کتاب‌شویی در بازار نشر

سوداگران بازار نشر با رصد این آثار بدون اینکه ریسک یافتن آثار پرفروش را به خود هموار کنند یا زحمت پرداخت حق‌التالیف، ترجمه، ویرایش، طراحی جلد و ... را بکشند، با چاپ تقلبی این کتاب‌ها از ثمره دیگران بیشترین بهره‌ را می‌برند. هر چند اقدامات قانونی در سال‌های اخیر و کشف برخی انبارهای کتاب‌های قاچاق در سطح محدودی در راه قاچاقچیان دست‌انداز ایجاده کرده اما گستردگی این بازار از طریق دست‌فروشی‌ها و وجود باندهای مافیایی که در مواردی دست به خشونت علیه شاکیان خود می‌زنند، و همچنین بوروکراسی قانونی برای شکایت از عاملان این جرایم، نه‌تنها به حذف این پدیده از بازار کتاب منجر نشده، که هر روز به نحوی مبتکرانه با اشکال جدید تقلب در تولید کتاب مواجه هستیم.

از جمله سودجویی‌های نوظهور که با قاچاق هماوردی می‌کند موضوع ترجمه‌های تقلبی است. یعنی در غیاب کپی‌رایت، پس از پرفروش‌ شدن اثری، ناشران کمتر‌شناخته‌شده با اجیر کردن شخصی تحت‌عنوان مترجم او را وامی‌دارند تا از روی ترجمه اصلی بازنویسی کند؛ شخصی که گاه اصلا به زبان خارجی آشنایی ندارد و در مواردی تنها نامی مستعار یا موجودی خیالی است. جالب اینکه محصولات چنین ناشرانی در مکان‌های عمومی مانند ایستگاه‌های مترو با تخفیف ۵۰درصد در قالب فعالیتی قانونی به فروش می‌رسد و از آن جالب‌تر که شعار «کتاب قاچاق نخریم» بر سردر این غرفه‌ها دیده می‌شود.

روایت اهل قلم

ارسلان فصیحی، مترجم کتاب معروف «ملت عشق»، از جمله مترجمانی است که اثر پرمخاطبش آماج حمله چندجانبه مترجم‌نماها قرار گرفته است. وی در مصاحبه‌ای در این باره توضیح می‌دهد: «به نظر می‌رسد ترجمه‌های هم‌زمان یا چند ترجمه از یک کتاب به قاچاق کتاب دامن می‌زند. این موضوع به‌اصطلاح پخته‌خواری است که نوعی تقلب و دزدی محسوب می‌شود. زمانی که کتابی ترجمه‌ مقبولی دارد و به‌اصطلاح در بازار گرفته، مردم آن را پسندیده‌اند و به فروش می‌رود، عده‌ای این کار را می‌کنند و با اسم مترجم دیگری کتاب را می‌فروشند که ممکن است مترجم واقعی نباشد، اما از این اسم‌ها استفاده می‌کنند که مثلا کتاب ترجمه جدیدی دارد. برخی از کتاب‌ها تا ۶۰ ترجمه هم دارند! الیف شافاک کتابی به نام «ملت عشق» ندارد؛ «ملت عشق» نامی است که من برای ترجمه فارسی کتاب شافاک انتخاب کردم. شما چطور می‌توانید کتابی را که با این نام وجود ندارد، ترجمه کنید و نامش را «ملت عشق» بگذارید؟! شافاک کتابی به این نام ندارد، اسم را من گذاشته‌ام، پس اسم ترجمه‌های دیگر هم دزدی است. این مشکلات وجود دارد.»

