به زبان ساده، حکمرانی داده‌محور به عنوان روشی برای استفاده و تلفیق داده‌ها، تحلیل‌ها و شواهد تجربی به جای تکیه‌ صرف بر شهود، برای آگاهی‌رسانی و هدایت فرآیندهای تصمیم‌گیری در نهادهای دولتی تعریف شده است. این نوع از حکمرانی از داده‌های تجربی برای درک بهتر مسائل پیچیده، ارزیابی گزینه‌های مختلف تصمیم و سنجش اثربخشی برنامه‌ها و اقدامات دولت تاکید دارد. در رویکرد مبتنی بر داده، دولت‌ها انواع گوناگونی از داده‌ها همچون داده‌های جمعیت‌شناختی، شاخص‌های اقتصادی، روندهای اجتماعی و معیارهای عملکردی را جمع‌آوری، تجزیه و تحلیل و تفسیر می‌کنند. سپس از این داده‌ها برای شناسایی الگوها، روندها و همبستگی‌هایی بهره می‌برند که می‌تواند آنان را برای تدوین خط‌مشی، تخصیص منابع و خدمت‌رسانی بهینه‌تر یاری رساند.

عبارت دیگری که باید مورد بررسی دقیق‌تر واقع شود، دولت چابک و مفهوم چابکی است. آنچه باید به آن توجه کرد، این است که چابکی الزاما به معنای سرعت بیشتر انجام فرایندها نیست. چابکی به معنای آمادگی پذیرش تغییرات و همراستا شدن با تغییرات در کمترین زمان ممکن است. پس دولت چابک، دولتی است که نسبت به تغییرات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بیرونی و درونی، حساس است و در کمترین زمان ممکن خود را با آن تنظیم می کند. در مراحل بالاتر بلوغ، دولت چابک خود قابلیت جریان‌سازی برای تغییر در جامعه را خواهد داشت. دولت چابک نیاز به کارگزاران چابک دارد. باید مدل شایستگی جذب و نگهداشت کارکنان و مدیران دولت حول چابکی تدوین و اجرا شود.

اصول بنیادین حکمرانی داده‌محور

تصمیم‌گیری بر پایه‌ شواهد: تصمیمات دولت و دولتمردان به جای آنکه بر اساس ذهنیت آنان و ملاحظه‌کاری‌های متداول سیاسی و جناحی باشد، بر پایه‌ شواهد تجربی برآمده از تجزیه‌و‌تحلیل داده‌هاست. منافع ملی بر منافع جناحی، گروهی و فردی برتری دارد.

شفافیت و پاسخگویی: حکمرانی داده‌محور با در دسترس قرار دادن داده‌های دولتی برای عموم، شفافیت و پاسخگویی را در فرآیندهای تصمیم‌گیری افزایش می‌دهد.

بهبود مستمر: حکمرانی داده‌محور اصرار بر چرخه‌ یادگیری و تطبیق‌پذیری دارد. درواقع سیاستگذاران از تحلیل داده‌ها برای پایش نتایج، ارزیابی عملکرد و اصلاح استراتژی‌ها در بازه‌های زمانی کوتاه بهره می‌برند. به بیان دیگر به جای آنکه تنها بر کنترل‌های گذشته‌نگر تاکید شود، بر کنترل‌های حین اجرا و آینده‌نگر نیز تمرکز می‌شود.

مشارکت شهروندان: دولت‌ به طور فعال و نه منفعل، شهروندان را در فرآیند حکمرانی داده‌محور مشارکت می‌دهد و به معنای واقعی کلمه به دنبال آرا، بازخوردها و سهیم کردن آنان در فعالیت‌های تصمیم‌گیری است. به بیان دیگر مشارکت‌طلبی فقط به بازه‌های زمانی خاصی که به همراهی شهروندان نیاز دارد - همچون ایام انتخابات - معطوف نمی‌شود.

