نامه ایرج افشار به انجمن کتابداری
روایت شکلگیری کتابداری در ایران
شماره چهارم دوره سوم خبرنامه انجمن کتابداران ایران را دیدم. حکایت از دلسوزی و علاقهمندی بسیار گردانندگان انجمن داشت. هم مفصل شده است و هم پرفایدهتر از شمارههای قبل. توفیق همکاران را میخواهم و دعا میکنم. ضمنا چند جملهای را بر مقاله آموزش کتابداری جدید در ایران از باب اطلاع علاقهمندان مینویسم به قصد آنکه تاریخچه تدریس این رشته کاملتر شود. اگر خالی از شائبه غرض بود در مجله درج خواهید کرد. نخستین بار درس کتابداری پیش از شهریور ۱۳۲۰ و ظاهرا در اواخر دوره وزارت آقای علیاصغر حکمت و جزو کلاس مربوط به تدریس خبرنگاری یا روزنامهنگاری داده شده است و آقای دکتر محسن صبا و مرحوم دکتر مهدی بیانی تدریس کردهاند. در باب اشارهای که به اقدامات سال ۱۳۴۴ دانشگاه تهران در باب ایجاد تحرک و تجدید سازمان و نوسازی و روش در کتابخانههای دانشگاه شده است باید توضیحا گفت که سابقه امر کمی قدیمیتر است یعنی در بهار ۱۳۴۳؛ چون به دستور آقای دکتر جهانشاه صالح رئیس وقت دانشگاه تصدی امور اداره انتشارات و روابط کتابخانهها در دانشگاه تهران به عهده اینجانب گذاشته شد موضوع بنای کتابخانه مرکزی به میان آمد و برای آنکه پس از ساختمان افراد متخصص در کتابداری در اختیار دانشگاه باشد دو پیشنهاد به جناب آقای دکتر صالح کردم که خوشبختانه هر دو مورد موافقت قرار گرفت.یکی درخواست آمدن یک متخصص کتابداری از آمریکا از راه فولبرایت بود و دیگر تشکیل دوره کتابداری. در آن وقت هنوز دانشکده علوم تربیتی تشکیل نشده بود و پیشنهاد من از طرف دکتر صالح به کمیسیونی که دکتر افضل و دکتر صفا و من بودیم محول شد و تشکیل دوره کتابداری در دانشکده ادبیات مطمح مذاکره قرار گرفت و طرح مواد هم ریخته شد؛ ولی چون در همان ایام تاسیس دانشکده علوم تربیتی موردنظر دکتر صالح قرار گرفت قرار شد که دوره کتابداری هم در آن دانشکده تاسیس شود و مباحثات مربوط به این امر به عهده کمیسیونی مرکب از دکتر محمد مقدم و دکتر افضل و اینجانب قرار گرفت؛ و یکی دو ماه پس از مذاکراتی که در این کمیسیون شد خانم هاپکینز به ایران رسید و به ما پیوست و سرانجام طرح دوره فوقلیسانس مورد تصویب دکتر صالح واقع شد.کلاسهایی هم توسط کانون پرورش فکری کودکان تشکیل شد که من تواریخ تشکیل آنها را به یاد ندارم. اولین درس دانشگاهی کتابداری در سال ۱۳۶۶ در دانشسرای عالی که آن موقع جزو دانشگاه تهران بود بهصورت اختیاری ایجاد شد و تا سال ۱۳۴۱ برقرار بود و دانشجویان میتوانستند آن را جزو دروس انتخابی خود اختیار کنند. در این مدت تدریس آن به عهده اینجانب بود و سعی من که همان سال از بورس کتابداری یونسکو بازگشته بودم و شوری بسیار در تغییر وضع کتابخانههای ایران داشتم بر این بود که دانشجویان را با افکار تازه درباره کتابداری آشنا کنم و آن عبارت بود از اینکه کتابخانه باید بهصورت باز در دسترس باشد و طبعا در چنین وضعی باید روش موضوعی را انتخاب کرد تا استفاده از کتابخانه آسان باشد.