با ارتباط قوی بین صنایع نفت و فولاد در سایه سنگین تحریم صورت گرفت
تحقق رویای صدور نفت خام ایران از دریای عمان
به این ترتیب اجرای طرح انتقال نفت از گوره به جاسک بهعنوان یکی از راهبردیترین طرحهای تاریخ صنعت نفت ایران مطرح شد. ازاینرو فاز نخست اجرای طرح صادرات نفت خام از جاسک در شرایطی به ثمر رسید که تنوع بازارهای صادراتی و تامین امنیت انتقال انرژی در ایران ازجمله نکات مهم مدنظر سیاستگذاران و دولتمردان در تاکید برای راهاندازی هر چه سریعتر این طرح قرار گرفت. واقعیت آن است که ساخت پایانه نفتی جاسک، از دهه ۶۰ مطرح بوده و اجرای عملی آن در دولت دوازدهم رنگ و بوی جدی به خود گرفت. در واقع با تاکید رئیسجمهور در دولت دوازدهم، این طرح با سرعت بسیار زیادی بهرغم سالها کندی روند پیشرفت پروژه آغاز شد و برای نخستین بار هم ۲۰۰ تا ۲۵۰ سازنده داخلی در آن دخیل شدند تا سایه تحریمها را از سر این پروژه بردارند. درواقع، تحریم برای اجرای این پروژه تهدید به شمار میآمد و با توجه به اینکه بخشی از تجهیزات و لوازم و قطعات موردنیاز این پروژه باید از خارج از کشور تامین میشد، تحریم اجرای آن را با کندی یا حتی تعطیلی مواجه کرد؛ اما فقط طی دو سال اخیر، با تلاش و همت وزارت نفت و مهندسان داخلی از یکسو و سازندگان تجهیزات و قطعات تولیدی از سوی دیگر، این پروژه از پیشرفت ۸۰درصدی برخوردار شد و به نوعی رویای صدور نفت خام ایران از دریای عمان محقق شد.
درواقع، ازجمله مزیتهای اجرای طرح عظیم گوره- جاسک میتوان به متنوع سازی مبادی صادرات نفت خام ایران اشاره کرد. واقعیت آن است در شرایطی که با توجه به تحولاتی که در بازارهای جهانی رخداده، عرصه رقابت بین عرضهکنندگان نفت خام و انرژی بسیار تنگشده و رقبا و عرضهکنندگان نفت باید بتوانند برای به دست آوردن سهم بیشتر تلاش کنند. اینجا است که ایران میتواند با صادرات نفت از پایانه جاسک، سهولت بیشتری برای خریداران نفت خود فراهم کند و این مزیتی است که اجرای این طرح را برای رقابت ایران در بازارهای بینالمللی نفت توجیهپذیر میکند. اجرای بخشی از این پروژه در دوره تحریمها و در اوج محدودیتهای بینالمللی علیه جمهوری اسلامی ایران رخداده است؛ بنابراین با توجه به محدودیتهای بینالمللی قاعدتاً تامین کالا و تجهیزات موردنیاز برای پروژه نیز با محدودیتها و سختیهای خاص خود مواجه بوده است؛ اما در این شرایط نقش تولیدکنندگان داخلی در تامین این قطعات و تجهیزات پررنگ بود و تولیدکنندگان داخلی ازجمله فولاد مبارکه در این پروژه نقش بسزایی ایفا کردند.
