«دنیای اقتصاد» در یک گزارش تحلیلی بررسی میکند
رتبهبندی المپیک با متر اقتصادی
المپیک به عنوان یکی از بزرگترین رویدادهای ورزشی جهان، فرصتی است تا کشورهای مختلف از طریق ورزشکاران خود، برتریهای ورزشی خود را به نمایش بگذارند. مدالآوری در المپیک نه تنها نمادی از قدرت ورزشی کشورها، بلکه بیانگر وضعیت کلی اقتصادی، اجتماعی و رفاهی آنها نیز هست. بازیهای المپیک تابستانی 2024 در پاریس رویدادی تاریخی و پرشور بود که توجه جهانی را به خود جلب کرد. المپیک امسال در قالب 32 رشته برگزار شد که در این میان آمریکا با کسب 40 مدال طلا، 44 نقره و 42 برنز مقام اول این رویداد را به دست آورد و در ادامه چین و ژاپن به ترتیب رتبههای دوم و سوم را کسب کردند.
سطح رفاه اقتصادی کشورها به طور مستقیم بر منابع و امکانات در دسترس ورزشکاران تاثیرگذار است که میتواند احتمال درخشش کشورهای پیشرفته را افزایش دهد. اما آیا صرفا امکانات میتواند تضمینی برای کسب موفقیت در رویدادهای ورزشی مهم جهانی باشد؟
اهمیت زیرساختها در موفقیت ورزشکاران
یکی از عوامل اصلی موفقیت کشورها برای کسب مدال در این رویداد بینالمللی، وجود زیرساختهای ورزشی مناسب است. کشورهای با درآمد بالاتر و رفاه اقتصادی بیشتر، معمولا توانایی سرمایهگذاری بیشتری روی امکانات ورزشی نسبت به کشورهای کم درآمدتر دارند. امکانات ورزشی بیشتر، ورزشکاران این کشورها را قادر میسازد تا تمرینات باکیفیتتر، آمادگی مطلوبتر و همچنین آسیبهای جسمانی کمتری داشته باشند که شانس آنها را برای کسب مدال افزایش میدهد. از سوی دیگر با نگاهی دقیقتر به المپیک امسال و بررسی رتبهبندی کشورها و همچنین رشتههای مختلف، میتوان دریافت که شانس کسب مدال طلا صرفا از امکانات مالی و ورزشی تبعیت نمیکند.
در نمودار (1) رتبهبندی کشورها براساس تعداد مدالهای آنها در مقیاس تولید ناخالص ملی سرانه به تصویر کشیده شده است. طبق این نمودار برخی کشورهای توسعهنیافته با سطح درآمد پایین نیز در رتبهبندی کشورهای برتر قرار میگیرند. همین نکته نشان میدهد گرچه میزان تولید ناخالص داخلی و امکانات مالی کشورها در کسب موفقیت ورزشکاران موثر است، اما عوامل دیگری در این میان نقش مهمی ایفا میکنند. از جمله این عوامل میتوان به تاریخچه و فرهنگ ورزشی کشورها، انگیزه و پشتکار ورزشکاران، برنامههای ملی و دولتی در حمایت از ورزش و سیستم آموزشی اشاره کرد. برای مثال، کشورهایی با سابقه طولانی در برخی رشتههای ورزشی، حتی با وجود درآمد کمتر، توانستهاند به دلیل تجربیات و استراتژیهای موفق، در رشتههای خاصی به نتایج چشمگیری دست یابند.
این کشورها از سیستمهای پرورش استعدادهای ورزشی مناسبی برخوردار هستند که به طور هدفمند برای آمادهسازی ورزشکاران در سطح بینالمللی تلاش میکنند. علاوه بر این، وجود انگیزههای ملی و احساس غرور ملی نیز میتواند نقش کلیدی در موفقیت ورزشی کشورها بهخصوص کشورهای درحالتوسعه ایفا کند. ورزشکارانی که با انگیزههای قویتر و حمایتهای روانی و اجتماعی بیشتری وارد میدان میشوند، اغلب موفقتر از رقبای خود عمل میکنند. این انگیزهها میتواند از پشتوانههای فرهنگی و تاریخی کشورها نیز نشات بگیرد زیرا برای بسیاری از ملتها، المپیک رویدادی بیش از یک رقابت ورزشی ساده است.
