انتقادها از یک محصول شبکه خانگی افزایش یافت
موج حمله به «دل» در فضای مجازی
دل یک ملودرام اجتماعی است که در قصه آن آرش با بازی حامد بهداد و رستا با بازی ساره بیات که عاشقانه یکدیگر را دوستدارند، پس از فراز و نشیب فراوان به روز عروسی خود میرسند؛ اما با پیدا شدن مهران با بازی مهدی کوشکی رقیب قدیمی در شب عروسی، ماجراهایی پیش میآید و… دو روز پیش سعید راد که از تیم بازیگران سریال دل است، در یک برنامه تلویزیونی از حضور در این سریال اظهار پشیمانی کرد. این اظهارنظر او مثل توپ در رسانهها صدا کرد و واکنشهایی نیز دربرداشت. او گفته بود چون سناریو را به مرور و در جریان فیلمبرداری به او رساندهاند نتوانسته پیش از فیلمبرداری تصویر کاملی از سریال داشته باشد تا تصمیم درستی درباره بازی در آن بگیرد. با این همه اعلام کرده بود که بهخاطر تعهد به کار، بهرغم اینکه موافق ادامه همکاری نبوده، بازی در سریال را تا پایان ادامه داده است. او با کنایه درباره این سریال گفته است: «۲۰ قسمت را ۳۰ قسمت و ۳۰ قسمت را ۴۰ قسمت میکنند و حتی یک مقدار جا داشت ۵۰ قسمت هم سریال را درمیآورند؛ چون مردم مهم نیستند و میخواهند تجارت کنند.»
اما این اظهار نظر او، منوچهرهادی کارگردان سریال را نیز به واکنش واداشت. او در پستی اینستاگرامی نوشت: «سعید راد عزیز. خودت دوست داری بچهها سعید جون صدات کنن. سعید جون، اگر به هر دلیلی این همکاری به سلیقه شما خوش نیامده و خاطر زیبای شما را آزرده، من تمام قد به احترام شما، مهربانیهایت و سابقه درخشانت در حوزه بازیگری میایستم و فقط، به خاطرات خوبی که در پشت صحنه با شما داشتم فکر میکنم. هر نقدی به سریال «دل» و بازی شما هست اشکال من است و این را میپذیرم. با تمام وجودم و همه تلاشم سریال «دل» را ساختهام و پای کارم چه خوب چه بد ایستادهام. از همه کسانی که به هر دلیلی با سریال «دل» ارتباط برقرار نکردند هم عذرخواهی میکنم.» یکتا ناصر، همسر منوچهرهادی و یکی از بازیگران سریال «دل» نیز در کامنتی زیر پست این کارگردان نوشت: «منوچهر عزیزم در این دوران خیلی از آدمها یاد گرفتن که تعریفها رو مال خودشون کنن و انتقادات رو به دیگران حواله بدهند، حقا که جایگاه بلند تو تحسینبرانگیز است و وسوسه رسیدن به آن برای بعضی حسادت را جایز میکند. میدانم که حرفهای نابجا را به دل نمیگیری و میدانم که نادرند کسانی که اینقدر خالصانه برای کارشان زحمت میکشند و جواب دشمنان و کینه توزانشان را هم با مهربانی میدهند.»
سایر انتقادها به دل
در یکی دو روز گذشته و پس از پخش آخرین قسمت این مجموعه بسیاری از کاربران شبکههای مجازی انتقادهای فراوانی را مطرح کردند و مثلا صحنه یک و نیم دقیقهای بالا رفتن افسانه بایگان از پلههای خانه را مورد تمسخر قرار دادند. برخی از مخاطبان سریال دل شیوه ساخت این فیلم را با سریالهای ترکیهای و اصطلاحا «فارسیوانی» مقایسه میکنند. برخی نیز شیوه بازی بازیگران این سریال را مورد نقد قرار دادهاند و برخی دیگر نیز قصه نحیف و ناکافی آن را دستمایه اعتراض و علت نارضایتی خود از سریال معرفی کردهاند. اما برخی نیز عدم انطباق سریال با فضای اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی کشور را دستمایه نقد قرار دادهاند. این موضوع بارها و بارها از سوی کاربران شبکههای اجتماعی مورد نقد قرار گرفته است. فلور نظری از بازیگران سینما با انتقاد از شیوه طراحی لباس و گریم بازیگران این سریال گفته است: « شما چند درصد جامعه را میشناسید که در خانه با کراوات بچرخد و زندگی کند؟ یا با میک آپ بسیاری مشغول درست کردن غذا باشد. ماشینها همه بنز و بی.ام.و... این سریالها کجای ایران را نمایش میدهند و چه ارتباطی با جامعه ایرانی دارند؟»
محدثه واعظیپور، دیگر منتقد سینمایی نیز درباره این سریال نوشته: ««دل» به اندازه همان سریالهای ترکی، نازل است. نه فقط به این دلیل که در نمایش لاکچری بودن افراط میکند، بیشتر به این خاطر که نگاه حاکم بر روابط انسانی و عشق در آن به اندازه اغلب سریالهای ترکیهای، کلیشهای و سطحی است. شخصیتها عمق ندارند و انگیزه رفتارها، دلبستگیها و کینههایشان منطقی نیست. آرایشهای غلیظ، کراوات زدن شخصیتها، نوع پوشش و گریم بازیگران، نه تنها چشمنواز و زیبا نیست (عنصری که معمولا در سریالهای ترکیهای، مهمترین برگ برنده است) بلکه غیر طبیعی بودن فضای سریال را تشدید میکند. مجموعهای از بهترین بازیگران، بازیهایی ضعیف و بد دارند و گاهی این میزان استیصال بازیگران در نمایش احساسات ساده انسانی در موقعیتهای مهم زندگیشان غیرقابل باور است.» فرهاد خالدی نیک نیز با انتقاد از تکرار بخشهای مختلف این سریال نوشته است: «کاش آقایهادی به این سوال پاسخ میدادند که کدام مخاطبی دوست دارد صحنههایی تکراری را بارهاوبارها ببیند؟ کدام مخاطبی علاقهمند است سریالی را که اکثر صحنهها و سکانسهایش بهصورت اسلوموشن و با ریتمی بسیار کند به نمایش در میآیند، دنبال کند؟ کدام مخاطب عامی تمایل دارد سریالی را که قصهاش حداکثر سیزده قسمت کشش دارد بیش از چهل قسمت تحمل کند و چیز دندانگیری جز اتلاف وقت و خرد شدن اعصاب نصیبش نشود؟»