بازنشر ۴ کتاب خاطرهانگیز
محمدرضا جعفری در دهه ۴۰ بهعنوان مترجم، کتابهای طلایی را برای گروه سنی نوجوان ترجمه کرد که در داستانهایش، مطالب آموزنده درباره زندگی نهفته بود. حالا پس از گذشت بیش از ۵۰ سال، این کتابها دوباره چاپ شدهاند. جعفری پس از آموختن زبان انگلیسی، داستانهای «کتابهای طلایی» را ترجمه کرد. او در توضیح درباره این کتابها میگوید نظیر برخی از این قصهها، بین قصههای ایرانی هم دیده میشود و نویسندگان قصهها، انشای خود را با معلومات کودکان در سنین مختلف منطبق کردهاند. مقدمه و توضیحی که جعفری برای این مجموعه نوشته مربوط به فروردین سال ۴۲ است که در نسخه بازچاپ این مجموعه هم چاپ شده است.
مجموعه کتابهای طلایی بناست ۶۶ عنوان قصه را در بر بگیرد. جعفری در مقدمه جدیدی که سال ۹۸ برای این مجموعه نوشته میگوید کتابهای آن، مطالب آموزندهای درباره زندگی دارند و به همین دلیل هیچوقت نمیمیرند. داستان برای بچهها نوشتهای بیجان نیست بلکه در خیال آنها جان میگیرد و با آنها زندگی میکند. «سفیدبرفی و گل سرخ»، سیزدهمین عنوان «کتابهای طلایی» است که با ترجمه محمدرضا جعفری عرضه شده و ۳ داستان یا افسانه اروپایی «سفیدبرفی و گل سرخ»، «تولد غمانگیز» و «پشم زرین» را دربرمیگیرد. اینکتاب با ۳۲ صفحه مصور، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۳۰ هزار تومان عرضه شده است.
کتاب بعدی داستان معروف «شاهزاده و گدا» اثر مارک تواین نویسنده آمریکایی است که این اثر هم توسط محمدرضا جعفری ترجمه شده است. این قصه، داستان گدایی است که برای چند روز شاهزاده میشود و داستان شاهزادهای است که برای چند روز گدا میشود. در نتیجه شاهزاده با درد و رنجهای رعایایش از نزدیک آشنا میشود و گدا هم که فکر میکرد زندگی ثروتمندان و توانگران بدون رنج و ناراحتی است، با واقعیتهای این نوع زندگی آشنا میشود. این کتاب هم با ۴۰ صفحه مصور، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۳۰هزار تومان منتشر شده است.
پانزدهمین کتاب مجموعه «کتابهای طلایی»، «اسپارتاکوس» با ترجمه محمدرضا جعفری است که براساس فیلم سینمایی «اسپارتاکوس» با کارگردانی استنلی کوبریک نوشته شده است. شورش آغاز میشود، حمله به کاروان، محاصره سپاه اسپارتاکوس، آغاز حمله لژیونرها، حمله متقابل، بازگشت به اردوگاه، حمله دوباره، اسپارتاکوس جستوجو میکند، نقشه اسپارتاکوس چه بود؟، اجرای نقشه، سنای روم دستور میدهد، اوضاع تغییر میکند، معامله با دزدان دریایی، رم فکر چاره قطعی میکند و پایان و سرنوشت عناوین بخشهای مختلف این داستان هستند. اینکتاب با ۳۱ صفحه مصور، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۳۰هزار تومان به بازار آمده است.
شانزدهمین کتابی هم که در قالب «کتابهای طلایی» چاپ شده، داستان «خیاط کوچولو» با ترجمه هومان قشقایی است. در قسمتی از اینکتاب میخوانیم: «خیاط از خجالت نمیتوانست کلمهای حرف بزند. او خودش را به پای شاهزاده عامر انداخت و زاریکنان گفت: «شاهزاده! آیا تو مرا میبخشی؟» شاهزاده جواب داد: «شعار خانواده ما این است: با دوستان مروت و با دشمنان مدارا.» سلطان که اشک بر گونههایش میغلتید، گفت: «چه قلب پاکی!» و پسرش را در آغوش گرفت. همه امرا و بزرگانی که در تالار بودند از جا برخاستند و فریاد کشیدند: «زنده باد شاهزاده عامر!» در این بین لاباخان جعبه کوچک را برداشت و از میان جمعیت و محافظین عبور کرد و پنهانی از قصر بیرون رفت. اسبش را زین کرد و به طرف اسکندریه به راه افتاد. همه این اتفاقات برای او مثل خواب بود و از آن همه ماجرا فقط یک جعبه کوچک برایش مانده بود.» این کتاب هم با ۳۲ صفحه مصور، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۳۰ هزار تومان منتشر شده است.