شام به میدان رویارویی چین و روسیه تبدیل خواهد شد؟

به گزارش اقتصادنیوز، سقوط ناگهانی دولت اسد در سوریه پس از پنج دهه سلطنت، بازیگران سراسر جهان را غافلگیر کرد. انتقال ناگهانی قدرت و تغییر عمده در ژئوپلیتیک خاورمیانه پیامدهایی برای بسیاری از کشورها دارد. در پرتو این شرایط، پیامدها و چشم‌اندازهای بالقوه سیاست‌های پکن را در حوزه‌های سیاسی، اقتصادی و امنیتی می‌توان ارزیابی کرد.

در همین راستا، ژئوپلتیکال مانیتور یادداشتی نوشته و اقتصادنیوز آن را در سه بخش ترجمه کرده که بخش نخست آن با عنوان «معنای تحولات شام برای چین؛ سقوط بشار اسد چه چالش‌هایی برای پکن رقم خواهد زد؟» منتشر شد و بخش دوم در ادامه آمده است.

ملاحظات اقتصادی

تولید نفت خام سوریه در سال ۱۹۹۶ به ۵۸۲ هزار ۳۰۰ بشکه در روز رسید. این رقم پس از کاهش تدریجی که منجر به بهار عربی ۲۰۱۱ و فعالیت‌های داعش شد، به سرعت کاهش یافت. تا آگوست ۲۰۲۴، تولید نفت خام این کشور تنها ۹۵ هزار بشکه در روز بود و این در حالیست که چین ۴۷ درصد نفت خام خود را از خاورمیانه وارد می‌کند.

با این حال، چشم‌انداز واردات منطقه‌ای متفاوت است. بیش از یک چهارم نفت این کشور از عربستان سعودی و پس از آن عراق، عمان و امارات متحده عربی تامین می‌شود. حتی در سال ۲۰۱۴، چین به ندرت به سوریه به عنوان منبع نفت متکی بود. صادرات سوریه به چین در سال ۲۰۲۲ در مجموع تنها ۲ میلیون دلار بود که کالاهای اصلی آن شامل محصولات گیاهی، صابون، محصولات مرتبط با صابون (مانند پاک کننده‌ها، شمع‌ها و غیره) و روغن زیتون بود.

از همین رو، پکن هرگز این واردات را حیاتی ندید و سوریه هرگز تولیدکننده یا قدرت پیشرو نبوده است. طبق گزارش اداره اطلاعات انرژی ایالات متحده، سوریه در سال ۲۰۱۰، تنها ۰.۵ درصد از کل تولید جهان را به خود اختصاص داد که ۰.۲ درصد کمتر از کل اروپای شرقی و ۰.۲ درصد بیشتر از تولید نفت خام پیش‌بینی شده استرالیا و نیوزلند بین سال‌های ۲۰۲۲ تا ۲۰۵۰ بود. EIA).

حتی در زمان اوج تولید، پتانسیل نفتی سوریه، هرچند ناچیز در مقایسه با سایر غول‌های تولیدکننده نفت در منطقه، بیشتر برای مصرف داخلی و صادرات سطح پایین بود. با این وجود، همچنان منبع درآمد قابل توجهی برای هر گروه حاکم است. یک دهه پیش، داعش از آن برای تأمین مالی عملیات‌های تروریستی و ستیزه جویانه فوق‌العاده موفق خود استفاده کرد.

در نظر گرفتن تأثیر احتمالی سقوط اسد بر چین مستلزم درک سیاست ایالات متحده است. در روزهای بلافاصله پس از فروپاشی دولت اسد، کاخ سفید از ۴۸۰ حمله هدفمند اسرائیل در سراسر سوریه حمایت کرد. نیروهای آمریکایی همچنین خود مواضعی را در سوریه هدف قرار دادند.

روز یکشنبه، ۷ دسامبر، جو بایدن، رئیس جمهوری وقت آمریکا، سقوط اسد را به عنوان یک "فرصت تاریخی" (ادعایی) و یک لحظه مخاطره‌آمیز توصیف کرد. علیرغم عدم قطعیت پیرامون نقش ایالات متحده در سوریه پس از سقوط اسد و عدم شفافیت در دولت ایالات متحده در مورد مزایای بالقوه این تغییرات، واشنگتن حدود ۹۰۰ پرسنل نظامی در این کشور حضور دارد. در حالی که فرماندهی مرکزی ایالات متحده «سنتکام» به حملات هدفمند علیه مواضع و پرسنل داعش ادامه داد، گروه‌های دیگر، از جمله داعش از زمان سقوط اسد به شکلی متقابل تأسیسات نظامی ایالات متحده را هدف قرار دادند.

