همکاری از یاد رفته
آن سالها خودروسازی کشور در اوج قدرت بود و البته بیشتر این توانایی نه محصول تلاش آقای منطقی و همکارانش، بلکه مربوط به سیاستگذاری صحیح مسوولان وزارت صنایع و معادن و مدیران ایران خودرو در دهه ۷۰ و اوایل دهه ۸۰ بود، اما متاسفانه امروز بعد از ۱۵ سال بهنظر میرسد دستیابی به آن سطح از موفقیت برای ایران خودرو در حد یک رویا است. تولید مشترک خودرو در چین از آن نظر اهمیت داشت که میتوانست ایران را پا به پای این غول بیرقیب (از نظر تعداد تولید) بالا بکشد. آن سالها، محصولات ایرانخودرو نه تنها از مشابه چینی عقبتر نبود، بلکه حداقل در بحث کیفیت قطعات و مجموعههای اصلی، برتر نیز بود. بهراستی چرا بعد از ۱۵ سال هنوز خودروهایی نظیر سمند و پرشیا بدون تغییر در کشور تولید میشوند، اما خودروهایی نظیر لیفان از مدلهای ۵۲۰ در سالهای میانی دهه ۸۰ به مدلهایی نظیر ایکس ۷۰ یا ۸۲۰ رسیده یا شاهد دهها شرکت خودروسازی قدرتمند دیگر در چین هستیم در حالی که سمند با تغییرات بسیار اندکی مواجه شده یا حتی اگر دنا را مدل توسعه یافته سمند بدانیم هرگز قادر به صادرات انبوه آن به چین نخواهیم بود. شاید دلیل اصلی این اتفاقات، سیاستگذاریهای اشتباه باشد. ما هرگز جهانیسازی و ادغام در صنعت خودرو را جدی نگرفتیم. قرارداد ال۹۰ و همکاری گسترده با رنو فرصتی بزرگ بود که از دست رفت چنانکه فرصت تولید مشترک با چین نیز از دست رفت. سیاستگذاران تنها به بازار داخل و خودکفایی بسنده کردند و خودروسازی، امروز نه تنها گل سر سبد صنایع ما نیست، بلکه فرسنگها از صنایعی نظیر فولاد، مس، پتروشیمی، استارتآپها و حتی لوازم خانگی عقب افتاده است.