یکی از علل بدحجابی لجبازی سیاسی است/ اشتباه کردیم حجاب را بین صفر و صد محدود کردیم
کانال تلگرام قرارگاه سایبری عمار ویدیوی یکی از سخنرانیهای حسن رحیمپور ازغدی را در حد چند دقیقه منتشر کرده است که در آن رحیمپور ازغدی میگوید: «ما اشتباه کردیم حجاب را بین صفر و صد محدود کردیم. چادر حجاب برتر است اما حجاب فقط چادر نیست. اسلام در مورد مدل حجاب و رنگ و پوشش هیچ دستوری ندارد.»
به نظر میرسد سخنان رحیمپور ازغدی در چارچوب نظام جمهوری اسلامی، حاوی موضعی مترقی و توام با تساهل است. اگر همین حرف مبنای عمل حکومت واقع شود، از سختگیری فعلی، که در قالب گشت ارشاد محقق شده، کاسته میشود.
رحیمپور ازغدی به این نکته هم اشاره میکند که «یکی از علل بدحجابی لجبازی سیاسی است.» حرف او درست است اما پرهیز از لجبازی باید دوطرفه باشد. یعنی حکمرانان کشور هم نباید با مردم لجبازی کنند. اینکه در واکنش به حجاب اندک عدهای از زنان مسلمان ایرانی، مقرراتی وضع شود که خدمترسانی نهادهای دولتی به زنان بهاصطلاح بدحجاب را منع کند، مصداق بارز لجبازی است.
فلسفۀ اصلی تاسیس حکومت در هر جامعهای، تامین نظم و امنیت و عدالت قضایی است. حکومت برای مقرر ساختن نحوۀ خاصی از پوشش تاسیس نمیشود. در نامۀ حضرت علی به مالک اشتر توصیههای زیادی دربارۀ کارآمدی و عدالت حکومت وجود دارد ولی توصیه به تحمیل پوشش خاصی بر زنان سرزمین مصر وجود ندارد.
جامعۀ اسلامی یوتوپیا نیست. در جامعۀ اسلامی گناه رخ میدهد و باب توبه هم باز است. اصلا قرار و قوام "دنیا" به همین "دیالکتیک گناه و توبه" است. نفرت از گناههای نه چندان بزرگ زید و عمرو، نباید موجب شود که حکمرانان یک حکومت فراموش کنند که فلسفۀ تاسیس حکومت چیست.
حکومت اسلامی برای خدمترسانی به مسلمین تاسیس میشود نه برای محروم کردن مسلمین از خدماتی که ذاتی عملکرد حکومت است، آن هم به دلیل آنچه که گناه پنداشته میشود؛ و اگر هم گناه باشد، جزو گناهان بزرگ و جامعهسوز نیست.
در قیاس با کسی که با اسلحه و ارعاب زورگیری میکند یا پول کلانی از جامعۀ اسلامی را میدزدد و بر فقر و فساد در چنین جامعهای میافزاید، بدحجابی گناهی نیست که در فهرست اولویتهای حکومت قرار گیرد و تلاش برای امحاء آن موجب اعراض حکومت از وظایف اصلی و ذاتیاش شود.
وانگهی، کسانی که امروز در ایران "بدحجاب" قلمداد میشوند، اگر با همین پوشش در شهرهای اروپایی قدم بزنند و سر کار بروند و زندگی کنند، از نظر مقامات سیاسی و مذهبی کشور جزو نشانههای "رشد مسلمانی در اروپا" محسوب میشوند.
