در میزگرد تخصصی همایش چشمانداز اقتصاد ایران ۱۴۰۴ بررسی شد
اقتصاد جهان از لنز امنیت

وی با اشاره به نبرد کریدوری در منطقه گفت: «اگر به اسناد مراجعه کنیم، از سالهای ۲۰۱۷ و قبل از وقوع جنگ تجاری، مقابله چین و آمریکا جدی شده بوده و امروز شاهد اقدامات اجرایی در این زمینه هستیم. آمریکاییها در سیاست جداسازی (Decupeling) به این نتیجه رسیدند که اقتصاد خود را از چین جدا کنند و اقتصاد بدون ارتباط چین و بدون اثرپذیری از این کشور را پیش ببرند. این موضوع باعث شده گرانیگاه توجه این کشور به سمت پاسیفیک منعطف شود و به نظر میرسد در حال انجام بازنگریهایی در نقش ضامن امنیت در حوزه خلیجفارس هستند. همچنین ترامپ به عنوان رئیسجمهور جدید آمریکا در نظر دارد میزان تولید نفت را سه میلیون بشکه افزایش دهد. همچنین در نظر دارد تحکیم بیشتری به نقش تامینکننده انرژی بودن کشورهای همسو بدهد. در مورد اتحادیه اروپا باید گفت اگرچه کشورهای اروپایی با همه کشورها اغلب مازاد تجاری دارند، اما با چین کسری تجاری حدود ۲۵۰ میلیارد دلاری دارند. این اتحادیه ارتباط تجاری حساسی با چین دارد و تجارت کل کشورهای اروپایی بیش از ۲۶-۲۷ درصد وابسته به چین است. اتحادیه اروپا به ویژه در زمینه انرژیهای سبز که در سرفصل استراتژیهای اروپا قرار دارد، نیازمند ارتباط با چین است.
ساعدی با اشاره به فضای خاورمیانه یادآور شد: به نظر میرسد کشورهای حوزه همکاری خلیجفارس، به صورت کاملا آگاهانه به خوبی در حال اجرای سیاست چندجانبهگرایی هستند. یعنی در عین حال که رابطه خیلی قوی با چین دارند، رابطه خوبی هم با غرب دارند. در زمانی که بعضی از این کشورها «پیمان ابراهیم» را امضا کردند و روابط خود با رژیم اسرائیل را توسعه میدادند با کشورهای دیگر و مسلمان هم رابطه خوبی داشتند یا به «پیمان کواد» که یک پیمان نظامی- امنیتی بین ایالاتمتحده، هند، ژاپن و استرالیا است که برای ما قابل توجه است. در توضیح این سیاست چندجانبهگرایی به عنوان نمونه در زمان جنگ اوکراین، عربستان سعودی، موضع روشنی در این زمینه نگرفتند. عملیات نفتی عربستان تا حدود زیادی با سیاستهایی سازگار بود که درآمد نفتی روسیه حفظ شود و این کشور تحت فشار قرار نگیرد. همزمان امارات متحده عربی هم همان نقشی را که برای کشور ما در هاب مالی بازی میکند برای روسیه تحریمشده هم بازی میکند. بنابراین این کشورها به عنوان قطبی که در جنوب ایران قرار دارد، بسیار آگاهانه در حال پیش بردن این فعالیتها هستند.
علیرضا ساعدی در توضیح وضعیت هند و جهتگیری رهبران این کشور گفت: در باب هند هم باید گفت این کشور در حال تبدیل شدن به چین بعدی است و در اواسط این راه قرار دارد. توجه داشته باشید از ۵ سال گذشته هندیها هر ساله GDP خود را در ردهبندی جهانی یک رتبه افزایش دادهاند. یعنی از رتبه دهمی که ۵ سال پیش داشتند، در حال حاضر در رده پنجمین اقتصاد بزرگ دنیا قرار دارند و چشماندازها حاکی از این است که اگر با همین ضرباهنگ پیش بروند، در سال ۲۰۲۸ به رتبه سوم خواهند رسید. یعنی بعد از ایالات متحده آمریکا و چین، هند قرار میگیرد. مشخصات جمعیتی این کشور هم تفاوت چندانی با چین ندارد و یک قطب بزرگ اقتصادی در نزدیکی کشور ما در حال شکلگیری است صادرات این کشور بیش از یک تریلیون دلار است. پیشبینی و چشماندازشان رسیدن به صادرات دو تریلیون دلاری است. در عین حال سیاستی تحت عنوان«Make In India» را از چند سال پیش مطرح کردند که به نحوی صادرات خود را از حوزه خدمات به سمت صادرات صنعتی پیش ببرند. هند به عنوان کشوری انگلیسی زبان در زمینه صادرات خدمات دستشان باز است و این مزیت است که کمتر کشوری از آن برخوردار است و در حال حاضر به سمت صنعتی شدن پیش میروند. در این زمینه این سوال مطرح است که آیا با توجه به سیاستهای بستهای که چین در پیش گرفته است، قطب صنعت از چین به عنوان قطب قدیمی به هند منتقل خواهد شد؟
این پژوهشگر اقتصاد اضافه کرد: واقعیت این است که هندیها نیز بازی چندجانبه خوبی را آغاز کردند. همزمان که عضو بریکس، شانگهای و... هستند، وارد پیمان امنیتی- نظامی «کواد» شدهاند و از سیاست عدم تعهدی که چینیها پایهگذار آن بودند، فاصله جدی گرفتهاند. بنابراین اگر بخواهیم فصل مشترک حوزه شورای همکاری کشورهای عرب خلیج فارس یا GCC، ایالات متحده آمریکا و اروپا و هند را پیدا کنیم و تاثیری که بر کشور ما از زاویه کریدور دارد، بررسی کنیم. باید گفت به عنوان نمونه، چینیها در کریدور جاده ابریشم، یک تریلیون دلار در ۱۵۰ کشور دنیا سرمایهگذاری کردند و ما در این زمینه عقب ماندهایم.
علیرضا ساعدی در ادامه افزود: چیزی که درباره چین رخ داده، رکود داخلی این کشور است که توان سرمایهگذاری تهاجمی را در این کشور و در جهان کاسته است. جالب اینکه بسیاری از کشورهای میزبان سرمایهگذاران چینی، امروز با تردید نسبت به اثربخشی این سرمایهگذاریها بر اقتصاد خود نگاه کرده و تله بدهی را مطرح میکنند. بنابراین از هیجان حرکت و همراهی با چین در جهان کم شده است. پیرامون کریدور آی-مک نیز من نکاتی را به اختصار دارم. در دهه ۹۰ که ما درگیر مسائل داخلی خود از جمله تحریم و... بودیم، دنیا به سمت توسعه حرکت کرد. در همین دوره اخیر بود که پیمان ابراهیم در منطقه طرح و در شهریور ۱۳۹۹ به امضا رسید. در اسفند همان سال نیز پیمان کواد بین هند، انگلستان، استرالیا و ژاپن منعقد شد. صورتی از یک ناتوی بزرگ که به منصه ظهور رسید. اروپاییها و کشورهای عضو جی۷ نیز در خرداد ۱۴۰۱ روی سرمایهگذاری در زیرساخت کشورهای در حال توسعه متمرکز شده و درصدد جبران عقبماندگی خود از چین برآمدند. استفاده از رویکرد گلوبال پارتنرشیپ (Global partnership) برای سرمایهگذاری در کشورهای مختلف در همین دوره مبنای کار قرار گرفت و ۶۰۰ میلیارد دلار به همین منظور از سوی این هفت کشور تخصیص داده شد. معادل اروپایی این رویکرد نیز برنامه گیتوی (Gateway) بود که روی هم رفته حدود ۹۰۰ میلیارد تا یک تریلیون دلار منابع برای تزریق به این سیاست در دستور کار قرار گرفت. جالب اینکه این کشورها تیر ۱۴۰۱ پیمان آی۲یو۲ را منعقد کردند که پیمانی امنیتی با نام کواد غرب آسیاست که ذیل پیمان اصلی کواد قرار گرفته است. در دل این پیمان امنیتی-نظامی، امارات متحده عربی، رژیم اسرائیل، ایالات متحده و هند محور کار را تشکیل دادهاند. در سال ۱۴۰۲ نیز کریدور آی-مک مطرح شد که میزبان آن دهلی هند بود و بلافاصله پس از آن جنگ غزه شروع شد که مسیر را با ابهاماتی روبهرو کرد. مقصود از طرح این موضوع، این است که توضیح دهیم جدا از مسائل سیاسی و ایدئولوژیک، مسائل اقتصادی این کریدور چرا مهم است و چگونه بر ما اثر میگذارد.
