روابطعمومی و هنر تحلیل اطلاعات
روابطعمومیهای آشنا به عدد و تحلیل میتوانند کارگشا باشند و با ارائه گزارشهایی جامع و مدون نقش کسبوکار را در صنعت برای انواع مخاطبانش شفاف کنند و در نهایت اعتبار لازم را از طریق همکاری با رسانهها برای برند بسازند. «ارتباطات تحلیلگر» یا AR شباهتهای ظریفی به «ارتباطات رسانه» دارد. استفاده از این ظرفیت نه فقط برای کسبوکارهای B۲B که برای همه کسبوکارهایی که قصد دارند خود را بهعنوان «رتبه یک» صنعت خود جایگاهسازی کنند، توصیه میشود.
تهیه گزارشهای برندساز معمولا نیازمند زمان است. روزنامهنگاران برای تهیه انواع محتوا زمان محدودی دارند، اما تحلیلگران برای تهیه گزارش عمیق خود مدت زمان بسیاری را صرف میکنند.مثلا در بخشی مانند فناوری تبلیغات در یک رسانه ممکن است یک روزنامهنگار به کل موضوعات این حیطه بپردازد درحالیکه در یک مجموعه تخصصی ارتباطات تحلیلگر بخشی از افراد تنها برای یک موضوع جزئی در این حیطه مانند بررسی پلتفرمهای جانبی فعالیت میکنند.
اگرچه ممکن است بین پرسشها و رویکرد روزنامهنگاران و تحلیلگران همپوشانی دیده شود اما اهداف نهایی آنها با هم متفاوت است. هرچند هردو طیف بهدنبال درک بهتر تحولات در یک فضای خاص هستند.
تحلیلگران گزارش خود را برای مخاطب مشخص منتشر میکنند و در آن جهتگیری هم دارند، مثلا به مخاطبان یک برند شفاف میگویند که از آنها خرید کنید یا نه. اما روزنامهنگاران تنها برای اطلاعات عمومی خوانندگان دیدگاههای مختلف را در گزارش خود جمعآوری و منتشر میکنند بدون هیچ موضعگیری. در گزارش تحلیلگران عملا با درجهای از ارتقا برای مخاطب روبهرو هستیم، اما در گزارش یک روزنامهنگار از یک کادر یا قالب مشخص محدود نمیتوان خارج شد.
باتوجه به تفاوتهای موجود طبعا جلسات توجیهی تحلیلگران بسیار دقیقتر از جلسات توجیهی رسانههاست. به عبارت دیگر میتوان گفت روزنامهنگاران در مورد یک کسبوکار بهدنبال پاسخ این پرسش هستند که این کسبوکار چه کاری را انجام میدهد اما تحلیلگران بهدنبال این هستند که این کسبوکار چگونه این کار را انجام میدهد. اگر یک کسبوکار بتواند از این ظرفیت تحلیلگران استفاده کند یک فرصت عالی برای تمایز با رقبای خود را بهدست آورده است.
یکی از بزرگترین تفاوتهای ارتباطات رسانه و ارتباطات تحلیلگر مدل همکاری است. معمولا کسبوکارهایی که بودجهای برای AR در نظر میگیرند میتوانند از مشارکت و پوشش عمیق توسط تحلیلگران استفاده کنند و جلسات توجیهی متعددی برای تولید گزارشهای مختلف و... داشته باشند. مجموعههایی هم که نمیتوانند بودجهای برای این حوزه در نظر بگیرند بهصورت محدود میتوانند از این خدمات استفاده و با برخی از تحلیلگران ارتباط برقرار کنند.
علاوه بر این تیمهای روابطعمومی باید با خلاقیت خود را در ذهن تحلیلگران مطرح کنند. آنها میتوانند با ارتباط مداوم با تحلیلگران و بهروزرسانی ماهانه اطلاعات درباره کسبوکار ارتباط بلندمدت خوبی با تحلیلگران بسازند و به اهداف مدنظر در جایگاهسازی کسبوکار دست پیدا کنند.
از مهمترین بازیگران ارتباطات تحلیلگر در دنیا میتوان به مجموعههای Gartner، Forrester و IDC اشاره کرد. گزارشهایی که از سوی چنین مجموعههای مطرحی منتشر میشوند میتواند تاثیر زیادی در اهداف بازاریابی یک کسبوکار داشته باشد. تیمهای روابطعمومی باهوش بازیگران ارتباطات تحلیلگر را ردیابی میکنند و برای آمادهسازی و انتشار گزارشهایی از این دست با افراد کلیدی ارتباط میگیرند.
برخورداری از یک استراتژی روابطعمومی برای ارتباط با انواع مخاطب امروز نیاز شرکتهای بزرگ و استارتآپها است که بیش از هر زمان دیگری به معرفی مجموعه و خدمات خود نیاز دارند. بیش از یکسال از شیوع ویروس کووید-۱۹ در دنیا گذشته و برای مخاطب شما قطعا جذاب است که با عدد و رقم ببیند که شما این سال عجیب را چگونه سپری کردهاید.
اگر دسترسی به مجموعههای تحلیلگر ندارید یا بودجهای برای آن درنظر نگرفتهاید، کافی است از تیم هوش تجاری یا BI کمک بگیرید. بعد از تهیه و تدوین گزارش قصه خود را تعریف کنید و توجه رسانهها و به تبع آن مخاطبان را بهخود جلب کنید. در معرض دید مخاطب خود قرار دهید. انتشار گزارشهای عملکرد کسبوکارها از این دوران موج بیشتری از همراهی افکارعمومی را در تاثیر مثبت یا منفی ناشی از شیوع ویروس کرونا برای یک کسبوکار پدید میآورد. بازنگری در برنامههای ارتباطات بازاریابی موثر خواهد بود. نباید فراموش کرد که این روابطعمومی است که این روزها میتواند در جایگاه یک رهبر، برنامه بازاریابی را هدایت کند و به هدف برساند.