کارشناسان نسبت به بحران کمبود نیروی انسانی متخصص در کشور هشدار میدهند
مهاجرت؛ تهدید تازهای برای اکوسیستم فناوری
با این اوصاف تعجبی ندارد که اثرات این پدیده در سالهای اخیر به خوبی در صنعت فناوری و اکوسیستم استارتآپی کشور قابل مشاهده باشد. مدیران این کسبوکارها بارها نسبت به چالشی هشدار دادهاند که آنها را در تامین و حفظ نیروی انسانی دچار مشکل کرده است. آنچه حالا بیش از پیش باعث نگرانی فعالان این حوزه شده، آن است که در دو سال اخیر، روند خروج نیروهای متخصص از کشور شدت گرفته و چشمانداز مثبتی نیز از بازگشت این نیروها به کشور وجود ندارد. کارشناسان معتقدند که دیگر انگیزههای مالی و مسائل اقتصادی، تنها دلیل این نیروها برای تصمیم به مهاجرت نیستند، بلکه تلاش برای رسیدن به آرامش نسبی در زندگی و اطمینان خاطر از آینده پیشرو، نقش قابلتوجهی در تمایل نیروهای تحصیلکرده کشور به مهاجرت دارند. مدیران کسبوکارهای فناوریمحور اظهار میکنند که در چنین شرایطی، حتی دیگر افزایش حقوق و ایجاد مزایای شغلی جدید نیز نمیتواند متخصصان را راضی کند. آنها معتقدند تا زمانی که تلاشی در این مسیر صورت نگیرد، این مساله روز بهروز جدیتر خواهد شد و اگر از آن به عنوان یک بحران جدی در آینده نزدیک یاد کنیم چندان بیراه نیست.
در جستوجوی آرامش
تا مدتها کسب درآمد بیشتر و ارتقای کیفیت زندگی، اصلیترین دلیلی بود که باعث میشد افراد به فکر مهاجرت بیفتند. اما حالا با مرور نظرات چندی از همین متخصصانی که مهاجرت کرده و یا درصدد مهاجرت هستند، به خوبی میتوان فهمید که ناامیدی از بهبود شرایط در آینده چگونه باعث شده است که میل به ایجاد چنین تغییری در آنان شکل بگیرد. «محسن مکرمی» معاون منابع انسانی دیجیکالا در تشریح علل مهاجرت متخصصان از کشور به «دنیای اقتصاد» میگوید: «به اعتقاد من، افزایش بیثباتی و عدم قطعیت در لایههای مختلف کشور اعم از سیاسی، اجتماعی، اقتصادی یا حتی فرهنگی، مهمترین دلیل مهاجرت نیروهای متخصص است؛ زیرا در چنین شرایطی چندپارگی تفکر در جامعه حاکم میشود.» او همچنین میگوید: «از آنجا که عموما نیروهای متخصص مایلند بر چشمانداز آتی حوزه تخصصی خود متمرکز باشند، حضور در چنین فضایی امکان تمرکز راحت و بیدغدغه بر فعالیتهای تخصصیشان را از آنها گرفته و باعث میشود به فکر تغییر محیط فعالیت خود بیفتند.» مکرمی معتقد است که ادراک افراد از زمان حال و حوادث آن، تاثیر زیادی بر ترسیم چشمانداز در ذهن افراد دارد و نابسامانی فعلی فضای اقتصادی و تجاری کشور و تغییرات لحظهای، باعث میشوند متخصصان به دنبال فضای آرامتری که ثبات بیشتری بر آن حاکم باشد، اقدام به مهاجرت کنند.
«وحید والی»، همبنیانگذار و مدیرعامل هلدینگ «نیکاندیش» نیز یأس و ناامیدی جوانان از بهبود شرایط را یکی از علل مهم مهاجرت نیروهای متخصص میداند. وی در اینباره به «دنیای اقتصاد» میگوید: «متاسفانه در حال حاضر اقتصاد کشور به واسطه تحریمها شرایط مساعدی ندارد؛ در چنین شرایطی نیز برخی برخوردها هم باعث تشدید ناامیدی در این افراد، تقویت این موج و در نهایت تشویق متخصصان به مهاجرت میشود.» وی همچنین با اشاره به اینکه دیگر تنها مسائل اقتصادی، دلیل تصمیم به مهاجرت در افراد خصوصا متخصصان نیست، میگوید: «لزوما افراد فقط به خاطر پول کار نمیکنند و آسایش و داشتن آینده بهتر را هم معمولا برای مهاجرت در نظر میگیرند. البته همیشه پیشبینیها درست از آب در نمیآید؛ چه بسا افرادی که رفتهاند، ولی به دلایل مختلف تاب دوری از وطن را نداشتهاند و در نهایت هم برگشتهاند. ولی همین فرآیند ممکن است چندین سال طول بکشد و عملا چند سال از زندگی حرفهای یک نفر از بین برود.»