کاوه عباسی، مترجم نام‌آشنا، نیز در‌این‌باره می‌گوید: «متاسفانه هیچ قانون بازدارنده‌ای در این زمینه وجود ندارد. افرادی هستند که حدود ۳۰ سال دارند اما در کارنامه خود ۷۰ کتاب ترجمه کرده‌اند که برخی از آنها آثار کلاسیک‌اند که قبلا ترجمه شده‌اند. این آثار سال‌ها  پیش از ترجمه و انتشار کتاب توسط این افراد، ترجمه شده‌اند و فقط کافی است که آنها این کتاب‌ها را روی‌‌هم‌گذاری کرده و ترجمه جدیدی منتشر کنند. خیلی از این کتاب‌ها را در کتاب‌فروشی‌های معتبر نمی‌بینیم؛ بلکه بیشتر در بساط‌های کنار خیابان، نمایشگاه‌ها و کتاب‌فروشی‌های شهرستانی یافت می‌شوند. این مساله برای کتاب‌هایی اتفاق می‌افتد که نام آنها برای شنونده آشناست و مخاطب آن‌قدر حرفه‌ای نیست که به مترجم کتاب توجه کند. ناشرها هم به افرادی که با نام مترجمی، کار مونتاژ می‌کنند، پول اندکی می‌دهند. بر این اساس، طبعا می‌توانند کتاب‌هایشان را با درصد سود بیشتری به کتاب‌فروش تحویل دهند. همواره تعداد این قماش از ناشران که سابقه فعالیت آنها به ۱۰ سال هم نمی‌رسد، بیشتر می‌شود و غرفه آنها در نمایشگاه‌های کتاب معمولا پررونق‌ترین غرفه‌ها هستند. افرادی با حساب کاربری تقلبی، سیستم تبلیغ باز را تبلیغ و ترویج می‌کنند و عده‌ای هم کتاب‌ها را می‌خوانند.

هومان حسن‌پور، رئیس سابق اتحادیه ناشران و کتاب‌فروشان تهران، نیز درباره کتاب‌هایی که با تخفیف ۵۰درصدی به فروش می‌رسند معتقد است: در جایی که کتاب‌ها با ۵۰درصد تخفیف به فروش می‌رسند، نخستین چیزی که نظر مخاطب را به خود جلب می‌کند، کیفیتی است که در روند تولید این کتاب‌ها فدا شده است. از سر و ته متن زده‌اند، اشتباه تایپی و محتوایی در آنها پیدا می‌شود. همه‌چیز در این کتاب‌ها حذف شده، فقط ساختار فیزیکی کتاب باقی مانده و گویی دستگاه کپی این کتاب را تولید کرده است. اگر به کیفیت کتاب‌ها توجه کنید به‌خوبی متوجه تفاوت خواهید شد. بدتر از کیفیتِ ظاهری، کیفیت محتوایی این کتاب‌هاست.

و اما مسوولان ...

بسیاری وضع نابسامان بازار کتاب از نظر رواج قاچاق و تقلب را ناشی از خلاء قانونی یا نبود اراده جدی نهادهای مسوول برای مقابله با این بزه می‌دانند؛ موضوعی که گویا به‌تازگی دغدغه برخی مسوولان شده است. یاسر احمدوند، معاون فرهنگی وزیر ارشاد، در این زمینه توضیح می‌دهد: اینکه یک کتاب در نمایشگاه زیاد است به معنای غیرقانونی بودن آن نیست. ممکن است از یک کتاب چند ناشر استقبال کنند، مساله‌ای که محل اشکال است این است که کسی زحمت دیگران را آماده‌خواری کند و فردی با تغییر در جملات کتاب ترجمه جدیدی به بازار وارد کند. ما در نمایشگاه کتاب یک ناشر یا یک مترجم نداشتیم که از عرضه کتابش به صورت غیرقانونی شکایت کند. من فکر می‌کنم ناشران و مترجمان باید حساس باشند و اگر فردی از آثار آنان سو‌ءاستفاده کرده است اطلاع بدهند.

احمدوند می‌افزاید: اینکه در نمایشگاه برخی نشانه‌ها از حضور چنین ناشرانی مشاهده شود پدیده‌ای است که در بازار وجود دارد و من منکر آن نمی‌شوم؛ به همین دلیل کارگروه ساماندهی بازار کتاب را با همکاری دستگاه‌های مختلف تشکیل دادیم تا با مشکلات بازار کتاب، اعم از تکثیر کتاب‌های غیرقانونی و بدون مجوز که اکثرا توسط دست‌فروشان در دسترس قرار می‌گیرد برخورد شود. امیدواریم ناشران و مترجمان در این حوزه فعال‌تر باشند و در صورت مشاهده تخلف آن را پیگیری کنند. همچنین اقدامات دیگری برای شناسایی هویت پدیدآورندگان شکل خواهد گرفت. به این ترتیب ناشران محترم زین پس اگر کتابی را برای اخذ مجوز بارگذاری کنند حتما باید شماره ملی مترجم و نویسنده را در آن درج کنند؛ به این ترتیب با اتصال به ثبت احوال، هویت واقعی افراد مشخص می‌شود. همچنین اتفاقاتی که برای روشن شدن روابط بین ناشران و پدیدآورندگان الزامی است به صورت قاعده و قانون اجرایی می‌شود.