۲۰ کلمهای که همه چیز را درباره شما میگویند
با خودش امتحان کرد: شرکت ایزی اسنک، تولیدکننده میانوعدههای سالم برای کودکان است. با سابقه بیش از ۲۰ سال در این حوزه، محصولات ایزی اسنک را میتوانید در سراسر اروپا پیدا کنید.
اول از همه اینکه: تعداد کلمات خیلی بیشتر از ۲۰ بودند. دوم اینکه این معرفی بهشدت کسلکننده به نظر میرسید.
خانم گراتن بهعنوان اولین قدم برای آمادهسازی حساب اینستاگرام شرکت از جولیا خواسته بود متنی را برای قسمت BIO اینستاگرام بنویسد. این متن باید شرکت را به خوبی به کاربران معرفی میکرد. اما چون اینستاگرام برای این قسمت محدودیت ۱۵۰ کاراکتری قرار داده است، برای داشتن یک BIO قوی و موفق باید دقت زیادی بهکار رود.
اول از همه جولیا باید به این موضوع فکر میکرد که مخاطبان و کاربران شرکت چه کسانی هستند؟
ایزی اسنک عمدا برای کودکان اسنک تولید میکرد. هر چند طبیعی است که بزرگسالان هم از اسنکهای بچهها بخورند. از سوی دیگر، چند درصد از بچهها خودشان ممکن است به دنبال خرید اسنک از طریق اینترنت باشند؟ احتمالا برخی از نوجوانان این کار را بکنند، ولی اغلب این والدین هستند که برای نوع تغذیه کودکانشان تصمیم میگیرند. بهخصوص مادرها.
پس به احتمال زیاد بخش عمده کاربران را این افراد تشکیل میدهند.
یک قدم به جلو رفته بود.
نکتهای که خانم گراتن بهشدت روی آن تاکید کرده بود این بود که قسمت معرفی اینستاگرام شرکت باید بتواند به کاربربگوید که برجستهترین مشخصات یا به عبارتی فاکتورهای متمایزکننده از سایر رقبا چه چیزهایی هستند؟
جولیا با خودش فکر کرد: خب ما سعی میکنیم سالمترین اسنکها را تولید کنیم. ۹۰ درصد از محصول نهایی از مواد طبیعی تولید شده است. در عین حال که توانستهایم طعم اسنکها را هم خوشمزه نگه داریم.
این فکر به ذهنش رسید: سالم بودن به معنی بدمزه بودن نیست!
فکر جالبی بود؛ اکثر مشتریان اسنک و میانوعده تصور میکنند اگر سراغ خوراکیهای سالم بروند، لزوما مزه خوراکی هم کم میشود. شاید سابق بر این، این تصور تا حدی واقعیت داشت، اما اکنون با استفاده از تکنولوژیهای جدید، بسیاری از شرکتها توانستهاند خوراکیهای سالم با مزههای فوقالعاده تولید کنند. اما چیزی که در شعار یا ایده جولیا بد بود و میدانست خانم گراتن با دیدنش حتما کلهاش را خواهد کند این واژه بود: «بدمزه».
مشاور بازاریابی شرکت بهشدت روی این مساله تاکید کرده بود که تقریبا در هیچ شرایطی نباید در شعار یا عبارتی که به معرفی شرکت مربوط میشود، از کلماتی با معنای منفی استفاده کرد. اگر چه مخاطب یا کاربر به مفهوم شعار به درستی پی خواهد برد، اما مطالب بسیار زیادی در این باب وجود دارند که وجود کلمات با بار منفی، تاثیر خود را در ناخودآگاه مشتری خواهند گذاشت. پس، یک بازاریاب هم باید در عبارتهای کلیدی خود از عبارتهای منفی دوری کند.
جولیا به این فکر کرد: «سالم اما خوشمزه. یا طبیعی اما خوشمزه.» بهتر بود! اما هنوز کارش تمام نشده بود.
باید با دقت روی «ارزشهایی که این شرکت برای مشتریان ایجاد میکرد» تمرکز میکرد تا بتواند به بهترین شکل آنها را معرفی کند.خانم گراتن تاکید کرده بود که انتظار نداشته باشد در ۱۵۰ کاراکتر که باید شامل هشتگهای منحصربهفرد نیز باشند، بتواند کل کسبوکار شرکت را معرفی کند. پس کلمات را باید کاملا گزینشی انتخاب میکرد.جولیا با چالش دیگری هم روبهرو بود: شرکت اصالتا ایتالیایی بود و این طبیعی بود که بخواهد در معرفی از زبان ایتالیایی هم استفاده کند.
اما محصولات آنها به تمام اروپا صادر میشد، پس بازدیدکنندگان از کشورهای دیگر هم خواهند بود.اینستاگرام متنهای مرتبط به عکس یا BIO را بهطور خودکار ترجمه میکند، اما ترجمههای آن گاهی با چیزی که ما انتظار داریم همخوانی کامل ندارند. از سوی دیگر، جولیا میخواست کمی از رنگ و بوی ایتالیا را به این عبارات کوتاه ببخشد. میدانست که خوراکیهای ایتالیایی به نوعی مترادف خوشمزگی هستند. اما این کار مستلزم این بود که بتواند از فضای موجود کاملا بهینه استفاده کند.تلفنش را برداشت و دوباره کمی سراغ صفحات اجتماعی شرکتهای رقیب و شرکتهایی که محصولاتی مرتبط تولید میکردند رفت. بعد از کمی گشت و گذار متوجه شد، برخی از شرکتها در بخش معرفی خود از ایموجیها استفاده میکنند. این ابزار میتوانست بهویژه برای شرکتی که برای کودکان خوراکی تولید میکند مفید باشد و حتی فضای خوبی را برای او ذخیره کند. با استفاده از ایموجیهای مربوط به کودکان میتوانست بر این بخش بازار تاکید کند، بدون اینکه کاراکترهایی را که در دست داشت، مصرف کرده باشد.
یکی دو ایموجی را که به نظرش جالبتر میآمد انتخاب کرد.
در بررسیهایش جولیا متوجه شد برخی از شرکتها در بخش معرفی خود، بلافاصله مخاطبانشان را به مشارکت یا انجام کاری دعوت میکنند. مثلا آنها را تشویق میکنند که به اولین خرید خود اقدام کنند و برای اولین خرید تا مبلغ مشخصی تخفیف دریافت کنند. با خودش فکر کرد: الان ما به چنین ایدهای احتیاج داریم؟ به این نتیجه رسید که شاید این گزینه فعلا برای آنها خیلی مناسب نباشد.
تا این جای کار توانسته بود، جمعبندی خوبی انجام دهد:
برای مادرها #سلامتی #میان وعده برایمهم است و برای بچهها #خوشمزه بودن آن. ایزی اسنک ۲۰ سال است که هر دو خواسته را برآورده میکند. از برایاما هنوز کارش تمام نشده بود. در مورد هشتگهایی که استفاده کرده بود خیلی مطمئن نبود. لازم بود هنوز درباره آنها با خانم گراتن مشورت کند. قبل از اینکار قصد داشت چند روزی هم درباره این موضوع جستوجو کند.