ساعدی در بخش دیگری از ارائه خود تاکید کرد: این خط یعنی کریدور آی-مک برای اسرائیل بسیار مهم است و از آن با عنوان محور برکت یاد میکند. در نتیجه این مسیر تلاش دارند هیدروژن و گاز و حتی برق را به مقاصد مختلف از جمله اروپا انتقال دهند. در عین حال همه تمایل دارند در نتیجه اتصال به این مسیر، خود را به محور آینده رشد اقتصادی جهان یعنی هند متصل کنند. در واقع اگر تا قبل از این محور کار و همکاری از رشد پیوسته اقتصاد چین نشات میگرفت، در آینده در جنوب آسیا جریانی شکل میگیرد که با محوریت هند، بنگلادش، سریلانکا و... بوده و تامین مالی آن را اروپاییها انجام میدهند. در این قاب، اهمیت دارد که به تجهیز شدن بنادر اطراف ایران به آخرین فناوریها دقت کنیم. از اینها مهمتر این است که به کار افتادن این مسیر نیازی به اتحاد رژیم اسرائیل با عربستان سعودی ندارد و مسیر از طریق اردن به رژیم اسرائیل میرسد. از آنجا که حملات حوثیها به مسیرهای دریایی تداوم یافته، این رویکرد جنگی به پرهزینه شدن تردد از مسیر سوئز و ضروری شدن اجرای طرح آی-مک و تحقق آن نزد بازیگران جهانی کمک کرده است، بنابراین به نفع همه است که این طرح را اجرا کنند.
این پژوهشگر اقتصادی ادامه داد: در همین حال، اجرای طرحهایی از مسیر عراق نیز انشعاب جدیدی را از رقابت کریدورها در منطقه ایجاد کرده است. جالب اینکه از این زاویه هم میتوان به تحولات سوریه نگاه کرد. سوریه و عراق در حالی باهم توافق میکنند که سال گذشته صادرات ترکیه به عراق ۲۵ درصد بیشتر شده است. بحث آب میان این کشورها در همین مسیر در حال حل شدن است ضمن اینکه در پروژه فاو، عراق از همه جهان مشارکت جلب کرده و هند، فرانسه، سنگاپور و... را به کمک خواسته است. این رویکرد عراق در بهکارگیری رفتار بینالمللی نشان میدهد تحولات عمیقی در منطقه در حال رخ دادن است. هدفم از ارائه این شواهد این است که بگویم در گذشته بخشی از مزیت کشور در نتیجه پروژه کمربند-جاده (BRI) از بین رفته و حال نیز باید متوجه باشیم که دو همسایه غربی و جنوبی ما با روشهایی در حال جذب مزیتهای ایران به سمت خود هستند. البته هماکنون هند علاقه بسیاری به کار روی چابهار دارد، ولی چون چینیها به توسعه چابهار مایل نیستند و نمیخواهند از این مسیر کشورهای دیگر به آسیای میانه و قفقاز برسند و خب میلیاردها دلار در بندر گوادر سرمایهگذاری کردهاند، گویای نکات مهمی درباره آینده چابهار است. از این منظر تحلیل نگاه، علایق و منافع چینیها، هندیها و غربیها به توسعه بنادر و کریدورهای ایران موضوعی است که لازم است به آن توجه شود.