دولت ترامپ در مورد موضع خود در قبال سوریه صریح است. پس از اطلاع از وقایع سوریه، رئیس جمهور این کشور در همان روز در شبکه اجتماعی نوشت: سوریه درگیر آشفتگی است، اما دوست ما نیست و ایالات متحده نباید با آن کاری داشته باشد. این مبارزه ما نیست.

فصل تازه بازی ترکیه و چین

برخی از تحلیلگران معتقدند که واشنگتن اکنون که اسد از قدرت کنار رفته، تأثیر قابل توجهی بر وقایع سوریه نخواهد داشت. اگرچه این ارزیابی پر از تردید است، اما می‌تواند به این معنی باشد که ترکیه بیشترین نفوذ را در این کشور خواهد داشت. برای ترکیه، بزرگترین اولویت بازسازی سوریه با ثبات است. با توجه به منافع متقابل ترکیه و چین در تقویت همکاری‌های نزدیک‌تر پس از سال‌ها رکود، که شامل گسترش تجارت و سرمایه‌گذاری می‌شود، مشارکت آنکارا در بازسازی سوریه می‌تواند برای پکن مفید باشد.

ابتکار کمربند و جاده (BRI) یک تریلیون دلاری شی یکی از حیاتی‌ترین عوامل در رابطه با سوریه، چین و ترکیه است. در سال ۲۰۱۲، آنکارا و پکن توافقی بین بانک مرکزی ترکیه و چین امضا کردند. مبلغ این توافق ۱۰ میلیارد یوان یا ۳ میلیارد لیر ترکیه است و در ماه مه ۲۰۱۹ تمدید شد.

در نوامبر ۲۰۱۵، در جریان اجلاس سران گروه ۲۰ در آنتالیا، آنکارا و پکن "یادداشت تفاهم برای همسویی" امضا کردند. ابتکار کمربند و جاده و ابتکار کریدور میانی، سه سال پس از توافق در اولویت قرار گرفت. از آن زمان، ترکیه حمایت خود را از کمربند و جاده، که شامل «کمربند اقتصادی جاده ابریشم» و «جاده ابریشم دریایی قرن بیست و یکم» است، برجسته کرده است. گسترش بالقوه طرح کمربند و جاده از طریق سوریه، موجب خواهد شد که ترکیه و چین در باب به بازسازی کشور پس از جنگ هم صدا شوند و توسعه اجتماعی-اقتصادی را در بسیاری از بخش‌های کشور ارتقا دهند.

چشم‌انداز طرح یک کمربند و یک جاده از طریق سوریه، روابط چین و روسیه و بحث بین مسیر شمالی و جنوبی را نیز برجسته می‌کند. توسعه جاده ابریشم جنوبی از طریق سوریه و ترکیه، که بازارهای پرسود اروپایی را با چین و همه آنهایی که در امتداد مسیر تجاری قرار دارند، متصل می‌کند، می‌تواند از دیدگاه سوریه، ترکیه و چین مزایای فوق‌العاده‌ای داشته باشد.

اگرچه ایده این پروژه زمانی به دلیل تهدید داعش در سال‌های ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ که تقریباً ۳۰ درصد از خاک سوریه را در اختیار داشت، محدود شد، این پروژه اکنون فارغ از استقرار تحریرالشام، فرصت بیشتری برای تحقق و اجرایی شدن دارد. جاده ابریشم شمالی، که چین را از طریق آسیای مرکزی و بلاروس به اروپا وصل می‌کند - نزدیک به منطقه درگیری اوکراین و از طریق شریک ایدئولوژیک‌تر آن، روسیه - و مسیر ابریشم جنوبی که از سوریه می‌گذرد، احتمالاً تبدیل به یک موضوع جدی‌تر مورد بحث در ماه‌های آینده خواهد شد.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.