سینمای کشور به سمت خانم یایا و مشنگ میرود!
گویا دیگر روزگار ساخت فیلمهای فاخر با پیامها و اهدافی متعالی سپری شده است و میداندار سینمای کشور فیلمهایی مثل میلیونر میامی، پاستوریونی، وای آمپول، خانم یایا، لازانیا، مشنگ و... میباشند که حتی اسامی آنها نیز نامتعارف و نشان دهنده حرکت جامعه سینمایی کشور به طرف ساخت آثاری است که هدف آن صرفاً سرگرمی بیننده بدون هیچ پیام سازنده است.
اما در جبهه مقابل یعنی فیلمهای ارزشی که هم از نظر فروش و هم از دیدگاه مخاطبین، در اقلیت قرار دارند، نیز متاسفانه ورود به مباحث سیاسی و جناح بندیهای آن، موجب تقابل و رویارویی تهیه کنندگان و کارگردانان بنام کشور شده و هر یک دیگری را متهم به چیزی نموده و با انگ زدن نه تنها تماشاگران را فراری میدهند بلکه استعداد و هنر سازندگان و بازیگران این فیلمها نیز به هدر میرود.
- جریانی با انتقاد از جشنواره سینمایی فجر آن را مروج سکولاریزه کردن جامعه میداند و از بیمهری به فیلمهایی با گرایشهائی که مورد پسند این جریان نیست شکوه و شکایت دارد که به ویژه در سایتهای جریان موسوم به اصول گرا این اتهامات به دولت و وزارت ارشاد نمود بیشتری دارد. البته سازندگان آن دسته از فیلمهائی که در صدر مقاله به آنها اشاره شد، به دنبال بیدین کردن مردم نیستند بلکه چون فکر میکنند جامعه از کمبود شادی و نشاط رنج میبرد. اینگونه فیلم میسازند.
- جریانی نیز در جبهه دفاع از انقلاب و ارزشهای آن از حذف و بایگانی شدن فیلمهایی که معتقدند میتوانند با اصلاحاتی، حتی جهانی شوند گلایه دارند.
خلاصه اینکه بازنده این جنگ و جدال فیلمهایی با مضامین انقلابی و ارزشی هستند که آمار فروش آنها به خوبی نشانگر این واقعیت است. جناحهای سیاسی کشور باید توجه داشته باشند که صفحه فرهنگ و هنر را به تسویه حسابها و منازعات دیرینه خود تبدیل نکنند و در غیبت کامل و محسوس صدا و سیمای کشور برای ترویج چنین فرهنگ مخاطب پسندی، حداقل اجازه دهند متولیان اصلی سینما و تئاتر کشور در جهت اهداف نظام حرکت کنند زیرا تجربه نشان داده است همانگونه که در دعوای میان اصول گرایان و اصلاح طلبان برنده نان به نرخ روز خورها بوده اند، در مواجهه این دو طیف ارزشی سینمای کشور نیز تنها سینمای بدون هدف و صرفاً سرگرمکننده است که گلیم خود را آسان از آب بیرون میکشد.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر