ادبیات آمده تا درندهخویی را از آدم بگیرد
امروز زادروز فرهاد ناظرزاده کرمانی است
ناظرزاده کرمانی یا به گفته علیرضا نادری، فرهاد تئاتر ایران، متولد ۱۲ آذر سال ۱۳۲۶، ثمره ازدواج پدر و مادری ادیب است، مادرش، فرحانگیز هرمزی، دانشآموخته زبان فرانسه و علوم تربیتی بوده و پدرش، احمد ناظرزاده کرمانی، استاد ادبیات فارسی و شاعر و نویسنده بوده است. او نیز راه پدر و مادر را ادامه داد و مدرک دیپلم خود را در رشته ادبیات فارسی از مدرسه دارالفنون گرفت. بعد از آن در رشته ادبیات و علوم اجتماعی دانشگاه تهران دانشجو شد و در دانشکده هنرهای دراماتیک نیز در رشته تئاتر تحصیل کرد. اما دانشجویی او تا سالهای بسیار طولانی ادامه داشت. ناظرزاده کرمانی در فرانسه و آمریکا درس تئاتر، تاریخ و مدیریت بازرگانی خواند و مدرک دکترای خود را در رشته سینماتئاتر با تمرکز بر نمایشنامهنویسی از آمریکا دریافت کرد.
او ۹ سال پیش در مراسم بزرگداشتش جملاتی را مطرح کرد که مناسب حال و روز جهان امروز است؛ بازگشت به فرهنگ برای پرهیز از درندهخویی. ناظرزاده در آن مراسم گفته بود: غالبا آدمی فکر میکند هنر و ادبیات به چه کار میآید وقتی جهان را نجات نداده، اما در مجموع در دنیا تاثیر گذاشته است. بشر همیشه رو به اصلاح و پیشرفت است و هنرمندان در این امر سهیم هستند. هنرمند همیشه در فکر این است که درندهخویی را از ذهن انسان بیرون کند. همه حرف ادبیات عرفانی ما همین است که درندهخویی را از انسان بگیرد و عشق را جایگزین کند. این ویژگی فرهنگ ماست که در هیچ کشور دیگری وجود ندارد.در همان مراسم، محمدرضا اصلانی، هنرمند باسابقه سینما و تئاتر، از تلاشهای بیوقفه ناظرزاده چنین گفته بود: شاید اگر ناظرزاده و چند تن دیگر از استادان نبودند، تئاتر ما بعد از انقلاب در فرودستترین موقعیت خود قرار میگرفت.
کاری که ناظرزاده در واژهشناسی و اصطلاحشناسی تئاتر انجام داده، فرهنگستان ادب ما انجام نداده است. در این ملک افراد بهتنهایی کار نهادی و سازمانی انجام میدهند و ناظرزاده چنین فردی است. علیرضا نادری، دیگر هنرمند تئاتر و دانشجوی پیشین ناظرزاده که دهه ۶۰ در جنگ حضور داشت، نیز در مراسم بزرگداشت استاد خود گفته بود: «من از جنگ برگشته و از فضای خشن آن جا به دانشگاه رفته بودم که با شخصیت برجسته، فرهیخته، زیبا، خطیب، سخنور و طناز استاد ناظرزاده آشنا شدم. آدمی در طول سفر نطفه به عقل، یا نیازمند قهرمان است یا باید عاشق باشد. دکتر ناظرزاده قهرمان نسل ما نبود ولی عاشقانه دوستش داشتیم.» فرهاد ناظرزاده کرمانی نگارش نمایشنامههایی همچون «کنار شیر آتشنشانی»، «نیلبک و بهمن»، «افق در استانبول»، «قفسدریدگان»، «گدابازیگران پل سرنوشت» و کتابهایی مانند «پیشدرآمدی بر شناخت هنرهای نمایشی در مصر»، «سبکهای اجرایی در تئاتر معاصر جهان»، «نمادگرایی در ادبیات نمایشی»، «گزارهگرایی در ادبیات نمایشی»، «ادبیات نمایشی در روم»، «پیدایش ادبیات نمایشی نو در ایرلند» و ... را در کارنامه نوشتاری خود دارد.