زنجیره تامین سبز؛ ضرورت یا انتخاب؟
با افزایش آگاهی عمومی و همچنین فشارهای قانونی و بینالمللی برای کاهش اثرات منفی زیستمحیطی، شرکتها دیگر نمیتوانند تنها بر سودآوری مالی متمرکز باشند. از سوی دیگر، مشتریان و مصرفکنندگان امروزی نیز به محصولات و خدماتی گرایش پیدا کردهاند که مسوولانه تولید شده و کمترین تاثیر را بر محیطزیست دارند. این تغییرات، کسب و کارها را به سمت یک تحول سبز در زنجیره تامین خود سوق داده است.
اجرای فرآیندهای سبز، از جمله بهینهسازی مصرف انرژی، استفاده از فناوریهای پاک و مدیریت بهینه پسماندها، هزینههای بالایی دارد. برای بسیاری از سازمانها، تامین این هزینهها در کوتاهمدت دشوار است. همچنین، تجهیزات و زیرساختهای موردنیاز برای زنجیره تامین سبز ممکن است نیاز به سرمایهگذاریهای کلانی داشته باشند. علاوه بر این، بسیاری از شرکتها زنجیره تامین پیچیدهای دارند که شامل تامینکنندگان متعدد در مناطق مختلف است. تغییر این زنجیرهها به سمت مدلهای پایدار، نیازمند همکاری نزدیک با تمام شرکای تجاری است. هماهنگسازی این تغییرات با تامینکنندگان مختلف که ممکن است به استانداردهای پایدار نپیوسته باشند، میتواند یک چالش بزرگ باشد. از طرفی، در برخی مناطق زیرساختهای موردنیاز برای حمایت از زنجیره تامین سبز، مانند منابع انرژی تجدیدپذیر، حملونقل پاک یا مدیریت بهینه زبالهها، هنوز به اندازه کافی توسعه نیافته است. این موضوع میتواند اجرای برنامههای سبز را کندتر و هزینهبرتر کند. نکته بسیار مهم در زنجیره تامین سبز این است که بسیاری از شرکتها، بهویژه آنهایی که سالها با فرآیندهای سنتی کار کردهاند، ممکن است در برابر تغییرات مقاومت نشان دهند.
کارکنان، مدیران میانی یا حتی تامینکنندگان، ممکن است به دلیل تمایل نداشتن به تغییر یا نداشتن آگاهی کافی درباره مزایای این امر، مخالفت کنند. یکی از مهمترین چالشهای موجود در این موضوع آن است که حتی اگر یک سازمان تصمیم به اجرای زنجیره تامین سبز بگیرد، تامینکنندگان ممکن است همچنان از فرآیندهای سنتی استفاده کنند و نتوانند استانداردهای زیستمحیطی را رعایت کنند. این موضوع باعث میشود که تغییرات مورد نظر به طور کامل در زنجیره تامین اجرا نشود. در نهایت، باید به این نکته اشاره کنیم که ایجاد زنجیره تامین سبز نیاز به زمان دارد و ممکن است در برخی موارد منجر به کاهش سرعت تولید و تحویل محصولات شود. از آنجا که برخی از رقبا ممکن است به دلیل عدمپیروی از استانداردهای سبز، فرآیندهای سریعتری داشته باشند، سازمانها با فشارهای رقابتی روبهرو خواهند شد.
با وجود این چالشها، توجه به تغییرات اقلیمی، قوانین سختگیرانه زیستمحیطی و فشارهای اجتماعی، شرکتها را ملزم به حرکت به سمت زنجیره تامین سبز میکند. راهحلهایی مانند همکاری با تامینکنندگان، افزایش آگاهی و بهرهگیری از فناوریهای نوین میتواند به سازمانها کمک کند تا این چالشها را با موفقیت مدیریت کنند.
آینده زنجیره تامین سبز با توجه به تغییرات اقلیمی و نگرانیهای روزافزون جهانی در خصوص محیطزیست، به شدت روشن و امیدوارکننده است. چند عامل و روند مهم وجود دارند که نشان میدهند زنجیره تامین سبز به سمت یک استاندارد جهانی حرکت میکند. در ادامه به برخی از این عوامل اشاره میکنیم:
۱- قوانین سختگیرانه محیطزیستی
کشورها و سازمانهای بینالمللی در حال تصویب قوانین سختگیرانهتری برای کنترل انتشار گازهای گلخانهای و مدیریت ضایعات صنعتی هستند. به عنوان مثال، کشورهای اروپایی و آمریکا به سمت تعیین اهداف بلندمدت برای کاهش انتشار کربن حرکت کردهاند. این قوانین شرکتها را ملزم میکند تا در زنجیره تامین خود از شیوههای پایدارتر استفاده کنند. آینده احتمالا شاهد وضع مقرراتی خواهد بود که الزام به استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر، مواد بازیافتی و کاهش انتشار کربن در فرآیندهای تولید و توزیع دارند.
۲- تقاضای بیشتر مصرفکنندگان برای محصولات پایدار
مصرفکنندگان امروزی بیش از پیش به مسائل زیستمحیطی اهمیت میدهند. این امر به طور طبیعی شرکتها را به سمت تامین محصولات پایدار و اجرای زنجیره تامین سبز سوق میدهد. مطالعات نشان میدهد که مصرفکنندگان تمایل بیشتری به خرید محصولات دوستدار محیطزیست دارند و از شرکتهایی که به پایداری اهمیت میدهند، حمایت میکنند. این روند در آینده حتی بیشتر خواهد شد و شرکتها به دنبال راههای بیشتری برای کاهش تاثیرات محیطزیستی خود خواهند بود.