در یک کلام، حکمرانی داده‌محور به دولت کمک می‌کند تصمیماتی آگاهانه‌تر، با اثربخشی بیشتر و متناسب با شرایط و اقتضائات موجود اخذ کند. با نگاهی سطحی به عملکرد دولت‌های مختلف در بازه‌‌ زمانی سند چشم‌انداز ۱۴۰۴ مشخص می‌شود انحراف از برنامه‌ها بسیار زیاد بوده است و دستاوردهای کنونی هیچ تناسبی با اهداف تدوین‌شده در این سند ندارند.

حرکت به سوی حکمرانی داده‌محور و دولت چابک

به طور سنتی تمام دولت‌ها از دیرباز به تصمیم‌گیری‌های شهودی و بر پایه‌ تجربیات گذشته و با داده‌های محدود تکیه داشته‌اند. اما اکنون با ظهور فناوری‌های نوین همچون هوش مصنوعی و توانمندی‌های بالای پردازش کلان‌داده‌ها، یک تغییر پارادایم بنیادین در جهان در حال وقوع است. اکنون دولت‌ها به انبوهی از داده‌های ساخت‌یافته و بدون ساختار دسترسی دارند که از کنار هم قرار دادن و تفسیر این داده‌ها می‌توان به نتایج و الگوهای شگرفی رسید. این حرکت در کشورمان از سوی بخش خصوصی، به‌ویژه در حوزه‌ شرکت‌های دانش‌بنیان، از چندی پیش آغاز شده است؛ ولی روند حرکتی در دولت بسیار کند بوده است که انتظار می‌رود دولت چهاردهم این شکاف میان دولت و بخش خصوصی را در زودترین زمان ممکن پر کند.

همچنین تصمیم‌گیری داده‌محور فقط محدود به سیاستگذاری نیست و برای جاری‌سازی و نظارت بر سیاست‌های تدوین‌شده نیز می‌تواند اثربخش باشد. دولت می‌تواند و باید شاخص‌های کلیدی عملکرد ناظر بر سیاست‌ها را در حین اجرای آنها پایش کند، تاثیر مداخلات را بسنجد و در صورت نیاز و پیش از آنکه دیر شود، راهبردها را اصلاح کند. این فرایند به جای آنکه در بازه‌های زمانی چهارساله یا هشت‌ساله اتفاق بیفتد، می‌تواند در یک چرخه‌ تکرارپذیر با بازه‌های زمانی کوتاه‌تر انجام شود و «چابکی دولت» و نظام حکمرانی چابک داده‌محور نیز به همین مفهوم است.

بهبود خدمت‌رسانی و افزایش مشارکت شهروندان

حکمرانی داده‌محور با بهبود خدمت‌رسانی، موجب افزایش مشارکت و رضایت شهروندان می‌شود و با تجزیه‌وتحلیل بازخورد شهروندان، کشف الگوهای استفاده و درخواست‌های خدمات، دولت می‌تواند زمینه‌های بهبود را شناسایی کند و خدمات را متناسب با نیازهای واقعی شهروندان هم‌راستا کند. با توجه به انواع پلتفرم‌های دولتی که در حال حاضر در کشور فعالند، می‌توان با تحلیل داده‌های آنان راهکارهایی برای ساده‌سازی و بهبود گلوگاه‌های فرآیندی یافت. ضمن آنکه توسعه‌ داده‌های باز دولت که هم‌اکنون در سامانه‌ ملی کاتالوگ و مجموعه‌ داده‌های باز و کاربردی کشور زیر نظر سازمان فناوری اطلاعات ایران پیاده‌سازی شده است، نیز بایدبا سرعت بیشتری به پیش رود. در حال حاضر با مراجعه به این پایگاه تنها ۷۷۸۸ دیتاست (Data Set) دیده می‌شود که بسیاری از این داده‌ها نیز به‌روزرسانی نشده‌اند. انتظار می‌رود دستگاه‌های دولتی که با بودجه‌ عمومی اداره می‌شوند، با رویکردی متعهدانه دسترسی به داده‌های باز را که می‌تواند موجب بهبود شفافیت و پاسخگویی و در نهایت چابکی دولت شود تسهیل کنند.

