مهمترین اولویت دولت چهاردهم
گذار از حکومتداری به حکمرانی
این اهداف بسیار متنوع، یک عنصر مشترک دارند. برای حل آنها، نیاز به همنوردی با سایر کنشگران - شهروندان، بخش خصوصی، تشکلهای مدنی و صنفی و سایر نهادها و ادارات حکومتی و دولتی است. برای مواجهه صحیح با این موضوع، دانشمندان علوم اجتماعی، محققان مدیریت دولتی و پژوهشگران حکمرانی ابزارهای نوینی از چند دهه گذشته ابداع کردهاند. این ابزارهای گوناگون تحت عنوان چتر مفهومی حکمرانی طبقهبندی شده است که به باور نگارنده تبدیل به پارادایم جدیدی در دانش اداره شده است. عنصر مشترک در این دانش، تعامل نظاممند - همنوردی - کنشگران در فرآیند حکمرانی برای تحقق اهداف جمعی است.
بنابراین، در این اجمال، سعی میشود چگونگی بهرهگیری از این دانش برای مواجهه صحیح با مسائل حکمرانی و احیانا حل آنها به بحث گذاشته شود. بر اساس مطالعات انجامشده (ذاکری، 1400 و فاضلی، 1398)، ماهیت مسائل حکمرانی کشور منعکس شده است. مسائل حکمرانی در کشور، در یک سیستم عمل میکند. در طی زمان پدیدار شده و بهرغم وجود چهارچوبهای قانونی بالادستی برای مواجهه با اغلب این مسائل به علت عدم سریان این چهارچوبها بر اساس الگوی حکمرانی بین کنشگران، بر اساس چهارچوبهای حکومتداری با این مسائل برخورد شده و بهجای حل یا حداقل تسکین، تشدید شده و موجب ایجاد چالشهای جدید، عدم تامین نظر ذینفعان متعدد و ناترازیها شده و نیاز به انتخابهای سخت (فاضلی، 1398) ضرورت پیدا میکند. از نظر نگارنده، در مورد بیشتر مسائل، این انتخاب سخت، همان فرآیند گذار از حکومتداری به حکمرانی است. یعنی گذار از آنچه تا الان دولت بهتنهایی (یا به شکل غالب) متولی طراحی، تدوین، پیادهسازی، اعمال و اجرای آن بوده به حالتی که دیگر دولت تنها کنشگر تعیینکننده نیست.
جهت انطباق با مسائل بغرنج در ایران امروز، تحول دانش اداره از پارادایمهای گذشته (که امر ناگزیری است)، گذار از حکومتداری۱ به حکمرانی۲ نامیده میشود. همانطوری که ذکر شد، گذار از حکومتداری به حکمرانی نیازمند همنوردی کنشگران گوناگون دارای نقش در هر مساله عمومی است. همنوردی۳ عنصر کلیدی است. همنوردی، تعامل نظاممند کنشگران در «طراحی، تدوین، پیادهسازی، اعمال و اجرای» چهارچوبهای لازم برای مواجهه صحیح با مسائل عمومی و احیانا حل آنهاست. همنوردی واژهای برگرفته از ورزش مفرح کوهنوردی است. همنوردی، یعنی تمام پَستیها و بُلندیها و فرازونشیبها را در کنار هم درنوردیدن، پشتوپناه هم بودن، کنار هم و پابهپای هم راهرفتن، در سختترین مسیرها و دشوارترین گردنهها هوای هم را داشتن و تمام داروندار خود را، با دیگران به اشتراک گذاشتن (گاهنامه مدیر، 1400).
اولین گام در این گذار، همنوردی در صورتبندی هر مساله حکمرانی توسط کنشگران دارای نقش در آن مساله است که در پارادایم فعلی توسط دولت انجام میشود؛ بنابراین باید کنشگران دارای نقش در هر کدام از 5 مرحله شناسایی شوند. بر اساس مطالعات انجامشده در مسائل حکمرانی در ایران و حل آنها، نیازمند همنوردی 6 دسته از کنشگران هستیم که در یک شبکه نظاممند ششوجهی برای مواجهه صحیح با این مسائل با همدیگر تعامل میکنند. این شبکه تعاملی را با الهام از مفهوم مثلث حکمرانی، کندوی حکمرانی نامیدهایم. این طبقهبندی از کنشگران به این صورت به نمایش گذاشته شده است:
این کنشگران در فرآیندی همنوردانه پس از بهاشتراکگذاری توانمندیهای همدیگر در صورتبندی مسائل حکمرانی، به فهم مشترک در مورد هر مساله نائل میشوند.
