سیاستگذاری جذب همکاری نخبگان و دانشجویان مهاجرت کرده از کشور
آمارها نشان میدهد در بحث جذب مهاجران تحصیلکرده و دانشجویان، کشورهای حوزه سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه (OECD) بیش از ۷۵درصد دانشجویان مهاجر را جذب کردهاند که در این بین ایالاتمتحده آمریکا با ۱۷درصد، انگلستان ۱۳درصد، استرالیا ۶درصد، آلمان ۶درصد و فرانسه ۶درصد بیشترین میزان جذب را داشتهاند. کانادا، ژاپن، روسیه و اسپانیا از جمله کشورهایی هستند که در سالهای اخیر با ارائه برنامهها و پیشنهادهای جذاب، سعی کردهاند بازیگر جدید بازار جذب دانشجویان مهاجر باشند. در سالهای اخیر کشورهای چین و هند بیشترین تعداد دانشجویان را در سایر کشورها داشتهاند. ایران در سال ۲۰۱۶ با اعزام حدود ۶۰هزار دانشجو به خارج از کشور از این لحاظ در رتبه ۱۵ دنیا قرار داشته است. پیشبینی سازمان ملل متحد در سال ۲۰۱۶ بیانگر آن است که تا سال ۲۰۲۵ کشورهای نیجریه، اندونزی، پاکستان و عربستان سعودی بیشترین میزان رشد در جذب دانشجویان خارجی را خواهند داشت.
برنامهها و سیاستهای بازگشت نخبگان و دانشجویان مهاجرتکرده
اکثر کشـورهای درحال توسعه کشورهای فرستنده مهاجر هسـتند. درحالیکه ایـن پدیـده منافعی را به شـکل وجـوه ارسالی و مهاجرت چرخشی (پـس از مدتی) بـهدنبال دارد؛ امـا میتواند خلأها و شـکافهای بزرگی را در نیـروی کار ملی ایجـاد کنـد. مثـلا در غنـا مهاجـرت بسـیاری از متخصصـان بهداشـت باعث کمبود پزشکان در کشور شـده اسـت. چین از کشوری که هزینه تولید کمتری داشت به کشوری استعدادگیر تبدیل شد. این کشور برای جذب نخبگان خارج از کشور خود برنامهریزیهای نرمافزاری و سختافزاری بسیاری انجام داده و یک اکوسیستم برای مهاجرت معکوس به راه انداخته است.
کشورها برای بازگرداندن نخبگان به یک استراتژی کلان نیاز دارد؛ چراکه مهاجرت معکوس اساسا در کشورهای درحال توسعه راه انتقال دانش و فناوری است. سیاستهای مهاجرت معکوس میتواند در انتقال و توسعه انواع سرمایه در کشورهای فرستنده سرمایههای انسانی، مالی، نوآوری، فناوری و اجتماعی طرح ریزی شود.
برای اینکه سیاستگذاری صحیحی درخصوص چگونگی بازگشت مهاجران تحصیلکرده برقرار کرد، باید به سه سوال اصلی پاسخ بدهیم: خروج و ورود مهاجران چه تاثیراتی (اقتصادی و اجتماعی) بــر کشورهای مبدا و مقصد میگذارد؟ چرا برخی افراد از کشور مهاجرت کرده یا میکنند؟ پذیرش و حضور مهاجران چه نیازهایی از کشورها (گیرنده و فرستنده) را مرتفع میسازد؟ نکته مهم در سیاستگذاری لزوم هماهنگی بین سیاستهای حوزههای مختلف است.
رویکرد سیاستی ایران
با توجه به بالا بودن «نرخ خروج دانشجویان»، بالا بودن «میل به مهاجرت»، «ماندگاری فارغالتحصیلان در کشورهای میزبان» و پایین بودن «بازار جذب دانشجویان بینالمللی» در ایران لازم است همزمان سه سیاست نگهداشت، بازگشت و مشارکت اتخاذ شود. بـرای برنامهریزی دقیقتر لازم اسـت ابتـدا برنامههای اجراشده مورد آسیب شناسـی و ارزیابـی قرار گیرد.
۱- نگهداشت: بـرای حفـظ و نگهداشـت دانشـجویان، باید شرایـط و دلایلـی را کـه باعـث خـروج دانشـجویان از کشـور میشـوند، دریابیم تا بتوانیم پاسـخهای سیاسـتی متناسـب بـا آن را توسـعه دهیم. اگرچـه سیاسـتهای آموزشـی و مهاجرتـی کشـورهای دانشـجوپذیر آشـکارا رشـد مهاجـرت دانشـجویان بینالمللـی را تسـهیل میکننـد، شرایـط بومـی هـر کشـور فرسـتندهای در توانایـی آن کشـور بـرای حفـظ دانشـجویان بسـیار موثـر اسـت. دکتر سهرابپور، قائممقام اسبق بنیاد ملی نخبگان، در مصاحبهای بیان کرده بود که «اگر اقتصاد کشور پویا باشد نهتنها میتوانیم نخبگان را در ایران نگه داریم، بلکه میتوانیم آن دسته از نخبگانی را که به کشورهای دیگر رفتهاند نیز بازگردانیم.»
