«دنیای اقتصاد» اثر ثبات سیاسی در ۱۴۰۲ را بر بهبود دخل و خرج ایرانیها بررسی میکند
ترمیم سفره خانوار
بررسی دخلوخرج خانوارها در سال 1402 نشان میدهد که میزان هزینههای واقعی و درآمد واقعی خانوار شهری در سال 1402 نسبت به سال قبل بهبود یافته است. این رشد برای هزینه واقعی خانوار شهری نسبت به سال 1401 به میزان 8درصد و برای هزینه واقعی خانوار روستایی یک درصد بوده است. از سوی دیگر، بررسیها نشان میدهد درآمد واقعی خانوار شهری 11درصد رشد کرده است که این رقم برای خانوار روستایی 9درصد بوده است. به نظر میرسد مهمترین عامل در هزینههای خانوار شهری افزایش اجارهبها بوده است. آمارها نشان میدهد دخلوخرج خانوارها در سال 1402 بهبود یافته، اما هنوز به سطوح قبل از تحریمها در سال 1391 نرسیده است.
مهمترین گزارش آماری از دخلوخرج خانوار در سال 1402، عصر روز گذشته منتشر شد. این گزارش از این جهت مهم است که نشان میدهد هزینه و درآمد خانوار نسبت به سال قبل چه تغییری کرده است؟ برخی معتقدند در تحلیل گزارش بودجه خانوار بیش از آنکه درآمدها مهم باشد، باید به هزینهها توجه کرد. به بیان دیگر، امکان دارد درخصوص اظهارنظر درباره درآمدها خانوارها با کمنمایی یا کم شمردن درآمد خود، اطلاعات دقیقی ارائه نکنند، اما افزایش هزینهها به این معنی است که خانوارها نسبت به سالهای قبل بیشتر مصرف کردند و وضعیت بهبود یافته است. به نظر میرسد مهمترین عاملی که باعث ترمیم سفره خانوار باشد، رشد درآمدهای نفتی و کم شدن اثر تحریمها در سالهای اخیر است. بررسیها نشان میدهد در سالهای اخیر وضعیت درآمدهای نفتی بهخصوص در سال 1402نسبت به سالهای 1400 و 1401 رشد پیدا کرده است.
این موضوع باعث شده میزان واردات به منظور تامین کالاهای مورد نیاز افزایش یابد و در نتیجه، یکی از دلایل افزایش هزینههای خانوار نیز تامین کالاهای مورد نیاز از خارج مرزها بوده است. علاوه بر این، باید توجه کرد در سالهای گذشته، بهخصوص در سال 1402، نوسانات ارزی به شکل قابلتوجهی کاهش یافته است و این موضوع را نیز میتوان، به عنوان یکی از دلایلی عنوان کرد که خانوارها توانستهاند در مصرف کالاهای بادوام قدرت بیشتری داشته باشند. در نتیجه، میتوان عنوان کرد که ثبات سیاسی در سال 1402، باعث افزایش فروش نفت و داراییهای نفتی شده است. از سوی دیگر، با توجه به روند نزولی تورم و ثبات نسبی قیمت کالاها، خانوارها توانستهاند بودجه خود را ترمیم کنند، هرچند که وضعیت هنوز نسبت به سال 96بهتر نشده است.
زندگی در روستا کمهزینهتر است!
بررسیها نشان میدهد هزینه خالص یک خانوار شهری در سال 1402 به میزان 206میلیون تومان بوده که نسبت به سال قبل 50.6درصد رشد داشته است. همچنین هزینه متوسط یک خانوار روستایی در این سال 110میلیون تومان بود که این رقم نسبت به سال قبل 40درصد افزایش یافته است. این آمار نشان میدهد هزینههای خانوار شهری نسبت به خانوار روستایی تقریبا دو برابر است. به نظر میرسد یکی از دلایل اصلی اختلاف هزینههای روستایی و شهری، اختلاف قیمت هزینه اجاره است که در سالهای اخیر به هزینه اصلی خانوارها تبدیل شده است. نکته قابلتوجه این است که شکاف میان درآمد خانوار شهری و روستایی کمتر از هزینههاست.
