پویایی و کارآمدی مالیات ارزش افزوده
مالیات ارزش افزوده از جمله قوانینی است که به رغم عمر کوتاه اجرای آن، توانسته هم به تولید درآمد پایدار برای دولت و تخصیص آن در بودجه کشور بینجامد و هم توانسته بهعنوان ابزاری در جهت کاهش شکاف طبقاتی عمل کند و در راستای تحقق عدالت اقتصادی و اجتماعی، رفاه مادی و آسایش خاطر را به ارمغان آورد.
از نظر اقتصاددانان وجود چنین نظام مالیاتی کارآمدی برای ارتقای رفاه اجتماعی و شفافسازی اقتصادی از ضروریات روز است. لیکن نقش مالیات ارزش افزوده و ارائه خدمات عمومی نیز باید تبیین شود؛ طوری که هرچه صرف مالیات در جامعه برای ارائه خدمات و بهبود رفاه اجتماعی ملموستر باشد، شهروندان با طیب خاطر بیشتری آنرا میپردازند. به بیان دیگر مالیات ارزش افزوده یک نوع هزینه اجتماعی است که شهروندان بابت مشارکت در تامین رفاه اجتماعی، آن را پرداخت میکنند و بدون شک هرچه آثار شاخصهایی نظیر برقراری امنیت و رفاه اجتماعی، آموزش رایگان و... مشهودتر باشد، شهروندان با رضایت بیشتری آن را میپردازند. اختصاص درصدی از مالیات ارزش افزوده به بخش بهداشت و سلامت در سطح کلان یا بخش عمرانی در سطح خرد مثل استان و شهرستان از نمونههای تجربی موفق در کشور است و حتی قابلیت تعمیم به دیگر بخشها نظیر آموزش را نیز داراست. در واقع شهروندان با پرداخت مالیات ارزش افزوده ضمن رعایت فرهنگ صحیح الگوی مصرف، به بهبود و ارتقای رفاه در جامعه کمک میکنند و اجازه نمیدهند حل مسائل و مشکلات اجتماعی و همچنین تامین نیازهای اساسی مانند بهداشت، آموزش و... تابع درآمدهای ناپایدار باشد. شکی نیست که امروزه راه رفاه اجتماعی از مشارکت اجتماعی میگذرد و تنها زمانی میتوان به رفاه اجتماعی دست یافت که شهروندان یک جامعه هزینه ورود به زندگی اجتماعی را بپردازند، تمکین مالیاتی داشته باشند و به داوطلبانه به پرداخت مالیات رغبت نشان دهند و به این باور برسند که مالیات پرداختی آنان در جهت منافع ملی و افزایش سطح رفاه آنان و همچنین به نفع اقتصاد خانواده شان خواهد بود.
به هرحال، مالیات ارزش افزوده به عنوان یک مالیات مدرن، یک منبع باثبات و در عین حال انعطافپذیر است که به دلیل مقطوع بودن نرخ آن، زمان قطعیت بسیار کوتاه بوده و مشکلات طولانی بودن قطعیت مالیات بر درآمد و ثروت را ندارد. علاوه بر این هم اکنون اجرای آن به بهبود فناوری و بهرهوری از طریق اتوماسیون اداری در نظام مالیاتی و حسابداری مالیاتی کمک شایانی کرده و هزینههای اجرایی آن در مقایسه با دیگر روشها برای طرفین به شدت پایین است.
قابلیت انعطاف این نوع از مالیات سبب میشود سیاستگذاران اقتصادی بتوانند برای هدایت نظام تولید و مصرف از آن بهرهبرداری کنند. با این اوصاف مالیات ارزش افزوده ابزاری کارآمد برای اعمال سیاستهای حمایتی و تشویقی هم در دوران رکود و هم در دوران رونق اقتصادی است. در حقیقت دولتها با معاف کردن بخشهایی از اقتصاد کشور از مالیات ارزش افزوده، سرمایههای اقتصادی را به بخش مورد نظر هدایت میکنند و زمینه رونق بخش تولید را فراهم میآورند. از سوی دیگر با وضع مالیات ارزش افزوده بر نظام توزیع و معاف کردن بخشهایی از آن مالیات بهعنوان اهرمی برای تنظیم بازار به خدمت گرفته میشود. به این معنا که کالاهای اساسی در اغلب موارد مشمول معافیت میشوند و مصرفکنندگان برای مصرف سایر کالاها ملزم به پرداخت مالیات خواهند بود.