در شرایط کنونی و به سبب پیشرفت فناوری نقطه عطفی بهوجود آمده که میتواند یکی از اصلیترین روشهایی باشد که راهحلی جایگزین به نخبگان ارائه میدهد. به سبب ظهور فناوریهای جدید بسیاری از مدلهای کسبوکار دستخوش تغییر قرار دارند. در پی این تغییرات به علم نخبگان نیاز فراوان وجود دارد. استارتآپها درحال تثبیت بهعنوان یکی از موتورهای رشد اقتصادی است و این استارتآپها به علم، مهارت و خوشفکری نخبگانمان بسیار احتیاج دارند. لازم نیست تا شرایطی که در کشور بهوجود میآید برابری صددرصدی با شرایط کشورهای توسعهیافته داشته باشد، بلکه لازم است شرایطی را بهوجود آورد که رضایت را در این قشر نخبه تامین کند؛ زیرا ایشان دلایل زیاد دیگری نیز دارند که ماندن را به رفتن ترجیح دهند و بسیار هوشمندانه است که از فرصت بهوجود آمده استفاده کرد. میتوان شرایطی را برای نخبگان بهوجود آورد که متوجه شوند نیاز رفتن به کشورهای دیگر نیست، نیاز استفاده از ظرفیتهای بکر ایشان است.
۲- بازگشت: در تحقیقی که در سال ۲۰۱۳ درخصوص عوامل بازگشت تحصیلکردگان خارج از کشور به کشور مبدا، در کشورهای حوزه خاورمیانه صورت گرفته بود، دانشجویان اعلام کردهاند در صورت تحقق یک یا چند مورد زیر باز خواهند گشت:
- نزدیک بودن حقوق و پرداختی کشور مبدا به کشور مقصد
- شرایط کاری مناسب از جمله امنیت شغلی، رقابت سالم و مبتنی بر شایستهسالاری، شفافیت در پرداختیها و ساعات کاری متناسب
- مناسب بودن وضعیت درمانی و خدمات پزشکی در کشور مبدا
- امکان بهرهبرداری از دورههای آموزشی کشور مقصد به هنگام زندگی در کشور مبدا
- حفظ احترام در کشور مبدا.
همانطور که مشخص است موارد مورد درخواست دانشجویان برای بازگشت به کشور مبدا، همان دلایلی است که اکثر آنها برای خروج از کشور مبدا عنوان میکنند.
در ایران ناآشنایی با وضعیت علمی و فناوری کشور در حوزه تخصصی، فضای غیرشفاف در ایران، دغدغه مالی، مساله سربازی برای پسران، فرآیند زمانبر تایید مدارک و جذب دانشگاهها و نبود یک مکانیزم مشخص برای بازگشت به کشور از جمله مهمترین چالشهای بازگشت نخبگان به کشور است.
۳- مشارکت: مشارکت بـا افـراد مهاجـر خارج از کشـور یکی از کارآمدتریـن راهها بـرای مشـارکت در توسـعه اقتصـادی و اجتماعی موطنشـان اسـت. در ایـن بـاره بحـث فرآیند جهانیسازی مطـرح میشـود کـه بـهدلیـل کاهـش اهمیـت موقعیـت مکانـی افـراد و افزایـش اهمیـت مشـارکت آنها در توسـعه اقتصـادی، اجتماعـی و فرهنگی کشـورهای دیگـر، باعـث تضعیف دولتهای ملی شـده اسـت. یکی از راههای جلب این مشارکت، ایجاد کانالهای ارتباطی بین کشورهای مبدا و مهاجران است. این کانالهای ارتباطی کشورهای مبدا را قادر میسازد تا اطلاعاتی از فرصتهای همــکاری، سرمایهگذاری و... جمعآوری کند. بهبود شرایط اقتصادی، سیاسی و اجتماعی در کشورهای مبدا در طول زمان، تمایل مهاجران را برای بازگشت موقت یا دائم یا مشارکت بــا وطنشان از راه دور افزایــش میدهــد. چین یکی از کشورهایی است که در حفظ ارتباطاتش با مهاجران خارج از چین موفق عمل کرده است. نگاه دولت چین به مهاجرت دانشجویان و نخبگان در دهههای اخیــر بــه شدت تغییر کرده و از نگاه به آنها بهعنوان افرادی که به وطنشان وفادار نیستند به سرمایههای ارزشمندی برای بهرهبرداری تبدیل شده است.
ارسال نظر