ساعدی در پایان با اشاره به اهمیت تحول دیجیتال در عصر کنونی گفت: یکی از مباحثی که درخصوص ارتباط با هند مطرح است، دیجیتال ترانسفورمیشن با این کشور است. امروز هند دیگر آن کشور فقیر گذشته نیست و در چارچوب همکاریهای «جنوب جهانی» به ویژه در آفریقا به بسیاری از کشورها کمک کردهاند. این گذار دیجیتالی از این نظر مهم است که راه پیشرفت دهه و حتی سده پیشرو را هموار میکند.
ساعدی سپس افزود: «به عنوان جمعبندی تصور میکنم، کریدور آیمک کماکان در دستور کار است. از آنجا که بازگشت ایران به صحنه جهانی به معنی خلق یک رقیب در رقابت کریدوری است و این موضوع مورد تاکید آقای قهرمانپور هم بود، بنابراین شاید یک برگشت کنترل شده به ما اجازه دهد تحریمها را رفع کنیم. ترامپ اخیرا در باب این کریدور به مودی، نخستوزیر هند اعلام کرده این مسیر بهترین راه تاریخ برای رشد و رونق اقتصادی است، بنابراین از همین قاب میتوان ذهن سیاستمداران را در طرحهایی مثل بازسازی غزه در قالب یک سنگاپور جدید به عنوان یکی از بنادر مهم این مسیر فهم کرد. هر نوع ابتکاری توسط ایران از جمله قرارداد ۲۵ ساله نیز با همین نگرش قابل تحلیل است. البته جا دارد پرسیده شود آنها چقدر به این کار علاقه دارند یا ما چقدر به آنها برای مشارکت در طرحهای خود فضا دادهایم.»
فرصت بزرگ ژئوپلیتیک برای ایران
در ادامه این نشست، حضار به ارائه یک دیپلمات و تحلیلگر مسائل بینالمللی پرداختند. فریدون مجلسی در این میزگرد تخصصی با اشاره به امکان بهرهمندی از مزایای ژئوپلیتیک ایران برای پیشرفت کشور گفت: تجربه نشان داده است که ما کشور بزرگی هستیم و با توجه به وسعت کشور موقعیت ویژهای داریم. اگر بخواهیم این تجربه نیمقرن را بررسی کنیم، بهصورت مطلق پیشرفتهایی داشتهایم، اما باید میزان پیشرفت را در مقایسه با دیگر کشورها بررسی کرد. بهعنوان مثال باید دید ترکیه، عربستان و امارات در 50سال قبل چه وضعیتی داشته و اکنون چه شرایطی در این کشور حاکم است. امروز کشورهایی مانند امارات، ترکیه و عمان در حوزه پیشرفت اقتصادی، به مراتب وضعیت بهتری از ما دارند.
او افزود: مشکل اصلی اقتصاد ایران این است که ما نمیدانیم دقیقا چه کارهایی را نباید انجام دهیم. ما باید بررسی کنیم که در چه دورههایی کشور پیشرفت کرده است و در چه دورههایی رکود داشتهایم. ما این امکان را در کشور داریم که در صورت تغییر رویکرد، با سرعت بسیار زیادی در مسیر پیشرفت حرکت کنیم. با وجود این اگر قرار باشد شرایط موجود حفظ شود هیچ امکانی برای رشد و توسعه وجود ندارد و نهایت سرعت پیشرفت ما همین مقداری است که در حال حاضر شاهد آن هستیم.
این دیپلمات سابق تاکید کرد: نسل جوان باید امید داشته باشد که در آینده نه چندان دور فضای سیاستگذاری کشور شاهد یک تغییر نسل خواهد بود و این زمانی است که جوانان میتوانند کشور را بر اساس آرا و اندیشههای خود اداره کنند.