مصاحبه گاردین با مارگارت اتوود
نویسندگان هیچوقت متوقف نمیشوند
فکر میکنید اگر اورول را در زندگی واقعی ملاقات میکردید، با او دوست بودید؟
شاید. یعنی دوست داشتم باشم و فکر میکنم ما در مورد خیلی چیزها به توافق میرسیدیم. او تاثیری سازنده بر من داشته است.
آیا نویسندگانی به جز اورول هستند که بخواهید از طریق رسانه با آنها گفتوگو کنید؟
برخیها هستند. مطمئن نیستم که چقدر خوب پیش برویم اما در اوایل دهه ۶۰ سیمون دوبووار من را کاملا جذب کرد. من آثار او را پنهانی و دور از چشم دیگران، در حمام میخواندم. او و بتی فریدن، هر دو درباره نسلهای بزرگتر از من مینوشتند، با این حال همچنان برای من جذاب بودند. بههرحال، گفتوگو با سیمون دوبووار بسیار سرگرمکننده خواهد بود، البته اگر بتوانیم او را در حالت روحی خوبی قرار دهیم، زیرا احتمالا او بسیار پیچیده خواهد بود.
از اینکه کتاب تازه شما در مدیسون کانتی ویرجینیا، جایی که «سرگذشت ندیمه» به تازگی از کتابخانههای مدارس جمع شده، غیرقابلارائه اعلام شده، چه احساسی دارید؟
من در این وضعیت تنها نیستم. تونی موریسون و استیون کینگ هم ممنوع شدهاند. ظاهرا دلیلشان این است که در کتابهای ما، رابطهها بسیار زیاد است. اگر به این دلیل است پس باید کتاب مقدس را هم ممنوع کنند، زیرا در آن هم رابطههای زیادی هست! در واقع، این یک نمایش قدرت است. فرماندار گلن یانگکین دارد میگوید: «ما کنترل این موضوع را در دست داریم و زندگی را برای دانشجویان و کتابداران بسیار ناخوشایند خواهیم کرد.» و معنی این حرف این است که در واقع نمیخواهیم کودکانمان تحصیل کرده و موفق باشند، زیرا یکی از بزرگترین عواملی که باعث میشود دانشآموزان نتایج خوبی کسب کنند، وجود یک کتابخانه و کتابدار خوب در مدرسه است.
در ۸۳سالگی، همچنان سالی یک کتاب منتشر میکنید. تاکنون به این فکر کردهاید که وقت کم کردن کار است؟
این کلمه «وقت» چه معنایی دارد؟ بله، تیکتاک ساعت وجود دارد. شاید متوجهش باشید اما تا وقتی که به پایان راه برسید، ادامه میدهید، درست است؟ تا وقتی که دیگر چیزی برای گفتن یا کاری برای انجام دادن نداشته باشید. دراز کشیدن در ساحل هرگز تصور من از یک وقتگذرانی خوب نبوده است. نویسندگان متوقف نمیشوند، آنها مانند عروسک کوکی به رقص خود ادامه میدهند. ادامه میدهند تا وقتی بیفتند! برخی ناشران، هر چقدر هم که کاری بد باشد، آن را منتشر میکنند زیرا میگویند: «ما میتوانیم این را بفروشیم.» این کابوس من است، بنابراین، من تعدادی خواننده قابلاعتماد، بیرون از انتشارات دارم که وظیفه آنها این است که به من بگویند که آیا کارم، بد است یا نه و آنها حقیقت را به من خواهند گفت چون سودی در دروغ گفتن ندارند.
بهترین چیز درباره «در دهه ۸۰ زندگی بودن» چیست؟
فکر نمیکنم چیز زیادی برای از دست دادن داشته باشید، درست است؟ بنابراین به خودتان اجازه پرواز میدهید. البته این به من محدود نمیشود. من میتوانم این را در زنان همسنوسال دوروبر خودم ببینم که فکر میکنند: «هنوز انجامش ندادهام.»
خواندن چه کتابهایی را در برنامه دارید؟
«خاطره سرخ» اثر تانیا برانیگان که بسیار خوب و آموزنده و روایت انقلاب فرهنگی مائو است که با تمام درد و رنجی که همراهش بود، دوباره مورد بازبینی قرار گرفته است. همچنین «سقوط روبسپیر» نوشته کالین جونز، روایت لحظه به لحظه از ۲۴ ساعتی که در ابتدای آن روبسپیر سر داشت و در پایان آن، نه! من شیفته انقلاب فرانسه هستم که به نوعی الگوی همه انقلابهاست.
کتاب یا نویسندهای هست که همیشه سراغش بروید؟
شکسپیر! شکسپیر چیزهای زیادی در مورد مردم و رفتارهای آنها میدانست - که بد است، یا حداقل همیشه خوب نیست. نکته دیگر درباره او این بود که نمیدانست شکسپیر است. او از خودش تصویر خاصی نمیساخت. او فقط تصاویر را از ذهنش بیرون میکشید تا پولی به جیب بزند و سرعت کارش شگفتانگیز بود. همنشینی با او حتما لذتبخش میشد.