حالی از ما پیرمردها هم بپرسید
امروز سالمرگ منوچهر حامدی است
او همچنین مدتی در نمایشهای تلویزیونی زنده بازی میکرد. او با بازی در فیلم «ستارهای چشمک زد» در سال ۱۳۴۲ وارد سینما شد و فعالیت سینمایی خود را پس از پیروزی انقلاب ادامه داد. در جشنواره یازدهم و سیزدهم فیلم فجر در سال ۱۳۷۱ و ۱۳۷۳، نامزد دریافت جایزه بهترین بازیگر نقش دوم مرد شد. شبگرد، کمالالملک، اجارهنشینها، مردی که زیاد میدانست، مشت و مجموعههای تلویزیونی روزی روزگاری و آوای فاخته (مجموعه تلویزیونی) از جمله آثاری است که منوچهر حامدی در آنها به ایفای نقش پرداخت. او مجموعا در ۱۲۰ فیلم سینمایی و مجموعه تلویزیونی جلو دوربین رفت و بازی کرد. منوچهر حامدی مدتی قبل از مرگش یک مغازه لوازم صوتی و تصویری با فرزندانش برپا کرده بود و پس از سالها حاشیهنشینی در سینما با محبوبیت بهدستآمده قصد داشت، حاشیه مالی امنی برای خود فراهم کند که متاسفانه اجل مهلتش نداد. او پس از پایان تصویربرداری فیلم نخل محبت در عباسآبادِ تنکابن، هنگام عبور از عرض جاده، بر اثر برخورد با یک خودروی سواری در ۵۶سالگی جان سپرد. پیکر او را در بهشتزهرا به خاک سپردند. خودش از خاطرات و تلخ و شیرین زندگیاش یاد کرده و گفته است: «یکی از آن خاطرات برخوردی بود که فردین سر یکی از فیلمها به گمانم «جبار سرجوخه فراری» باشد با من داشت. در صحنهای قرار بود که فردین مشتی را حواله صورت من کند. البته قرار بود که نمایش مشت زدن باشد و دست او بهصورت من نخورد؛ اما فردین آنچنان ضربهای به صورتم زد که از یک بلندی به پایین سقوط کردم. فردین عمدا این کار را انجام داد؛ چون دائما در پشت صحنه فیلم هم مترصد فرصتی بود که به من ضربهای بزند. نمیدانم چرا!» یکی از روزنامهنگاران تعریف میکند: «یک روز تلفن دفتر زنگ خورد. زمانی بود که تلویزیون مجموعه طنز «ساعت خوش» را پخش میکرد. این مجموعه بسیار محبوب بود و بازیگرانش زینتبخش بسیاری از مطبوعات شده بودند. تلفن را برداشتم، زندهیاد حامدی بود. گفت: بابا حالی هم از ما پیرمردها بپرسین چرا همش ساعت خوش ساعت خوش میکنین!»