این فهم مشترک از مسائل که مرحله اول پردازش نظام گذار است، بهعنوان ورودی نظام دوم پردازشی تلقی میشود.
گامهای بعدی که در حقیقت شروع نظامپردازش دوم در نظام تعاملی بین کنشگران است، مشخصکردن مسوولیتهای هر کدام از کنشگران در کارکردهای حکمرانی است.
کارکردهای حکمرانی عبارتاند از: خطمشیگذاری، تنظیمگری، بازتوزیع، تسهیلگری و ارائه خدمات.
خطمشیگذاری: در این گام، مواردی که دولتها برای مواجهه با مسائل حکمرانی باید انجام دهند یا ندهند مشخص میشود. با توجه به مسائل حکمرانی ایران اکثرا خطمشیهای مربوط به مواجهه با این مسائل تدوین شده است و البته در برخی موارد پیادهسازی نشدهاند یا خوب پیادهسازی نشدهاند (مصلح و عالی، 1402). ولی در برخی موارد اندک باید دولت بر اساس فرآیند همنوردانه نسبت به طراحی و تدوین آن مطابق فرآیند پیشنهادی اقدام کند و به عبارت دیگر دست به انتخاب سخت بزند.
تنظیمگری: در این گام چگونگی عملیاتی کردن خطمشیهای مرتبط با هر مساله عمومی طراحی و تدوین شده؛ سازوکارهای پیادهسازی و نظارت در آن تمهید شده و احیانا ساختارهای مورد نیاز طراحی میشوند.
بازتوزیع: در این مرحله چگونگی برخورداری جامعه از ارزش مادی و معنوی تولیدشده در دو مرحله قبل طراحی و تدوین شده و مقدمات اجرای آن تمهید میشود.
تسهیلگری: در این مرحله ظرفیتها و توانمندیهای موردنیاز برای پیادهسازی، اعمال و اجرای خطمشیها و تنظیمگری مرتبط با هر مساله طراحی و تدوین میشود تا پس از تکمیل شدن چرخه در مرحله آخر عملیاتی شود. بدیهی است که ظرفیت و توانمندیها متناسب با فهم مشترک از توانمندیهای کنشگران دارای نقش در هر مرحله و نیز جامعه هدف تمهید میشود.
ارائه خدمات: در این گام، کنشگران متناسب با تقسیم وظایف همنوردانه بین خودشان، هر آنچه لازم است برای پیادهسازی و اعمال کارکردهای قبلی اجرا کنند، عملیاتی میشود.
گامهای ششگانه فوق بهصورت فرآیندی طی میشود. فرآیند طیشده از گام اول تا ششم را گذار از حکومتداری به حکمرانی مینامیم. طی کردن این گامها نهایتا منجر به حکمرانی متعالی میشود.
با توجه به آنچه گفته شد، در دنیای امروز، گذار از حکومتداری به حکمرانی یک ضرورت است نه انتخاب. رئیسجمهوری چهاردهم بهدرستی بر استفاده از ظرفیت نخبگان و متخصصان تاکید کرده است. چگونگی بهرهمندی از ظرفیت سایر کنشگران (غیر از دولت) توسط دولت، در مسائل عمومی بر اساس فرآیندی است که آن را فرآیند گذار از حکومتداری به حکمرانی مینامیم. البته این فرآیند بطئی بوده و کوتاهمدت نیست؛ ولی الزامی است.
آیا دولت، باید منتظر به ثمر نشستن مراحل گامبهگام این گذار باشد؟ بدیهی است که جواب منفی است، جناب آقای دکتر پزشکیان، همینالان زمان «دول داشا»است. (در زبان آذری این اصطلاح به مفهوم استفاده از تمام ابزارهای در دسترس در هنگام اتمام منابع یا فراهم شدن ابزارها و منابع مطلوب برای مقابله با تهدید یا مشکل است.) همه همنورد شما هستیم.
۱-Governing
۲-Governance
۳- به زعم نگارنده، همنوردی واژهای مناسب برای Collaboration با تمام ویژگیهای ماهیتی آن است.