زنی که شلوار و پیراهن بر تن دارد و شال بر سر، حجاب اسلامی را رعایت کرده. اگر فردا همۀ زنان آمریکا یا سوئد با چنین پوششی به خیابانها بیایند، رسانههای حکومتی ما از فرط خوشحالی بال درمیآورند و چه تیترها که نمیزنند! پس چرا الان که اکثریت قریب به اتفاق زنان ایرانی با چنین پوششی یا با مانتو و مقنعه و چادر در سطح شهرها تردد میکنند، ناشکری میکنید؟
فشار آوردن برای اینکه همۀ زنان و دخترانی که مویشان را با شال رنگی پوشاندهاند، شال را از سر بردارند و روسری یا مقنعه یا چادر بر سر کنند، نوعی زیادهخواهی است که ممکن است به نقض غرض منجر شود. مولانا هم گفته است: شکرِ نعمت، نعمتت افزون کند/ کفر نعمت از کفت بیرون کند.
کفر یعنی ناسپاسی و کتمان. یعنی پوشاندن حقیقت. حقیقت این است که اکثر زنان و دختران ایرانی حداقل پوشش لازم را برای اینکه بگوییم در این جامعه اسلام فقاهتی رعایت میشود، رعایت میکنند. مچاندازی با جامعه برای اینکه این حداقل به حداکثر تبدیل شود، ممکن است همین حداقل را نیز از بین ببرد. بگذریم که آنچه به عنوان حجاب در ایران امروز رعایت میشود، در قیاس با پوشش مسلمین در مکه و مدینۀ صدر اسلام، از حداقل لازم نیز فراتر است.
وانگهی در قرآن بر پرهیز از تبرج تاکید شده است. حجاب در قرآن تا حد زیادی امری هویتی است و کارکرد اصلیاش شناخته شدن زنان مسلمان مدینه از زنان غیرمسلمان بوده است. اما تبرج، یعنی زینتنمایی و خودنمایی و جلوهگری جنسی، امری است که قرآن بر پرهیز از آن تاکید دارد. تبرج لزوما با چادر مشکی یا حجاب کامل منتفی نمیشود. پوشش کمتر نیز لزوما دال بر تبرج نیست.
مشاهدات روزمرۀ هر یک از ما به خوبی گواه این است که میتوان زنانی را در جامعه دید که با وجود اینکه پوشش و ظاهر مذهبی کاملی دارند، اهل تبرجاند و زنانی هم پیدا میشوند که مقید به رعایت پوشش غلیظ نیستند ولی اهل تبرج هم نیستند.
اما هر دو گروه در مجموع، از حیث پوشش، فضایی را در جامعۀ ایران درست کردهاند که زمین تا آسمان با پوشش زنان در آمریکا و برزیل و ایتالیا و ژاپن فرق دارد. حداکثرگرایی در مسئلۀ حجاب فقط موجب سیاسی شدن این مسئله میشود و وقت و انرژی و بودجۀ حکومت را صرف مبارزه با مسئلهای خودساخته میکند.
کافی است به پنجاه سال قبل نگاه کنیم. آن موقع حکومت اسلامی در جامعۀ ایران وجود نداشت. تولد این حکومت محصول عملکرد مردم ایران بوده. بنابراین حداقلی از اسلامگرایی در مردم ایران وجود داشته که حکومت اسلامی در این کشور تاسیس شده است. سختگیری با مردم در مسئلۀ حجاب، از موضعی حداکثرگرایانه، آن حداقل اسلامگراییِ پشتوانۀ شکلگیری و دوام حکومت اسلامی را دیر یا زود از بین میبرد.
سخن دیروز رئیس مجلس، جناب قالیباف، سخن متینی بود. مردم ایران خودشان بیش از هر نهادی به موضوع حیا و حجاب حساسیت دارند. حتی قبل از اینکه اسلام وارد ایران شود، حجاب در بین ایرانیان عمیقا رایج بود. بنابراین از سختگیری با این مردم باید پرهیز کرد چراکه به کرّات نشان دادهاند قادر به انجام کارهای سیاسی بزرگ هستند و به قول بنیانگذار جمهوری اسلامی، ممکن است یومالله دیگری پدید آورند و فاتحۀ همۀ سختگیران کنونی را بخوانند!
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.