فرار مغزها در مقیاس حوزه فناوری
اگرچه حالا دیگر دامنه مهاجرت بسیار گسترده شده و متخصصان حوزههای مختلف را روانه کشورهای مرفه و پیشرفته میکند، اما مهندسان و فعالان حوزه فناوری سهم قابلتوجهی از این گروه را به خود اختصاص میدهند. والی که مدیریت یک شرکت فعال در حوزه ارز دیجیتال را بر عهده دارد، با تاکید بر اینکه تقاضای زیادی برای متخصصان بخشهای مختلف فناوری در دنیا وجود دارد، میگوید: «اساسا افرادی که تخصصشان به گونهای است که در لبه تکنولوژی حرکت میکنند، با احتمال بالاتری در فکر مهاجرت هستند؛ زیرا این تخصصها به شدت در کشورهای سطح بالای جهان مورد استقبال هستند و شرکتهای خارجی حاضرند برای در اختیار گرفتن این نیروهای مستعد، امکانات قابلتوجهی را در اختیار آنها قرار دهند.» مدیرعامل هلدینگ نیکاندیش با تاکید بر مشکل کمبود نیروی متخصص در کشور میگوید: «ما همواره به دنبال جذب افراد با انگیزه و متخصص هستیم؛ ولی با توجه به روند توسعه کسبوکارهایمان، همیشه از کمبود نیروی انسانی رنج میبریم.» او با بیان اینکه بسیاری از متخصصانی که این شرکت در این چند سال پرورش داده است، اکنون در حال کار در شرکتهای خارجی هستند، میگوید: «تصمیم افرادی که شرکت را با هدف مهاجرت ترک میکنند، قابلاحترام است؛ اما جای افسوس دارد که استعداد و توانی که میتوانست برای توسعه کشور استفاده شود، در حال صرف شدن برای رشد و ترقی کشوری دیگر است.» والی که ریاست کارگروه تبادل کمیسیون بلاک چین و رمزارز سازمان نصر کشور را نیز بر عهده دارد، میافزاید: «به خوبی میبینم که مهاجرت از حدود دو سال گذشته، روند صعودی به خود گرفته است. شاید تا سه چهار سال پیش هم ما از مهاجرت نخبهها صحبت میکردیم، ولی شدت آن به اندازه این دو سال اخیر نبوده است. اگر در سیاستهای کلی کشور و خط مشی دولت تغییری ایجاد نشود، این روند حتی بغرنجتر هم خواهد شد.» معاون منابع انسانی دیجیکالا نیز در تشریح وضعیت مهاجرت متخصصان از کشور میگوید: «به نظر من شرایط به گونهای شده که بیش از ۴۰ درصد افراد تحصیلکرده و نخبه - فارغ از نوع تخصصی که دارند- یا در فکر مهاجرت هستند یا به صورت جدی اقدامی در این راستا کردهاند. با این حال در بین این افراد طبیعتا فعالان حوزه تکنولوژی و برنامهنویسی شانس بیشتری را برای خود متصورند.» مکرمی تصریح میکند: «مثلا در سهماه ابتدای امسال، حدود ۴۵ نفر از همکاران ما در دیجیکالا با هدف مهاجرت به یک کشور خارجی، با مجموعه قطع همکاری کردند. ۲۱ نفر از این جمع ۴۵نفره را متخصصان فعال در بخش فناوری شرکت تشکیل میدادند، اما فارغ از حوزه کاری، تقریبا تمام افراد این جمع در زمره کسانی بودند که در مشاغل حساس شرکت فعالیت میکردند و جدا شدن آنها، بار سنگینی را به مجموعه تحمیل میکند.» به اعتقاد مکرمی، خروج این نیروها از شرکت، موجب افزایش ریسک و بیاثر شدن سرمایهگذاریهایی میشود که شرکت سالها برای رشد و پرورش آنها به کار گرفته است. از سوی دیگر، جذب نیروی جدید نیز روز بهروز دشوارتر میشود و جایگزینی نیروهای جدید به جای نیروهای قبلی، در لایههای بالاتر مشکلات خاص خود را برای شرکت ایجاد میکند.»
