انقلاب در عقد قرارداد و جابهجایی ارزش با وبتری
حال سوال اینجاست که تا چه حد میتوان به سیستمهایی مانند stand-alone به عنوان سیستمهای متمرکز جهت اعتماد کرد و از طرفی تا چه اندازه شفافیت در فرآیند کار آنها وجود دارد.
۱۰ سال بعد از www و استفاده از وب ۲، پلتفرمهایی مانند شبکههای اجتماعی و تجارت الکترونیک (فروشگاه و...) همهگیر شد. Web۲ انقلابی در تعاملات اجتماعی در سطح جهان ایجاد کرد. تولیدکنندهها و متقاضیان اطلاعات و همچنین خدمات و کالا را به یکدیگر نزدیکتر کرد، اما برای این کار وابسته به یک واسطه معتمد و طرف سوم هستیم تا میان دو طرف که به یکدیگر اعتماد ندارند، قرار گیرد. این پلتفرم در کنار خدمات مطلوبی که ارائه میکند، قوانین خودش را دیکته کرده و کنترل دادههای ما را در اختیار میگیرد.
امروزه پشتوانه web۳ تشکیل شده از تعدادی بلاکچین و دفترهای کل توزیع شدهای است که در back-end و پس اینترنت قرار دارند و بازیگران آن در شبکه به واسطه توکنها مبادلات خود را انجام میدهند. از طرفی وب ۳ ساختار نگهداری و مدیریت داده را بازطراحی میکند و دادهها در تمامی «نود»ها ذخیره شده و بستر یکپارچه برای ذخیره دادهها ایجاد میشود. همچنین این ساختار یکپارچه داده توسط نودها به صورت جمعی مدیریت میشود و این بستر جدید در واقع لایهای جدید در اینترنت میسازد که وابستگی به واسطهها را کاهش میدهد. بنابراین همانطور که بیتکوین شروع این انقلاب بود که تراکنش واقعی p۲p را فراهم ساخت و انقلابی در front-end محسوب میشود، web۳ انقلابی در back-end به شمار میآید. در واقع وب ۳ سیمکشی اینترنت را از اول طراحی میکند و به تعبیری قابلیتهای اینترنت را با قابلیت کامپیوتر هماهنگ کرده است؛ کاربر عادی ممکن است در استفاده روزمره تغییر محسوسی احساس نکند، اما پروتکلهای پشت صحنه تغییر کردند و در قالب دفاتر کل توزیع شده به صورت جمعی و p۲p توسط بازیگران شبکه مدیریت میشوند.
نکته مهم در این رابطه اجرای قوانین است. در web۳ قوانین در قالب پروتکلهای «فرمولیزه» شده روی شبکه اجرا و امنیت شبکه از طریق اجماع اکثریت کاربران تامین میشود و انگیزه مشارکت بازیگر به واسطه مبادلات توکنهای درون شبکه ایجاد میشود. به این معنا که پروتکلها شرایطی را فراهم میآورند که افراد بدون نیاز به شناخت و اعتماد به یکدیگر بتوانند در فضای وب به تفاهم و قرارداد برسند. به طور مثال اگر دستکاری داده روی یک سرور مانند شکستن و ورودی قفل یک منزل است که حصار و سیستم هشدار دارد، در وب ۳ طراحی به گونهای است که برای سرقت و خرابکاری نیاز به شکستن قفل چندین خانه به طور همزمان احساس میشود که هر کدام سیستم امنیتی خود را دارد. البته این سرقت با تمام اوصافی که اشاره کردم غیرممکن نیست، اما هزینه سارق را به شدت بالا میبرد.
اینترنت امروز ما مکانیزمی داخلی برای انتقال یا ارجاع به state ندارد و به اصطلاح دقیقتر stateless است. منظور از state اطلاعاتی است که مشخص میکند «مالکیت برای کیست؟»، «حق دسترسی با چه کسی است» یا «چه کسی چه حقی دارد؟»
نکته مهم دیگر اینکه به منظور شکلگیری یک بازار کارآمد برای انتقال ارزش، وجود یک صورت وضعیت واحد قابل استناد برای همه، رکن اصلی محسوب میشود و پروتکلهای «stateless» فعلی در وب نمیتوانند نحوه ذخیره دادهها را فراهم کنند و تنها قادرند انتقال دادهها را رگوله و فراهم کنند. این ضعف نشات گرفته از سادگی پروتکلهای فعلی مانند TCP/ IP ، SMTP یا HTTP است. به طور مثال یک روش ذخیره state کاربران، استفاده از «کوکی» است که متاسفانه همچنان اطلاعات در اختیار نهادهای متمرکزی مانند گوگل و آمازون است.
