جراحی سازمانی-بخش دوازدهم
تحلیلهای مقدماتی زیستپذیری کسبوکار
نقاط قوت و ضعف: در کلیترین حالت، زیستپذیری یک شرکت، بهصورت مجموعهای از نقاط قوت و ضعف در نظر گرفته میشود. تادیوس تاوب، رئیس هیاتمدیره سابق صنایع کوراکورپ، میگوید: «نقاط قوت آنهایی هستند که در هر شرایطی باید حفظ شوند. اگر عملیاتی دارید که درآمدزا است باید هرکاری که در توان نیروی انسانی است برای جدا کردن این عملیات از وضعیت موجود، انجام دهید تا به درآمدزایی ادامه دهد؛ چراکه منبع مالی بازسازی است. نقاط ضعف عناصری هستند که جراحیهای لازم پیرامون آنها صورت میگیرد. در برخی از موارد، نقاط ضعف در عملیاتی قرار دارند که به هیچ شکل نمیتواند زیستپذیر باشد و باید به سرعت جدا شوند. مثل فردی است که غدهای بدخیم روی بازوی خود دارد، اگر آن را به سرعت جدا نکنید ممکن است کل بدن را در برگیرد؛ عملیات بدخیم نیز به همین شکل است. تمام نقاط ضعف بدخیم نیستند، اگرچه در برخی موارد تصمیمگیری بین قطع عضو یا تزریق خون، تصمیمی سخت است.»
عوامل کلیدی تحلیل زیستپذیری مقدماتی: در هر بازسازی سه عنصر اصلی وجود دارند که عبارتند از: ۱- آمادگی هیاتمدیره و مدیریت ارشد در مواجهه با مشکلات و انجام اقدامات لازم. ۲- حفظ عملیات هسته زیستپذیری که بتواند تامین مالی لازم را برای پایداری شرکت در مراحل بازسازی فراهم کند. ۳- تمایل وامدهندگان برای تامین مالی کوتاهمدت که برای مراحل اولیه بازسازی شرکت (در زمان تبدیل داراییهای ثابت به جریان نقدی) لازم است. از آنجا که هیاتمدیره برای تغییر مدیریت وارد عمل شده و مدیریت جدید مسوولیت را برعهده گرفته است، تحلیل زیستپذیری مقدماتی بر وجود هسته پایدار و دسترسی به تامین مالی کوتاهمدت لازم برای بازسازی، تمرکز دارد.
هسته پایدار. در روند بازسازی شرکت باید هسته پایداری وجود داشته باشد که شرکت را در زمان تعیین و تصحیح مشکلات خود پشتیبانی کند. این هسته باید گردش مالی مثبت داشته باشد یا بتواند به سرعت در این وضعیت قرار گیرد. محصولات یا خدمات این هسته معمولا در وضعیت رقابتی هستند. شناسایی این هسته بسیار حیاتی و در برخی موارد بسیار سخت است. هسته همیشه کسبوکار اصلی یا بنیانگذار شرکت نیست. پس از شناسایی هسته باید در برنامهریزی خود، برنامههایی برای محافظت از هسته در مقابل فشارهای بازسازی در نظر داشته باشید.
حمایت وامدهنده. در بسیاری از موارد، هسته منبعی ضعیف است و نمیتواند مشکلات گردش مالی شرکت را جبران کند. راهکار حل این مشکل جذب حمایت وامدهندگان است. اگر وامدهنده تغییر ساختار بدهی را بپذیرد، میتواند کمک بزرگی به زیستپذیری کسبوکار داشته باشد. حمایت وامدهنده زمانی مورد توجه بیشتر قرار میگیرد که شرکت در حال تبدیل داراییهای ثابت و بیثمر خود به جریان نقدی است. در این مرحله اگر حمایت وامدهنده وجود نداشته باشد، زیستپذیری شرکت در ابهام قرار میگیرد. هر رهبر بازسازی که متوجه چنین شرایطی شود، احتمالا از چنین موقعیتی دوری میکند. ریچارد مدن، رئیس هیاتمدیره شرکت پوتلچ، در مسیر شغلی خود دو تحلیل زیستپذیری مقدماتی را در موقعیتهای بازسازی، اینگونه توصیف میکند: «یکی از عملیاتهایی که اداره کردم، دارای پرسنل خوبی بود و شرکت مادر آمادگی حمایت از آنان را داشت. تکنولوژی به شکل قابل قبولی مناسب بود. مشکل این بود که مالک قبلی، آنها را به جای سودآوری به سمت حجم فروش هدایت کرده بود. بررسی عنصر اصلی مشکل شرکت در مدت زمان یک یا دو هفته، تقریبا آسان بود. تمام کاری که باید انجام میگرفت بهکارگیری افراد باهوشی بود که قصد داشتند در راستای سیاست شرکت تلاش کنند.
به آنها گفتم سود چیزی است که باید بهدنبال آن بروند و آنها به جای متغیر حجم فروش، بهدنبال سود رفتند. ما در سال اول حدود ۶/ ۲ میلیون دلار ضرر کردیم ولی در سال دوم به ۲ تا ۳ میلیون دلار سود رسیدیم. در شرایطی دیگر، تجهیزات بسیار قدیمی در صنعتی غیررقابتی داشتم، ولی صنعت تغییر را شروع کرده بود. کلید کار، تشخیص این موضوع بود که فرصت چندانی نداریم؛ شرکت مادر تحمل زیان بزرگ را نداشت. در چنین مواردی، شرکت مادر یا بانک میگوید: «متاسفم، پول بیشتری دریافت نخواهید کرد.» تقریبا دوثانیه برای بررسی طول میکشد. متغیر مالی حیاتی بود. این موضوع باعث شد ما بر قسمتهایی از سازمان تمرکز کنیم که میتوانستیم اقدامی قابل توجه انجام دهیم. اشتباهات زیادی وجود داشت؛ بنابراین به این نتیجه رسیدیم که حدود ۵۵ درصد از کسبوکار را به یک شرکت بزرگ بفروشیم. در تمام تحلیلهای زیستپذیری مقدماتی، رهبر بازسازی یا مدیران شرکت بهدنبال تعیین امکان نجات شرکت با استفاده از منابع مالی هستهای پایدار هستند. اگر در تعیین هسته پایدار شکی بهوجود آید و افراد نتوانند هسته پایدار را تعیین کنند، شرکت نیازمند تحلیلهای دقیق میشود. این نوع تحلیلها در ادامه بررسی خواهند شد.
ارسال نظر