با توجه به اینکه اجرای پروژه از اوایل دولت یازدهم در دستور کار قرارگرفته بود و تاکید دولت هم این بود که این طرح باید تا پایان دولت عملیاتی شود، طرح برای تامین کالاهای موردنیاز خود باید با برنامهریزی بسیار دقیقی پیش میرفت. درعینحال، اجرای این پروژه نیز در سالهای مختلف با فراز و نشیبهای متعددی روبه رو بوده است تا اینکه در سال ۹۶ و ۹۷ تا حدودی وزارت نفت وارد بحث تامین لولههای موردنیاز این طرح شد. خط انتقال نفت گوره به جاسک نیازمند لولههای خاصی است که بتواند نفت را منتقل کرده و در مقابل خوردگی مقاوم باشند. بنابراین سازندگان ایرانی نیز تجربه خاصی در این موضوع نداشتند؛ اما از سوی دیگر، شرکتهای چینی و کرهای نیز در این میان بدعهدی کردند و بهموقع لولههای موردنیاز این پروژه را تحویل نمیدادند؛ بنابراین این شرکتها دو سال ایران را معطل تامین لولههای خود کردند و درنهایت با تشدید تحریمها از اجرای قرارداد سر باز زدند. بر همین اساس بود که اگر لولهها به هر طریقی تامین نمیشد، بهطورقطع اجرای پروژه نیز متوقف میماند. اینجا بود که باید به توان تولیدکنندگان داخلی اتکا میشد و درنتیجه به تولیدکنندگان داخلی اعتماد شد. برآوردها نشان میداد که این طرح به ۴۰۰ تن ورق هم نیاز داشت که تامین آنها کار آسانی نبود. از این رو بخشهای کارشناسی وزارت نفت به بررسی موضوع از جنبه متالورژی، تامین لوله و ورق پرداختند و حتی در بازدیدهایی از کارخانههای شرکت مادر اصلی در ایران که در زمینه فولاد فعالیت میکردند، به ارزیابیهای اولیهای رسیده و توانستند به جمعبندی دراین ارتباط برسند و درنهایت، در اواسط سال ۹۷ به چشماندازهای امیدبخشی دراینباره دست یافتند مبنی بر اینکه با اصلاحات فرآیندی و تصمیمات کارشناسی و پذیرش ریسک این کار بتوانند تختال را در فولاد مبارکه بسازند. سرانجام با استقرار کارشناسان شرکت مهندسی توسعه نفت در فولاد مبارکه و پس از چند ماه تلاش، اوایل سال ۹۸ این امید حاصل شد که شرکت فولاد مبارکه میتواند تختال را که اولین حلقه این زنجیره است بسازد؛ که نقطه امیدبخشی بود و امیدها برای ادامه کار بیشتر شد. حلقه بعدی، تبدیل تختال به ورقهای عریض بود که آنهم فرآیندهای پیچیده مکانیکی و شیمیایی دارد. برای این کار اصلاحات فرآیندی در خط تولید کارخانه فولاد اکسین انجام شد. تیمهای کارشناسی روی این کار متمرکز شدند و با حضور مشاوران، خط تولید شرکت فولاد اکسین متناسب با نیاز اصلاح شد و نگرانی حلقه دوم این زنجیره هم مرتفع شد. حلقه سوم این پروژه در بخش ساخت لوله بود. در این بخش طی سالهای گذشته توانمندیهای خوبی در کشور ایجاد شده بود و نیاز به یکسری اصلاحات جزئی وجود داشت. از اوایل تابستان ۹۸ این اطمینان حاصل شد که میتوان لولههای مورد نیاز این طرح را بهصورت ۱۰۰درصد داخلی تامین کرد و به این ترتیب، همه ارکان و اجزای طرح، متناسب و همراستا با چشمانداز جدید پیش رفتند و پس از آن روند اجرای طرح شتاب بیشتری گرفت.
بر این اساس یکی از تولیدکنندگانی که در این مسیر کمک زیادی به احداث خط لوله انتقال نفت گوره به جاسک کرد، شرکت فولاد مبارکه بود. تولید این ورقها به تکنولوژی خاصی نیاز داشت. کیفیت محصولات استفاده شده شرکت فولاد مبارکه در پروژه استراتژیک انتقال نفت خام از گوره به جاسک اگر از کیفیت محصولات اروپایی و چینی بالاتر نباشد، کمتر نیست و همتراز استانداردهای جهانی است؛ بنابراین تولید این محصول راهبردی توسط فولادمبارکه به نوعی وابستگی ایجادشده در این حوزه به کشورهای خارجی را برطرف کرد و نقش بسیار مهمی در اجرای پروژه دارد، بنابراین به صراحت میتوان گفت اگر فولادمبارکه قادر به تولید این محصول نبود، عملا امکان اجرای این پروژه وجود نداشت، بنابراین تولید این محصول توسط شرکت مذکور بسیار حائز اهمیت است. اکنون اعتماد به نفسی که در مجموعه فولادمبارکه ایجاد شده است، میتواند کشور را از نظر محصولات فولادی اینچنینی در وضعیت مناسبی قرار دهد. از این رو میتوان ادعا کرد با تجربهای که اینجا به وجود آمد و با تجهیزات و امکانات موجود بهترین نتیجه از وضعیت تولید داخل گرفته شد که این امر بسیار امیدوارکننده است. به هر حال تامین ورق موردنیاز برای ساخت لولههای انتقال نفت، کلیدیترین اقدام در اجرای این پروژه ملی بود، چراکه همانطور که اشاره شد، پیشتر شرکت نفت برای تامین این ورق اقدام کرده بود که بهرغم تامین اعتبار موردنیاز، طرفهای خارجی به دلیل تحریم از فروش و تحویل این ورق به ایران خودداری کرده و عملا این پروژه معطل ماند؛ اما هم اکنون با همت فولاد مبارکه تختال مورد نیاز برای این ورق طراحی و پس از انجام تستهای موردنیاز در کارخانه تولید ورق و تبدیل ورق به لوله، فرآیند تولید انبوه محصول آغاز و در نهایت بیش از ۴۰۰هزار تن تختال API مناسب برای محیط گازترش بهعنوان ماده اولیه و بهنوعی قلب تپنده این پروژه تولید شد؛ بنابراین فولاد مبارکه با تولید این تختال اقدام بسیار مهمی را به انجام رساند. در این میان باید توجه داشت که حتی در صورت پرداخت این مبلغ هنگفت به شرکتهای خارجی، به دلیل وضعیت تحریمی ایران ورق یا تختال این حوزه به ایران تحویل داده نمیشد؛ اما اکنون به صراحت میتوان گفت که در حال حاضر توانمندی تولید تختالهای گازترش و تختالهای ویژهای که برای خطوط نفت و گاز استفاده میشود، صرفا در فولاد مبارکه وجود دارد. تولید چنین محصولاتی به دانش فنی بالا و خط تولید پیشرفته نیاز دارد که هر دو در فولاد مبارکه وجود دارد. به هر حال از آنجا که ساخت تختال مورد نیاز برای پروژه انتقال نفت گوره به جاسک تختالی ویژه و مناسب برای حمل نفتترش است، به آلیاژهای خاصی نیز برای تولید این محصول نیاز است. این در حالی است که فولاد مبارکه به دلیل تحریمها با مشکل تامین فرو آلیاژهای موردنیاز برای تولید این نوع محصول مواجه بود. نکته حائز اهمیت آن است که پروژه انتقال نفت گوره به جاسک یک کار گروهی در سطح ملی بود که فولادمبارکه با تولید تختالهای موردنیاز آن، آغازگر عملیات اجرایی آن محسوب میشود. البته در ابتدای امر که از فولادمبارکه برای ساخت این نوع محصول استعلام گرفته شد، این ذهنیت وجود داشت که به دلیل ویژگی این تختالها و نبود قابلیت تولید آن در کشور، فولاد مبارکه نیز احتمالا قادر به تولید این محصول نخواهد بود و این یعنی تمام تناژ موردنیاز این پروژه باید از خارج وارد میشد که این امر در سایه توان فولاد مبارکه در داخل کشورمحقق شد.
باید اذعان داشت درواقع، بیش از ۹۵درصد بستر و بنیان این طرح به فولاد، لوله فولادی، شیرآلات فولادی و مخازن فولاد برمیگردد؛ و بخش فولاد بخش مهمی از اجرای طرحهای صنعت نفت را به خود اختصاص داده است. اگر بتوانیم بین صنعت فولاد که یک صنعت قدیمی و جزو ۱۰ صنعت برتر دنیا محسوب میشود و صنعت نفت که قدمت ۱۱۰ ساله در ایران دارد ارتباط برقرار کنیم، کار بزرگی صورت گرفته است. به اعتقاد کارشناسان صنعت نفت، ایران جزو معدود کشورهای دنیا است که توانست بین این دو بخش ارتباط تنگاتنگی در این مدت برقرار کند. بهطور طبیعی با همراهی و همافزایی این دو صنعت کلیدی، بهصورت موثرتری میتوان در توسعه اقتصاد کلان کشور نقش ایفا کرد و سایر زنجیرههای توسعه کشور را که مقداری هم از این صنعت دورتر است، تحریک کرده و به عبارتی نقش پیشران توسعه اقتصادی را به مفهوم واقعی کلمه ایفا کرد.
همچنین در بخش الکتروپمپها، با سه سازنده بزرگ و برتر کشور قرارداد بسته شد و مراحل ساخت ۵۰ الکتروپمپ در جریان است که در حال حاضر ۲۵ پمپ ساخته شده و بخشی از آنها نصب شدهاند و در مرحله آزمایش هستند. امید است ساخت این نوع پمپها توسط سازندههای داخلی سرآغازی باشد برای اینکه صنعت پمپ بتواند مراحل تکمیل خود را طی کند. البته فقط به تکلیف استفاده از توانمندی داخلی در اجرای این طرح بسنده نشد و مجریان طرح مذکور درصدد ملزم کردن خود به توانمندکردن بخش داخلی هستند تا از این طریق سازندگان داخلی بتوانند خودشان را ارتقا دهند.