز و اعلام قیمت ۴۲۰۰تومانی و زیرزمینی کردن بخش مهمی از مبادلات ارزی، شایعههای متعدد و نگرانی از روند تخصیص ارز به افراد خاص و کالاهای غیرضرور از دیگر اقداماتی بود که همچنان تنور ارز را در کشور گرم و سوزان نگه داشته است.
اما چیزی که در این بین جلب توجه میکند، سکوت سنگین مسوولان کشور در قبال تحولات ارزی کشور است. در این زمان و به رغم نگرانیهای شدید مردم در مورد آینده قیمتها و بلاتکلیفی بزرگ در بازار کشور، تقریبا هیچ مسوولی حاضر نشد با حضور در صدا وسیما و جمع خبرنگاران، ریشههای بحران و راهکارها و برنامههای دولت را برای تنظیم این مؤلفه تاثیرگذار در اقتصاد کشور تشریح کند.
جالبتر اینکه در همین ایام نرخ تورم همچنان تک رقمی و زیر ۱۰ درصد اعلام میشود! اینگونه برخوردها در کنار انفعال مجلس و کمیسیون اقتصادی آن فضا را برای پیشبینیهای اغراق آمیز و گاها بدون جایگاه کارشناسی محکم باز کرده و بر التهاب و نگرانی و تشدید عوارض منفی روانی در جامعه دامن میزند.
چگونه است که برخلاف همیشه که مردم را پشتیبان واقعی نظام و دولت میدانیم و مردم عزیز ایران نیز این مهم را بارها با حضور خود در صحنههای بسیار خطیرتر از موقعیت فعلی نشان دادهاند، در این مورد به یکباره با آنان بیگانه میشویم؟
هیچ یک از مسوولان کمکی به ایجاد آرامش ذهنی و رفتاری مردم نمیکند و خود را موظف به جوابگویی نمیداند. جالب اینکه به رغم بروز چنین بحرانی که نتیجه پرهیز مسوولان از آیندهنگری است، حتی یک تغییر کوچک در حد معاونان و مدیران وزارتخانهها و نهادهای مسئول مشاهده نمیشود.
ما را چه میشود؟ چگونه انتظار داریم با چنین رفتارهایی، سرمایه اجتماعی موجود در کشور تحلیل نرود؟ چگونه انتظار داریم مردم موج عظیم اخبار فسادها و سوءاستفادهها که گاها نیز اشتباه است را نپذیرند؟ امروز اعتماد به مردم و طرح صادقانه مشکلات کشور و درخواست کمک از آنان، مهمترین راهکارهای غلبه بر مشکلات است.
مردم ایران همواره نشان دادهاند با خدمتگزاران صادق با احترام برخورد میکنند و چنانچه از طریق حاکمان به خوبی هدایت گردند، بر بزرگترین مشکلات نیز فائق خواهند شد.
پس بیاییم با مردم با آرامش و صداقت صحبت کنیم. از بیان مشکلات نهراسیم و به مردم اعتماد کنیم، کاری که بزرگان دین همیشه بدان اقدام و تاکید کردهاند، با مردم خود صحبت کنید.
یادداشت از: کیوان کاشفی رییس اتاق بازرگانی کرمانشاه
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر