نقاط قوت برنامه هفتم
سازمان برنامه و بودجه کشور به منظور رفع ابهام، به گزارشی از «دنیای اقتصاد» با عنوان «خطمشی برنامه هفتم» که در تاریخ ۷/ ۹/ ۱۴۰۱ چاپ شده بود، پاسخ داد. متن پاسخ سازمان برنامه و بودجه به شرح زیر است:
بیش از یک سال کار تحقیقاتی از سوی دو مرکز پژوهشی سازمان برنامه و بودجه، تدوین بیش از ۳۰ مجلد اسناد پشتیبان، بیش از هزار ساعت کار پژوهشی غیررسمی، اجتناب از برنامهریزی با رویکرد جامعمحوری و حرکت به سمت مسالهمحوری، اتکا به اسناد بالادستی و اسناد آمایش سرزمین همگی از نقاط قوت بارز برنامه هفتم توسعه است که نویسنده سعی کرده با استدلال های ضدونقیض تصویری نادرست و غیرمنصفانه از برنامه هفتم توسعه به تصویر بکشد. بر خلاف نظر نویسنده محترم هدفگذاری ۸درصدی نرخ رشد اقتصادی متاثر از جهتگیری های سند چشمانداز ۱۴۰۴ بوده است. بنابراین برنامه هفتم توسعه با ابتنا به تحقق اهداف سند چشم انداز و سند تحول دولت مردمی هدف گذاری شده است.
اجتناب از تنظیم برنامه با رویکرد جامع، اجتناب از حکممحوری و اتکای صرف بر بودجه منابع عمومی دولت و ابتنا به جهتگیری های اسناد آمایش سرزمین از جمله تفاوت های جدی بر نامه هفتم توسعه با برنامه های پیشین است. مضاف بر اینکه رویکرد مسالهمحوری و تمرکز بر حل مسائل یا موضوعات کلیدی نیز از جمله تفاوتهای برنامه هفتم و به تعبیری نوآوری برنامهنویسی با تکیه بر دانش تدوین برنامه های عملیاتی به شمار می رود.
بنابر مستندات و ابلاغهای صورتگرفته، فرآیند تدوین برنامه هفتم توسعه از ابتدای سال ۱۴۰۰ و توسط مراکز پژوهشی وابسته به سازمان برنامه و بودجه و همچنین کارشناسان متخصص حوزه برنامه ریزی این سازمان آغاز شده و تا به امروز ادامه داشته است. تهیه و تدوین بیش از ۳۰ مجله اسناد پشتیبان برنامه هفتم که ناظر بر تهیه و تدوین متن بخشنامه و جهتگیری های تدوین لایحه برنامه خواهد بود، دلیلی قاطع بر این موضوع است که برنامه هفتم توسعه، برنامه ای بدون مطالعه نبوده و فرآیند برنامه ریزی آن روال منطقی را طی کرده است.
اینکه نویسنده محترم پذیرفتهاند انتخاب شیوه برنامهریزی براساس تعیین موضوعات کلیدی و محوری گونه ای از تغییر رویکرد محسوب می شود، امر نیکویی است. مضاف بر اینکه این تغییر رویکرد قطعا بهنوعی انتخاب دانش فنی جدید است که با فرض قبول آن توسط نویسنده محترم، سوال یا طرح مساله شماره ۲ ایشان نقض می شود.
بااینحال نویسنده محترم باید صبر داشته باشند تا انشاءالله بعد از تدوین نهایی و اجرای مفاد برنامه هفتم توسعه، اثرات و پیامدهای انتخاب رویکرد جدید را تجربه کرده و آنگاه به نقد شیوه انتخابی در برنامه هفتم بپردازند. در مجموع به نظر می رسد نویسنده محترم در چارچوبی کلیشهای و نه نقد سازنده تلاش کرده به سیاق گذشته و بدون رویکرد ارزیابی تجارب و صرفا با چالشی کردن مفاهیم درون بخشنامه خطمشیها و سیاستهای کلان برنامه هفتم توسعه، تصویری نادرست و غیرمنصفانه از برنامه هفتم توسعه به تصویر بکشد. این سازمان در اطلاعیه خود و جلسات کارشناسی مختلف، آمادگی خود را برای دریافت نظرات آحاد مردم بهویژه متخصصان امر و پژوهشگران دارد.