از دیگر مفاهیم مهم وب ۳ امکان پردازش غیرمتمرکز روی شبکه بلاکچین است که امکان اجرای برنامههای غیرمتمرکز را فراهم میکند. برنامههای غیرمتمرکز میتوانند اطلاعات خود را روی شبکههای بلاکچینی و دفاتر کل توزیع شده ذخیره و مدیریت کنند اما این برنامهها همچنان به پروتکلهایی نیازمندند که مطابق با مفاهیم و قابلیتهای وب ۳ باشد. به بیانی بلاکچین در وب ۳ سیستم حسابداری توزیعشدهای است که امکان پردازش، اجرای عملیات و ثبت تمامی تراکنشها را روی دفتر کل توزیع دارد.
پروسه ساخت نماینده دیجیتالی یک دارایی واقعی را که روی شبکه بلاکچین قرار دارد، عملیات «توکنیزه» میگویند. این نمایندگی دیجیتالی میتواند فلزات گرانبها، مسکن، دسترسی، ابزار پرداخت، وام، اعتبار، سهمی از شرکتها و انواع اوراق بهادار باشد. از جمله مهمترین مزیتهای مهم توکنیزه کردن میتوان به کاهش وابستگی به واسطهها، کاهش هزینه، نقدشوندگی بالا، شفافیت کامل، سرعت رسیدن به یک توافق و بازار ۲۴ ساعته فرامرزی اشاره کرد.
توکنهای دارایی نماینده دارایی فیزیکی روی شبکه است که بر روی دفتر توزیع شده به صورت جمعی مدیریت میشود و با استفاده از توکنهای دارایی، بوروکراسی فرسایشی ادارات، جای خودش را به قراردادهای هوشمند میدهد.
در مورد سکوریتی توکنها نیز میتوان گفت در واقع توکنها داراییای هستند که مشمول قانونگذاری و مقررات شدهاند. البته این قوانین بسته به مرزهای جغرافیایی میتواند متفاوت باشد. اگر رگولاتوری و تعاریف در کشورهای مختلف، یکسان باشد و به درستی روی قراردادهای هوشمند پیادهسازی شود، تبادلات و سرمایهگذاری بینالمللی به راحتی محقق میشود. نقدینگی افزایش یافته و فرصتهای جدیدی برای کارآفرینان و سرمایهگذاران فراهم میشود.
سکوریتی توکنها مدیریت، توزیع و سندیت اوراق بهادار موجود را بازتعریف میکند و امکان تسویه و توافق را در لحظه فراهم میآورد که پیشرفت بزرگی محسوب میشود. همچنین از نگاه رگولاتور این توکن همان اوراق بهادار متداول است و تنها مدیریت و نمایندگی توسط فناوری جدید انجام میشود.
توکن میتواند برای ساختمان موجود یا در حال ساخت صادر شود. مالکیت یک زمین میتواند توکنیزه شود و حقوق آن مطابق با قوانین و مقررات و متناسب با وب ۳، روی دفتر کل توزیع شده به صورت نظیر به نظیر (همتا به همتا) مبادله میشود چون هر قطعه روی بلاکچین ذخیره شده و به سادگی صحت آن قابل اثبات خواهد بود.
به معنای دیگر اگر شیء در ذات خود قابلیت تقسیمپذیری به عنوان سهم داشته باشد، توکن آن میتواند به تعداد n تسهیم شود. به این معنا که بازارهای دارایی با توکنیزه کردن آثار هنری یا مسکن میتوانند آن را به قطعات کوچک تبدیل کنند و ضریب نفوذ بازار و نقدشوندگی را افزایش دهند. در این شرایط به جای خرید چند میلیون یورویی یک اثر میتوانید مالک بخش کوچکی از آن باشید و در سود خرید و فروش آثار سهیم شوید. سهام شرکتهای کوچک و متوسط نیز میتوانند در بازار آزاد بینالمللی مبادله شوند.
در پایان لازم است به این نکته اشاره کنم که برای محقق شدن دنیای توکنیزه شده نیاز به ارکانی مانند سکوی تبادل دارایی، کیف پولهای مطمئن که بتواند داراییهای دیجیتال را به صورت «custody (حفاظت شده)» و «self custody (تحت حفاظت شخصی)» نگهداری کند و همچنین قانونگذاری شفاف و تعیین مقررات براساس تفکیک و تعریف انواع توکن با توجه به کارکرد و ماهیت آن داریم.
* مدیر عامل سابق انجمن بلاکچین