آمارهای مشابه در کسبوکارهای دیگر فعال در اکوسیستم فناوری کشور به وضوح قابلمشاهده است. مثلا آماری که در گزارش سال ۱۴۰۰ مجموعه اسنپ آمده، نشان میدهد که این مجموعه نیز با وجود تلاشهای زیادی که برای حفظ نیروهای انسانی به کار میگیرد، باز هم شاهد ترک شرکت توسط تعداد قابلتوجهی از افراد برای مهاجرت بوده است. بر اساس این آمار، در سال ۱۴۰۰ نزدیک به ۹۰ نفر از متخصصانی که در سرویسهای مختلف این شرکت کار میکردهاند، شغل خود را رها و از کشور رفتهاند. «محمد خلج»، مدیرعامل اسنپ، اخیرا و در همایشی که با هدف رفع چالشهای ورود شرکتهای دانشبنیان به بورس برگزار شده بود، مهاجرت نیروهای متخصص را یکی از چالشهای جدی شرکت خود و دیگر کسبوکارهای اکوسیستم فناوری کشور دانست و بر بالا رفتن نرخ خروج متخصصان از شرکتهای فناوریمحور تاکید کرد.
اقتصاد دیجیتال؛ در معرض خطر
در تشریح آسیبهای افزایش مهاجرت نیروی انسانی از اکوسیستم فناوری کشور، مدیرعامل اسنپ به تاثیرات آن بر داراییهای نامشهود شرکتها میپردازد و به «دنیای اقتصاد» میگوید: یکی از مهمترین داراییهای نامشهود کسبوکارها، راهکارها و نوآوریهای خلقشدهای هستند که بر جریان نقدی این شرکتها در آینده تاثیر میگذارند؛ از داراییهای نامشهود شرکتهای دانشبنیان میتوان به دادههای آن شرکت اشاره کرد که تحلیل و بررسی و استفاده از آنها ارزشمند و ارزش آفرین است. علاوه بر این، ارزش و اعتباری که برای برند ایجاد میشود و امکان رشد چند برابری این شرکتها در مقایسه با شرکتهای آفلاین و سنتی را ایجاد میکند از جمله مواردی هستند که میتوانند بر ارزش شرکتهای فناوریمحور تاثیر بگذارند و تمام این موارد به پشتوانه نیروی انسانی خلاق و زبده ایجاد و به کاهش هزینهها منجر میشود.
خلج میافزاید: در چنین شرایطی که نیروهای انسانی مهمترین عامل در ارزشگذاری و زیربنای این کسبوکارها هستند، با افزایش مهاجرت شاهد کند شدن روند رشد و توسعه شرکتهای دانشبنیان خواهیم بود و اختلال در توسعه این شرکتها بر کلان اقتصاد دیجیتال کشور تاثیر نامطلوب خواهد گذاشت. وی با تاکید بر اینکه افزایش مهاجرت تجربه و دانش در چند سال اخیر، هزینه بسیار بالایی را به کشور و به ویژه کسبوکارها تحمیل میکند میگوید: چه از بعد آموزشی و چه از بعد کسبوکاری، سالهای متمادی برای نیروهای انسانی کشور هزینه شده و آنها از طریق منابع ملی و سرمایه کشور رشد یافتهاند. مهاجرت به معنی کاهش و از بین رفتن سرمایه ملی است.
مدیرعامل اسنپ معتقد است که اگرچه برخی میگویند همه کشورهای دنیا با چالش کمبود نیروی انسانی روبهرو هستند یا از اقتصاد گیگ (Gig Economy) و استفاده از نیروی انسانی آزاد کار (Gig Worker) به عنوان راهحلی برای کم کردن آسیب مهاجرت نیروی انسانی نام برده میشود، اما حقیقت این است که با چنین راههایی نمیتوان جایگزین مناسبی برای نیروی انسانی خلاق، با استعداد و متعهد به سازمان پیدا کرد و در طولانیمدت شرکتها با چالش رشد و نوآوری در سازمان خود مواجه خواهند شد.
وی تصریح میکند: باید بدانیم که جایگزین کردن نیروی انسانی آموزشدیده و نوآور بسیار دشوار است و حتی در صورت پیدا شدن جایگزین، هزینه گزافی برای کسبوکارها و کشور خواهد داشت. این مساله را نمیتوان انکار کرد که با ادامه روند مهاجرت نیروهای انسانی در آینده با کاهش کیفیت ایدهها و نوآوریها در کشور مواجه خواهیم شد. همانطور که اشاره شد این چالش نهتنها رشد شرکتهای دانشبنیان را کند میکند، بلکه روی سهم اقتصاد دیجیتال در GDP و کل اقتصاد کشور تاثیر خواهد داشت.
