از قهرمانی در پارالمپیک تا سخنران حرفهای
قبل از کریسمس سال ۱۹۸۶ بود که وودز ۱۶ ساله فهمید ورم دردناک زانویش به خاطر آرتروز نیست، بلکه سرطان استخوان دارد. پای چپ او در نهایت از پایین زانو قطع شد. تعجبی ندارد که این اتفاق جشن سال نوی او و خانوادهاش را خراب کرد، اما وودز بعد از آن مصمم شد که نگذارد این اتفاق کل زندگیاش را خراب کند. سرطان، کاتالیزوری برای تغییر نگرش او بود. او میگوید: «نمیدانستم قرار است هفت ماه، هفت سال یا هفتاد سال دیگر زنده بمانم. اما تصمیم قاطع گرفتم از آن پس تمام و کمال زندگی کنم و کنترل سرنوشتم را خودم به دست بگیرم.»بعد از قطع عضو و قبل از آخرین جلسه شیمیدرمانی، وودز سراغ تیم شنای مدرسه رفت و با اینکه تمرین کافی نداشت و طی روند درمان ضعیف و لاغر شده بود، جلوی چشم ۳۰۰ تماشاگر، ۱۰۰ متر کرال پشت رفت و برنده شد.این اتفاق شروع یک چرخه بیپایان از ورزش و رقابت بود. زندگی او مثل یک ورزشکار حرفهای شد: بیدار شدن در ساعت ۵ صبح، تمرینهای شنا، رژیم غذایی سخت، آسیب دیدن، استراحت کردن و خوب شدن. تمرینها نتیجه داد و بین سالهای ۱۹۸۷ تا ۲۰۰۴، وودز در مسابقات قهرمانی اروپا و جهان و پارالمپیکهای سئول، بارسلونا، آتلانتا و سیدنی شرکت کرد.
زندگی بعد از شنا
بعد از پایان دوران ورزش، وودز به یک مسیر شغلی تازه نیاز داشت. هر از گاهی در وقتهای اضافه به موسسه خیریه حمایت از نوجوانان سرطانی و مدارس محلی میرفت و داستان الهامبخش پارالمپیک خود را برای دانشآموزان تعریف میکرد. او به زودی به یک سخنران حرفهای در این حوزه تبدیل شد.رقابت حرفهای در ورزش شنا بسیار تنگاتنگ است و برندگان گاه بهصورت میلیمتری یا چندصدم ثانیه مشخص میشوند. وودز سالها زمان صرف کرده بود تا دریابد چطور میتواند بهترین شناگر شود. هر جنبهای از زندگی او که بر دوران مسابقات ورزشیاش اثرگذار بود بارها بررسی شد و به الگویی برای پیشرفت مداوم در زندگی کاری روزمره تبدیل شد. او به این فکر کرد شاید بتواند تجربیاتش را در راه کمک به دیگران و برای اینکه مسائل را از چشمانداز متفاوتی ببیند، به کار بگیرد. بنابراین، در سال ۲۰۰۰ اولین کسبوکارش را به شکل شرکت ثبت کرد. حالا که دوران شناگری او تمام شده بود، میتوانست به صورت تماموقت در سازمانها سخنرانی کند. در کنار کسبوکار جدید، او همچنان چالشهای دیگری را برای خود ایجاد کرد. وودز از زمانی که پایش قطع شد، همکاری با چند موسسه خیریه را آغاز کرده بود. به همین خاطر، پس از پایان شناگری، برای جمعآوری کمکهای مالی صعود به کوههای هیمالیا، آندز و آلپ را تجربه کرد و سفری هم به قطب جنوب داشت.
چشماندازهای گوناگون
در کنار یک داستان زندگی جذاب و ارائه متفکرانه، ایده وودز برای شروع یک کسبوکار در زمینه سخنرانی، موثرتر از آن چیزی بود که او تصور میکرد. حالا که ۱۶ سال از اولین ارائه او میگذرد، او کیلومترها در سراسر دنیا سفر میکند و برای افراد مختلف، از کارکنانی که مستقیما با مشتری سروکار دارند گرفته تا مدیران ارشد اجرایی در سازمانهای مختلف، از استارتآپها گرفته تا غولهای چندملیتی، سخنرانی میکند. سخنرانیهای او در ۳۲ کشور برای ۳۵۰ هزار نماینده شرکتی و با بیش از ۱۰۰ ملیت مختلف صورت گرفته است. همچنین وودز چندین کتاب تالیف کرده و جایزه بهترین سخنران را دریافت کرده است.
او در توصیف کارش میگوید: «با گروههایی از افراد درگیرم تا به آنها کمک کنم در مورد زندگی و کارشان فکر کنند و رفتارهایی را انتخاب کنند که برای رسیدن به موفقیت به آن نیاز دارند.» داستانهایی که وودز بیان میکند، شامل دیدگاههای مفیدی است که او در دوران شناگری و پس از آن، به آنها پی برده و امروزه در جنبههای روزمره زندگی فردی و سازمانی انسانها کاربرد دارد. او در این زمینه میگوید: «سعی میکنم چشماندازهای تازه و متفاوتی را ترویج دهم تا فرضیات را به چالش بکشم و به افراد این فرصت را بدهم که در مورد چیزهایی که در شرایط عادی فرصت توجه به آن را ندارند، فکر کنند؛ مسائلی اغلب شخصی در مورد انتخابهای زندگی، چیزهایی که به افراد انگیزه میدهد و نحوه رفتارشان با دیگران. خیلی از مردم به خودشان وقت نمیدهند تا در مورد این مسائل فکر کنند.»به هر حال، برخلاف شنا، ارزیابی عملکرد در کسبوکار به سادگی فهمیدن اینکه چه کسی زودتر به خط پایان میرسد نیست. وودز میگوید: «همیشه از مخاطبانم بازخورد میخواهم. این کار به این خاطر نیست که بخواهم از آنها تعریف و تمجید بشنوم، بلکه آنها همیشه کمک میکنند کارم را توسعه دهم یا میفهمم کارم را خوب انجام میدهم یا نه.»برای وودز مهم است که بفهمد ارائهاش به شخصی کمک کرده متفاوتتر فکر کند یا چالشهای شخصیاش را پشت سر بگذارد. او میگوید: «مدال داشتن، مثل پول داشتن خیلی چیز خوبی است، اما در یک روال روزمره به شما انگیزه نمیدهد. باید فراتر از آن بروید. برای من، شنیدن اینکه توانستهام تفاوت ایجاد کنم، واقعا انگیزهبخش است.»
ارسال نظر