توسعه و تغییر مدل کسبوکار با بهکارگیری رویکرد پویایی سیستمها
امروزه مدل کسبوکار مناسب برای شرکتها منبع مزیت رقابتی در دنیای پیچیده و محیط کسبوکار متغیر محسوب میشود. منظور از مدل کسبوکار شیوه انجام کسبوکار است، بهطوریکه شرکت بتواند برای بقای خود درآمد ایجاد کند. این مدل در واقع بیانگر این موضوع است که شرکت چگونه میتواند ارزشی ایجاد کند که مشتریان تمایل به پرداخت پول در ازای محصولات و خدمات داشته باشند.
اگرچه همه بهراحتی درباره مدلهای کسبوکار صحبت میکنند، اما ۹۵ درصد نظرات آنها دارای چارچوبی واضح و روشن برای تشریح و ارائه توضیح مدل مورد استفاده خود نیست و زمانی که افراد نتوانند به گونهای واضح و شفاف مدل کسبوکار خود را شرح دهند، نمیتوانند بهطور موثر چه در داخل سازمان و چه در خارج آن ارتباطات مناسبی برقرار کنند.
به اعتقاد ولپل و همکارانش بسیار مهم است که شرکتها درکی صحیح، واضح و مشترک از مدل کسبوکار خود و اجزای سازنده آن داشته باشند، چراکه این موضوع در واقع منبع مزیت رقابتی برای شرکتها و صنایع است و به آنها کمک میکند شرکت خود را مجددا احیا کنند. هر سازمانی یک مدل کسبوکار دارد که در واقع به سادگی «نحوه انجام کسبوکارش» یا «مفهوم کسبوکار شرکت» را نشان میدهد. محیط کسبوکار متغیر امروزی، مدلهای کسبوکار جدید زیادی را همراه با ابداع مجدد مدلهای کسبوکار موجود توسعه داده است.
این ابداعات و خلق مدلهای کسبوکار جدید، بهمنظور بقا در محیطی که «قواعد بازی» در آن دائما درحال تغییر است، ضروری و بخشی از الزامات محسوب میشود. در چنین شرایطی چالش بزرگ سازمان دستیابی به مزیت رقابتی اخلالگرها و توسعه چارچوبی برای بررسی این موضوع است که چگونه مدل کسبوکار جدید بهوجود میآید و به این ترتیب مدیران را قادر به ایجاد مدل کسبوکار جدید بهمنظور همراستا کردن شرکت با الزامات و همراه شدن با تغییرات میکند، بنابراین برای سازمانهای امروزی بسیار حیاتی و ضروری است که مدل کسبوکار نوآورانه باشد و بتوانند چالشهای مدل کسبوکار کنونی خود را مدیریت کنند. پیشرانهای متعددی از جمله قوانین و مقررات، تغییرات بازار و فناوری برای تغییر مدل کسبوکار وجود دارد.
با هدف ایجاد امکان تغییر مدل کسبوکار متناسب با نیازها و الزامات، استفاده از رویکردهای کمی، منعطف و پویا که به سازمان اجازه میدهد نتایج تصمیمات مختلف خود را بر اجزای مدل، روابط بین اجزا و از همه مهمتر بر نتیجه نهایی یا سود حاصل از عملیاتی کردن مدل در سازمان پیشبینی کند، برای طراحان و تصمیمگیرندگان سازمان ارزش افزوده زیادی دارد.
از آنجا که محیط کسبوکار از پیچیدگی نسبتا زیادی برخوردار است و نتایج تصمیمگیریها در خصوص یکی از اجزای مدل کسبوکار منجر به تغییر سایر اجزا و بازیگران محیط میشود، در اختیار داشتن ابزارهایی که این امکان را فراهم میکند تا سازمان بتواند نتایج تصمیمات خود را در کل مدل و نتایج حاصل از آن ارزیابی کند، مفید و حتی در محیط متحول کسبوکار کنونی ضروری است. لذا هدف اصلی عملیاتی کردن رویکرد سیستمهای پویا در طراحی و شبیهسازی مدل کسبوکار برای پاسخگویی به نیاز مدیران جهت پیشبینی نتایج تصمیمات و سناریوهای تغییر است.
برای پاسخگویی به این پرسش مهم که آیا تغییر در مدل کسبوکار پیچیده است ونیاز به بررسی و مطالعه دارد، مدلی از فضای عمومی کسبوکار به صورت پویا طراحی و تعدادی سناریو برای تغییر و دستکاری در مدل با هدف بهبود ارزش یا سود سازمان طراحی شده و نتایج آن در بخش قبل ارائه شده است.
این نتایج به وضوح نشان میدهد تصمیمگیری برای تغییر مدل کسبوکار ساده نیست و رفتار پویای سیستم کسبوکار همراه با رفتار و عکسالعمل سایر بازیگران حوزه مورد مطالعه مانند مشتریان، رقبا و تامینکنندگان، باعث میشود روابط غیرخطی و پیچیدهای بر فضا حاکم شود که مستلزم بررسی و شناخت دقیق بوده و ممکن است در بسیاری از شرایط به نتایج مورد انتظار منجر نشود بنابراین دستکاری و تغییر مدل کسب وکار پیچیده و مستلزم بررسی و مطالعه دقیق است. همچنین محرز شد که شناخت وضعیت موجود کسب وکار در فرآیند تغییر مدل کسب وکار از اهمیت زیادی برخوردار است.
اجرای سناریوهای طراحی شده همچنین نشان میدهد، با فرض توانایی سازمان در اجرای تصمیمات اتخاذشده در جهت تغییر مدل کسب وکار با هدف بهبود سود، عدم آگاهی و شناخت نسبت به ارکان مدل کسب وکار و رفتار و توانمندی تأمینکنندگان، مشتریان و رقبا، میتواند به نتایجی خارج از انتظار سازمان منجر شود. بررسیهای مذکور نشانگر این واقعیت مهم است که بهرغم ایجاد ارزش ناشی از کاهش هزینهها یا بهبود کیفیت، نحوه توزیع ارزش ایجادشده در زنجیره به عوامل متعددی چون عکسالعمل ارکان تاثیرگذار در سیستم و رفتار پویای کل ارکان بستگی دارد و به همین جهت شناخت وضعیت موجود کسب وکار در فرآیند تغییر مدل کسب وکار از اهمیت زیادی برخوردار است. استفاده از رویکرد مورد استفاده در این پژوهش میتواند برای سازمانهایی که قصد تغییر مدل کسبوکار یا تحلیل نتایج تصمیمات خود را در آینده دارند، راهگشا باشد.
ارسال نظر