آیا اثر مشترک دو خواننده پرمخاطب هم در بازار موسیقی شکست میخورد؟
هیاهوی آلبوم مشترک شجریان و قربانی
رصد شبکههای اجتماعی به عنوان نخستین فضایی که واکنشهای عمومی به کم و کیف آلبوم را بازتاب میدهد، گواه این است که مخاطبان در ساعات ابتدایی انتشار این اثر، متاثر از جو هیجانی نظرهای مثبت بسیاری را ابراز کردهاند، اما با پایان روز و افزایش بازخوردها اظهارنظر مخاطبان نیز تغییر چهره داد و دامنه منتقدان آلبوم و معترضان به شیوه آهنگسازی و آوازخوانی آلبوم گسترده شد. شعله انتقادها زمانی زبانه گرفت که یلدا ابتهاج دختر هوشنگ ابتهاج شاعر سرشناس متنی انتقادی در صفحه شخصیاش منتشر کرد و نوشت شعر منتسب به سایه در این آلبوم سروده هوشنگ ابتهاج نیست. یلدا ابتهاج در مطلب خود نوشت: باز هم بیدقتی! در جایی که کتاب شعر شاعر موجود است چرا این همه بیدقتی، نمیدانم. این شعر از سایه نیست! دو بیت آن هم از فریدون مشیری است. ظاهرا در عصر ما اینترنت محل و امکان خوبی است برای بهدست آوردن اطلاعات، اما یقینا خیلی از این اطلاعات درست نیست و کنترلی هم بر این امر نیست. دوستان عزیز در مورد سایه باید گفت او کمشعرترین شاعر دوران ماست و تنها سه کتاب از او موجود است: سیاهمشق (اشعار کلاسیک)، تاسیان (شعر نو) و بانگ نی (منظومه مثنوی).
چیدمان شعری
پس از انتشار این مطلب سمت و سوی انتقادها تغییر مسیر داد و کاربران شبکههای اجتماعی در این باره نوشتند که دوستی و نزدیکی خانوادگی ابتهاج و شجریان، هرگونه اشتباه و خطا در انتخاب شعری چنین را بعید و غیرقابل پذیرش میکند. اما افزون بر این، اصولا بدیهی و بسیار تاسفآور است که در استانداردهای حرفهای و سطوح بالای تولید آثار هنری، چنین گافهای درشت و عجیبی اتفاق بیفتد. این موضوع نشاندهنده عدمشناخت دقیق از ادبیات معاصر و سهلانگاری در انتخاب اشعار است. اما این همه ماجرا نیست. در این آلبوم گویا تلاشی بسیار انجام شده تا با درهمآمیزی شعرهای مختلف از شاعرانی با سبکها و جهانبینیهای مختلف، فضای حسی واحدی در قالب یک تراک موسیقی تولید و خوانده شود. جدا از اینکه اصولا چنین ایدهای ناشی از بیگانگی با ادبیات معاصر است، به نظر میرسد متولیان این اثر نمیدانند که چنین چیدمانی جز درباره آثاری که قدمتی بسیار دارند و در فهم و حافظه عموم جامعه تثبیت شدهاند، برای دیگر آثار ادبی مطلوب نیست.
واکنش کاربران
اگرچه خیلیها درباره این اثر واکنش مثبت داشتهاند، اما انتقادها هم کم نیست. عمده نقدهایی که منتشر شده درباره این است که تلاش برای بالا خواندن و ایجاد یک رقابت دوئل گونه میان شجریان و قربانی باعث شده آلبوم به لحاظ کیفی افت کند. برخی دیگر نیز اعتقاد دارند آهنگسازی کار نتوانسته انتظارها را برآورده کند و دستکم نتوانسته موفقیت آلبومهای پیشین این دو خواننده را برای مخاطب عام موسیقی تکرار کند. اما برخی از کاربران نیز که تلاش کردهاند انتقادهایی تخصصی به آلبوم وارد کنند از محافظهکاری آهنگسازی و تنظیم گلایه کردهاند و نوشتهاند که آهنگساز جوان کار، مقهور صدای خوانندگان شده و نتوانسته چنان که باید و شاید در طول پنج سالی که برای تولید این اثر زمان در اختیارش بوده از پس کنترل کلیت اثر بربیاید.
برخی نیز نوشتهاند که آلبوم نیاز به فرصت دارد تا مخاطبان جدیتر موسیقی با خوابیدن تبوتابها به آن گوش کنند و لایههای زیرمتنی در موسیقی و جزئیات نکتهسنجانه در آهنگسازی و تنظیم را دریابند. این در حالی است که مخالفان این گروه معتقدند موکول کردن فهم یک اثر به آینده نامعلوم و کلیگویی درباره جزئیات آهنگسازی و... صرفا برای کاهش هجمهها علیه آلبومی است که انتظارها را برآورده نکرده است. با همه این حرفها به نظر میرسد این آلبوم به فروش قابل توجهی دست پیدا کند. بازار موسیقی در ماههای اخیر کسالتبار بوده و آلبومها معمولا با شکست روبهرو شدهاند. در چنین شرایطی اما نام دو چهره پر مخاطب یعنی همایون شجریان و علیرضا قربانی شاید بتواند سایه رکود را از بازار کنار بزند.