نمودار (1) نیز این واقعیت را نشان میدهد که برخی از کشورها، حتی با وجود تولید ناخالص داخلی پایینتر، توانستهاند در برخی رشتههای ورزشی خاص درخشیده و مدالهایی کسب کنند که گاه از نظر ارزش و اهمیت با دستاوردهای کشورهای ثروتمندتر برابری میکند. این امر گواهی بر این است که توانایی کشورها در استفاده بهینه از منابع محدود و تمرکز بر استعدادهای بومی میتواند به همان اندازه موثر باشد.
اثر جمعیت کشورها در موفقیت ورزشی
جمعیت یک کشور نیز میتواند تاثیر قابلتوجهی بر تعداد ورزشکاران نخبه و استعدادهای ورزشی داشته باشد. کشورهایی با جمعیت بیشتر، به طور طبیعی فرصتهای بیشتری برای کشف و پرورش استعدادهای ورزشی دارند. این امر میتواند به حضور گستردهتر و موفقیت بیشتر این کشورها در رویدادهای ورزشی بزرگ مانند المپیک منجر شود. بااینحال، جمعیت زیاد بهتنهایی کافی نیست؛ وجود زیرساختهای مناسب و برنامهریزیهای هدفمند نیز به همان اندازه اهمیت دارند.
اهمیت شاخص توسعه انسانی در موفقیت ورزشی
یکی دیگر از معیارهایی که میتواند نقش مهمی در موفقیت کشورها در المپیک ایفا کنند شاخص توسعه انسانی(HDI) است. این شاخص که ترکیبی از معیارهای درآمد، آموزش و امید به زندگی است، به عنوان معیاری برای اندازهگیری رفاه کلی یک کشور در نظر گرفته میشود. کشورهایی که از HDI بالاتری برخوردارند، معمولا در بخشهای آموزشی و بهداشتی نیز قویتر هستند، که این موضوع به طور مستقیم بر کیفیت و آمادگی ورزشکاران آنها تاثیر میگذارد. کشوری با HDI بالا احتمالا ورزشکارانی دارد که از آموزشهای بهتر، دسترسی به خدمات بهداشتی مناسبتر و حمایت اجتماعی بیشتری برخوردارند و این موارد میتواند شانس موفقیت آنها در رقابتهای المپیک را افزایش دهد. نمودار (1) وقتی با شاخصهای جمعیت و HDI ترکیب شود، تصویر جامعتری از دلایل موفقیت کشورها در المپیک نمایش میدهد.
این رویکرد چندبعدی کمک میکند که نهتنها تاثیرات اقتصادی، بلکه تاثیرات اجتماعی و انسانی نیز در تحلیل موفقیتهای ورزشی مورد توجه قرار گیرد و نشان میدهد چگونه ترکیب این عوامل میتواند به ایجاد نتایج مناسبی در رقابتهای جهانی منجر شود. برخی کشورها، بهرغم داشتن جمعیت کمتر، به دلیل داشتن شاخص توسعه انسانی بالا توانستهاند دستاوردهای قابلتوجهی در المپیک کسب کنند. یکی از مولفههای اصلی برآورد شاخص HDI وضعیت نظام آموزش کشورهاست. از این جهت کشورهایی که بر اساس شاخص HDI از امتیاز بالایی برخوردارند با شناسایی نخبگان ورزشی در سیستم آموزشی و پرورشی اصولی آنها شانس بیشتری برای کسب مدال در سطح رقابتهای ورزشی جهانی دارند.
تنها ثروت کافی نیست
با تحلیل نمودارهای ارائهشده، میتوان دریافت که اگرچه ثروت و امکانات مالی یک کشور در موفقیت ورزشی آن بیتاثیر نیست، اما تنها عامل تعیینکننده نخواهد بود. نتیجه آن است که با اینکه انگیزه یا ثروت افراد میتواند در میزان موفقیت کشورها اثرگذار باشد، اما همیشه استثنائاتی نیز وجود دارد و داشتن ثروت بیشتر لزوما تضمینکننده موفقیت ورزشکاران نخواهد بود. شاخص HDI علاوه بر درآمد به عنوان معیاری از رفاه، مولفههای مهم دیگری همچون کیفیت سیستم آموزشی را در خود جای داده است. یک نظام آموزشی کارآمد با تکیه بر شناسایی و تربیت افراد مستعد میتواند زمینه را برای شکوفایی تواناییهای این افراد فراهم کند که سبب کامیابی چنین مللی خواهد بود. لذا میتوان به این نتیجه پی برد که شاخص HDI با در نظر گرفتن معیارهای متعدد نسبت به شاخصهای تکبعدی توانایی بهتری برای توجیه مدالآوری کشورها خواهد بود.