۳- توسعه فناوریهای نوین
فناوریهایی مانند اینترنت اشیا (IoT)، هوش مصنوعی (AI) و بلاکچین میتوانند نقش کلیدی در بهینهسازی زنجیره تامین سبز ایفا کنند. این فناوریها به شرکتها کمک میکنند تا فرآیندهای خود را به صورت دقیقتر مدیریت کنند، مصرف انرژی را کاهش دهند و انتشار کربن را بهتر رصد کنند. همچنین، بلاکچین میتواند شفافیت و قابلیت ردیابی زنجیره تامین را بهبود بخشد و این اطمینان را به شرکتها بدهد که مواد اولیه آنها از منابع پایدار تهیه میشود. به عنوان مثال، شرکت زیمنس با بهرهگیری از دادههای بزرگ و هوش مصنوعی، عملکرد زنجیره تامین خود را بهینه کرده و مصرف انرژی را کاهش داده است.
۴- افزایش همکاریهای جهانی
در سالهای آینده، شرکتها احتمالا بیشتر به همکاریهای فرامرزی و شبکهای در راستای زنجیره تامین سبز خواهند پرداخت. این همکاریها میتواند شامل ایجاد اتحادهای صنعتی، شراکت با تامینکنندگان پایدار یا پیوستن به طرحهای جهانی برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای باشد. همکاری در مقیاس جهانی به شرکتها این امکان را میدهد که به منابع نوآورانه دسترسی داشته باشند و هزینههای خود را کاهش دهند.
۵- استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر
یکی از بزرگترین تحولات در زنجیره تامین سبز، استفاده بیشتر از منابع انرژی تجدیدپذیر است. استفاده از انرژیهای خورشیدی، بادی و سایر منابع پاک در فرآیندهای تولید و حملونقل به کاهش هزینههای انرژی و بهبود عملکرد زیستمحیطی کمک میکند. انتظار میرود که در آینده نزدیک، اکثر شرکتها به سوی استفاده از این منابع پاک حرکت کنند. به عنوان مثال، اپل با سرمایهگذاریهای عظیم در انرژیهای بادی و خورشیدی، بخشهای عمدهای از نیازهای انرژی خود را از منابع تجدیدپذیر تامین میکند.
۶- اقتصاد چرخهای و بازیافت
با رشد مفهوم اقتصاد چرخهای، شرکتها به سمت کاهش ضایعات و استفاده مجدد از مواد پیش خواهند رفت. تولید محصولات قابل بازیافت و استفاده از مواد بازیافتی در زنجیره تامین میتواند به کاهش هزینهها و بهبود پایداری محیطزیستی کمک کند. بسیاری از صنایع، از جمله مد و فناوری، به سمت مدلهای تولیدی مبتنی بر اقتصاد چرخهای حرکت میکنند. بهعنوان مثال، نایکی در پروژهای تحت عنوان Nike Grind از کفشهای کهنه و مواد بازیافتی برای تولید کفشهای جدید استفاده میکند. این اقدام نه تنها به کاهش ضایعات کمک میکند، بلکه به حفظ منابع طبیعی نیز یاری میرساند.
۷- کاهش کربن در حملونقل
یکی از چالشهای اصلی در زنجیره تامین، بخش حملونقل است که سهم زیادی در انتشار گازهای گلخانهای دارد. در آینده، شاهد تحولاتی در زمینه استفاده از سوختهای پاک مانند هیدروژن سبز، الکتریسیته و حتی حملونقل خودکار خواهیم بود. این تغییرات میتواند انتشار کربن را به میزان قابلتوجهی کاهش دهد و به دستیابی به اهداف پایداری کمک کند. UPS، یکی از بزرگترین شرکتهای حملونقل دنیا، با سرمایهگذاری در وسایل نقلیه الکتریکی و بهینهسازی مسیرهای حملونقل، به کاهش اثرات زیستمحیطی کمک میکند. این شرکت همچنین با برنامههای حملونقل مشترک، استفاده بهینه از ظرفیتهای حملونقل را ترویج میدهد.
۸- ایجاد بازارهای جدید و رقابتیتر
آینده زنجیره تامین سبز به شرکتها این امکان را میدهد تا در بازارهای جدید رقابت کنند و حتی فرصتهای کسب و کار جدیدی ایجاد کنند. شرکتهایی که زودتر به سمت پایداری حرکت کنند، میتوانند به عنوان پیشگامان این تحول شناخته شوند و از مزیت رقابتی بیشتری برخوردار شوند. بازارهای سبز در حال رشد هستند و پیشبینی میشود که در آینده فرصتهای زیادی برای کسب سود از این بازارها وجود داشته باشد.
زنجیره تامین سبز دیگر یک انتخاب نیست، بلکه به تدریج به یک الزام تبدیل میشود. در آینده، شرکتهایی که به این سمت حرکت نکنند، نهتنها در برابر قوانین جدید و فشارهای اجتماعی عقب میمانند، بلکه ممکن است از رقابت اقتصادی نیز جا بمانند. از سوی دیگر، آنهایی که در این زمینه سرمایهگذاری میکنند، از مزایای بلندمدت بهرهمند خواهند شد؛ از جمله کاهش هزینهها، بهبود برند و افزایش رضایت مشتریان.