چالش‌های حکمرانی داده‌محور

البته باید در نظر داشت که حکمرانی داده‌محور همچون هر پارادیم دیگری با چالش‌هایی روبه‌رو خواهد بود. حفظ حریم خصوصی و امنیت داده‌های حساس شهروندان و همچنین تضمین اجرای قوانین و مقررات در این زمینه و همچنین کیفیت، صحت، جامعیت و یکپارچگی از دیگر دغدغه‌های سیاستگذاران حکمرانی داده‌محور خواهد بود. ضمن آنکه توسعه‌ فرهنگ تصمیم‌گیری داده‌محور در میان دولتمردان و شهروندان نیز باید از طریق آموزش‌های سواد داده در سطح جامعه، نظام آموزش و پرورش و همچنین دانشگاه‌ها ارتقا یابد.

سخن پایانی

روندهای کنونی برنامه‌‌ریزی و تخصیص بودجه که سازمان تخصصی برنامه و بودجه را از مدار خارج می‌کند و بودجه در راهروهای مجلس با لابی‌های غیرکارشناسی و عموما بر مبنای منافع منطقه‌ای/ قومیتی برخی نمایندگان مجلس نمی‌تواند علاج تن رنجور کشور باشد. با توجه به تاکید منتخب مردم بر ترجیح نگاه ملی بر منطقه‌ای، شایسته است این رویکرد در نهاد قانون‌گذار کشور نیز جاری شود تا شاهد بازگشت اصالت کارشناسی در رویکرد تصمیم‌گیران باشیم. حکمرانی داده‌محور ذات تصمیم‌گیری کارشناسی است که در دوران انتخابات رئیس‌جمهور محترم نیز تاکید ویژه‌ای بر آن داشت. باید در نظر داشت که فرآیند تصمیم‌گیری کارشناسی دو رکن بنیادین دارد. نخست انتصاب افرادی که قائل به آن باشند و در پیشینه‌ تخصصی و تجارب مدیریتی آنان این موضوع قابل مشاهده باشد. دوم اصلاح فرآیندهای تصمیم‌گیری و نظام حکمرانی که بر پایه‌ داده و بینش‌های حاصل از آن شکل گرفته باشد. هر یک از این دو بدون دیگری نه‌تنها ناقص است، بلکه عدم توازن میان این دو رکن موجب فاصله گرفتن از روند اصلاح وضعیت موجود خواهد شد.

تصمیم‌گیری داده‌محور با بینش‌های عملی و بموقعی که ارائه می‌دهد، مکمل روش‌های شهودی در تصمیم‌گیری سیاستگذاران کلان کشور خواهد بود. حکمرانی داده‌محور که برآمده از تصمیم‌گیری مبتنی بر داده‌ است، می‌تواند موجب تحول در نظام حکمرانی ایران در رویارویی با چالش‌های پیچیده‌ امروز شود. دولت داده‌محور می‌تواند با اهرم قرار دادن قدرت داده‌ها، سیاست‌های دقیق‌تر و در نتیجه‌ آن خدمات بهتری برای جامعه فراهم کند و این امر نیز مشارکت شهروندان را به دنبال خواهد داشت. دولت باید در نظر داشته باشد که گام نخست را باید در این مسیر از خویش آغاز کند و با ایجاد اعتماد در میان جامعه موجب افزایش مشارکت شهروندان شود. برای همراه شدن با موج تحول دیجیتال فردا هم دیر است، باید از امروز آغاز کرد.

 

(بخش‌هایی از این نوشتار برگرفته از https://ideascale.com است.)

zendehdel@ut.ac.ir