ناکامی در حفظ نیروی انسانی
رصدخانه مهاجرت ایران به صورت منظم آماری از وضعیت شاخصهای مختلف مهاجرتی کشور منتشر میکند. در یکی از گزارشهای اخیر این مرکز، مقایسهای میان کشورهای مختلف دنیا از جمله ایران، در دو شاخص توسعه نیروی انسانی و رقابتپذیری برای استعدادها انجام شده است. نتایج این آمارها برای ایران به خوبی حاکی از آن است که اگرچه کشور ما با رتبه ۷۰ در پرورش استعدادها وضعیت مناسبی دارد، اما متاسفانه شرایطی برای حفظ این نیروها فراهم نیست و ایران در رقابت با سایر کشورها برای جذب و نگهداری این نیروها ناکام است. طبق این گزارش، ایران در شاخص رقابتپذیری برای استعدادها رتبه صدم را دارد؛ این در حالی است که کشورهای دیگری مانند ترکیه، قزاقستان، روسیه، امارات و عربستان رتبه بسیار بهتری نسبت به ایران دارند و اختلاف ایران با کشورهای اروپایی، آمریکا، کانادا و استرالیا نیز در این شاخص فاحش است.
گزارش دیگری که در ماههای اخیر توسط خبرگزاری ایلنا منتشر شده بود، در کنار کشورهای هندوستان، چین، روسیه، اندونزی و پاکستان، از ایران به عنوان یکی از کانونهای اصلی مهاجرت نیروی کار یاد کرده است. این در حالی است که آمریکا، اروپا و حتی برخی از کشورهای حاشیه خلیج فارس، از جمله مقاصد این مهاجران گریزان از کشورهایشان هستند. «بهرام صلواتی»، مدیر رصدخانه مهاجرت ایران در گفتوگویی که چندی پیش در کلابهاوس برگزار شده بود به این آمارها اشاره کرد و گفت: «مقایسه این شاخصها به خوبی نشان میدهد که ما در حال پرورش نیروهای متخصص و تقدیم آنها به کشورهای دیگر هستیم.» وی با تشبیه این شرایط به «خامفروشی به دنیا» گفت: «کشورهای دیگر با صرف هزینه اندک، به سادگی این استعدادها را جذب میکنند و از توانمندی این متخصصان، ارزشافزوده قابلتوجهی کسب میکنند.»
بدون شک عوامل زیادی در دلزدگی این نیروهای متخصص از فعالیت در کشورشان تاثیرگذارند، اما وزن برخی از این عوامل قطعا بیشتر است. مکرمی با انتقاد از سیاستهای دولتی اخیر در حوزه اینترنت و فضای مجازی میگوید: «متاسفانه همین شفاف نبودن مسوولان با این نسل و همراستا نبودن رویکردهای مدیریتی آنان با بخش اعظم جامعه، باعث شده است که برای بسیاری از متخصصان چارهای جز مهاجرت باقی نماند. به نظرم از آنجا که سیل مهاجرتی موجود، تابعی از اوضاع کلی کشور است، تمرکز بیشتر حاکمیت بر حل این بحران میتواند کمککننده باشد و در سطح بعدی سازمانها با ایجاد جذابیت در مسیر شغلی، ایجاد فضای یادگیری و مشارکت دادن این افراد بر حل مسائل، متناسب کردن سطح درآمد و ایجاد یک محیط منحصر به خود با ویژگیها و زنجیره ارزشهایی که افراد به آن افتخار کنند، میتوانند در حفظ این افراد نقش بسزایی داشته باشند. معاون منابع انسانی دیجیکالا در تشریح اقداماتی که این مجموعه برای حل این بحران انجام داده میافزاید: «برای جبران این خلأ، علاوه بر اقداماتی که اشاره کردم، سرمایهگذاری و ایجاد کانالهایی برای نفوذ به میان قشر تحصیلکرده و دانشگاهیان، میتواند شانس دسترسی ما و دیگر شرکتهای فناوریمحور به این نیروها را افزایش دهد تا با احتمال بیشتری بتوانیم آنها را مجاب به ماندن در کشور و همکاری با مجموعههای داخلی کنیم.»
همبنیانگذار هلدینگ نیکاندیش نیز با بیان اینکه سیاستگذاریها و قانونگذاریهای ما در حوزههای فناورانه باید فعالانهتر و چابکتر باشد، میگوید: «به جای دفع فناوریهای نوین، مثل بلاکچین، باید بستری برای تسهیل فعالیت در این زمینهها ایجاد کنیم تا بتوانیم سهم خود را از فناوری روز دنیا داشته باشیم.» والی تاکید میکند: «مهم آن است که حمایتها از شرکتهای دانشبنیان در عمل باشد، نه اینکه صرفا شعار دهیم. دولت و مدیریت کلان کشور، کسبوکارهای مبتنی بر فناوری را یار خود بدانند و نه بار خود. اگر دولت و مدیریت کلان کشور در اتخاذ تصمیمهای مختلف، از نظرات فعالان آن حوزه بهره بگیرند، میتوان امید داشت که مهاجرت به بحرانی برای کشور تبدیل نشود.»