بر اساس آمارها درآمد متوسط خانوار شهری در سال 1402به میزان 257میلیون تومان بوده که این رقم برای خانوار روستایی حدود 150میلیون تومان بوده است. به نظر میرسد، اگر فردی دارای درآمد ثابت باشد، زندگی کردن در روستا بسیار بهصرفهتر از شهر باشد، زیرا سطح هزینههای شهری با توجه به رشد هزینههای سکونت و حملونقل بالاتر رفته است.
دهه خاموش مصرف خانوار
یکی از موضوعاتی که باید توجه کرد این است که این آمارهای اسمی است و باید با نرخ تورم تعدیل شود. به همین دلیل میتوان معیار مناسبتری برای مقایسه سالهای قبل ایجاد کند. به بیان سادهتر، در آمار اسمی اثر افزایش تورم در هزینه و درآمد خانوار مشاهده میشود، اما با خارج کردن اثر تورمی میتوان آمارهای واقعی را با یکدیگر مقایسه کرد. بررسیها نشان میدهد با واقعی کردن آمارها روند هزینههای واقعی خانوار شهری و روستایی نسبت به سال قبل بهتر شده است. به بیان دیگر، رفاه خانوارها در سال 1402 بهتر از سال قبل است، هرچند که این آمارها تایید میکند که هزینه خانوارها هنوز به سال 91 نرسیده است. وضعیت هزینه خانوار شهری، نسبت به سال 1396 که برجام عملی شد، پایینتر است، همچنین وضعیت هزینههای واقعی خانوار روستایی نسبت به سال 1396 کمتر است.
این آمارها نشان میدهد که هنوز وضعیت هزینههای خانوار به قبل از تشدید شدن تحریمها در سال 1391نرسیده است. به بیان دیگر، بیش از یک دهه زمان لازم بوده است که وضعیت خانوار به قبل از تحریمها برسد و یک ترمیم ایجاد شود. این موضوع را در نظر بگیرید که اگر در یک دهه اخیر تحریمها وجود نداشت احتمالا وضعیت رفاهی خانوارها 1.5یا 2 برابر وضعیت کنونی بوده است. هزینههای خانوار تابعی از وضعیت اقتصادی یک کشور است. اگر رشد اقتصادی و درآمدهای یک کشور افزایش یابد، مصرف خانوار نیز رشد پیدا میکند، اما اگر اقتصاد درجا بزند یا درآمدها کاهش یابد، میزان مصرف هم دچار سکته میشود.
هزینه بالای اجاره در شهرها
گزارش مرکز آمار ایران نکات جالبی از وضعیت هزینه و درآمد خانوار ایرانی بیان میکند. به عنوان مثال، یک خانوار شهری حدود یکچهارم هزینههای خود را به خوراک اختصاص میدهد، 42.4درصد را به مسکن و سوخت تخصیص میدهد و تنها 1.6درصد را به تفریح و سرگرمی اختصاص میدهد. نکته جالب اینکه خانوار روستایی 40درصد از هزینههای خود را صرف خوراکیها میکند و تنها 21درصد را صرف مسکن و انرژی خود میکند. بررسیهای گزارش مرکز آمار ایران نشان میدهد در سال 1402 حدود 67درصد مردم سکونت ملکی دارند. این در حالی است که در روستاها حدود 89درصد مالک وجود دارد. در سال 1397 در شهرها این رقم 64درصد و در روستاها 85درصد اعلام شده بود. نکته دیگر اینکه در سال 1402 حدود 55درصد از خانوارها از اتومبیل شخصی استفاده میکنند که این رقم برای خانوارهای روستایی 37.7درصد اعلام شده است. این ارقام نشان میدهد وضعیت خانوار شهری برای استفاده از اتومبیل بهتر است. اما در روستاها نیز میزان مالکیت خانهها و اجارهنشینی بسیار کمتر است.