بازیابی در عصر پساکرونا با رهبری سازمانی کوانتومی
نامناسب بودن این رویکرد قدیمی برای مدیریت و سازمانهای پیشرو با همهگیری افزایش پیدا کرده است، بهطوریکه ما به یک عصر کوانتومی سوق داده شدهایم که نیازمند جهش، چابکی، سازگاری و شجاعت است تا تصمیمات جسورانهای برای بقا و رشد در این دنیای بیثبات و غیرقابل پیشبینی اتخاذ کنیم. در عصر کوانتوم، این دنیای پیچیده و آشفته در اطراف ما، درون سازمانها و همچنین بدن و ذهن ما است.
الگوی کوانتومی به نوع جدیدی از رهبری نیاز دارد، بسیاری از رهبران نیاز دارند خودشان از نو اختراع کنند، فکر کنند، انجام دهند و در یک مسیر جدید قرار گیرند. رهبران کوانتومی میدانند چگونه با ایجاد فرهنگهای مراقبتی و مشارکتی، خلاقیت را در زمان عدماطمینان و بیثباتی پرورش دهند. آنها میتوانند بسیاری از پیامدهای احتمالی یک وضعیت را پیشبینی کنند و گزینههای مختلف را با ورود گسترده دیگران بررسی کنند. آنها شبکههای بههم پیوسته را ایجاد میکنند، همکاری را تقویت میکنند و بهجای موقعیت رسمی در سلسلهمراتب سازمانی، خودمختاری را برای تصمیمگیری کارکنان فراهم میکنند.
رهبران کوانتومی میتوانند چشماندازهای متفاوتی درباره واقعیت داشته باشند، آنها قادرند تا کنترل و فرماندهی را با آگاهی حسی بیشتر از هر وضعیتی جایگزین کنند که میتواند پتانسیل خلاقیت را از نبوداطمینان رها کند. این رهبران با سر و قلب خود هدایت میکنند.
برای بسیاری، این وظیفه شهودی است و بدیهی است که چالش در درک چگونگی تاثیر هر رفتار ما در این تغییر نهفته است. همه رهبران از خودآگاهی لازم برخوردار نیستند، بنابراین چه نوع سبک رهبری و فرهنگ سازمانی برای شیوههای جدید کار در جهان پس از همهگیری مورد نیاز است؟ چه مقادیری از فرآیند بازیابی را هدایت میکند؟ و ما چگونه چابکی و انعطافپذیری را برای رشد در عدم اطمینان ایجاد کنیم؟ رهبران سنتی و بوروکراتیک پاسخ این سوالات را پیدا نمیکنند مگر اینکه استراتژیهای رهبری خود را تغییر دهند که جهان تغییر کرده است و آنها نیز باید تغییر کنند. نگرشهای تحقیقات و اقدامات پیش از همهگیری و همچنین آخرین تحقیقات برای کمک به هدایت رهبران در دنیای جدید، پاسخهایی به این سوالات ارائه میکند. برای اینکه رهبران بتوانند با موفقیت سبک رهبری خود را به سبک مربوط به دنیای کوانتوم جدید تغییر دهند، به یک طرح اولیه نیاز دارند. این مدل جدید برای رهبری کوانتومی طرحی برای رهبری سازمانی در یک جهان پس از دوره همهگیری است که براساس بیش از ۲۵ سال تحقیق بینرشتهای در زمینههای علوم رفتاری، علوم رایانه، اقتصاد، علوم اعصاب و ... انجام شده و با تحقیقات جدیدی که طی همهگیری در سال ۲۰۲۰ انجام شده، بهدست آمده است.
این مقاله چهار مورد از این زمینههای اصلی شامل شفافیت، صراحت، آرامش و دلسوزی را بیان میکند.
* شفافیت: شفافیت نهتنها پیام بلکه باید ارزشها و هدف را نیز به روشنی بیان کند. رهبران باید بپرسند سازمان به کجا میرود و هدف بالاتر این سازمان چیست؟ چگونه میتوانیم به دنیا خدمت کنیم؟ مهم این است که از تصویر بزرگتر و پیدا کردن معنا در هرجومرج آگاهی داشته باشیم. سازمان مناسب کجای این دنیای جدید است و چه استراتژیهایی سبب موفقیت آن خواهد شد؟ هر رهبر باید ببیند چگونه میتواند سازمان خود را به یک نیروی خوب در جامعه جدید تبدیل کند. جهانبینی کوانتومی بر معنا و مفهوم هدف متمرکز است.
* صراحت: رهبران سازمانی باید صداقت، صراحت و امانتداری را به همه افراد سازمان نشان دهند. در عصر رسانههای اجتماعی اصالت میتواند به سهولت آشکار شود، بنابراین شفافیت نیاز دارد تا اصالت را موردتوجه قرار دهد. اگر رهبر سازمانی آنچه را که بیان میکند عمل کند، دیگران از او الهام خواهند گرفت. صراحت ایمنی روانی ایجاد میکند که تاثیر مثبتی بر عملکرد، مشارکت و سود خواهد داشت.
* آرامش: دورشدن از ترس و نگرانی حیاتی است. آرامش فراتر از امواج است و میتواند هوشعاطفی و همچنین هوش اجتماعی را تحتتاثیر قرار دهد که بر افراد پیرامون رهبران تاثیر میگذارد. تحقیقات نشان دادند وقتی رهبران هوشهیجانی- اجتماعی را ابراز میکنند آنها ماهیت ذهنی افراد پیرامون آنها را تحتتاثیر قرار میدهند. ما به عنوان یک انسان با بازتاب نرون (سلولهای مغزی) خود، احساسات و خلق و خوی افراد اطرافمان را میگیریم و از آنها تقلید میکنیم. هنگامی که رهبران سازمانی در لحظات بحرانی آرامش خود را حفظ میکنند، این شجاعت آنها را القا میکند و سبب ایجاد احساس آرامش در کارکنان میشود.
* دلسوزی: رهبری انسانی و کوانتومی یک مزیت رقابتی جدید ارائه میدهد. رهبران سازمانی که رهبری آمرانه را بهکار میگیرند مانند الگوهای قدیمی منسوخ خواهند شد. شرکتها بدون رهبری انسانی که بیانگر همدلی، مهربانی و عشق باشد زنده نخواهند ماند. در دنیای پساهمهگیری رهبران سازمانی که نسبت به سازمان دلسوزی واقعی نشان میدهند، پیشرفت خواهند کرد، آنها با سبک رهبری خود انرژی مثبت و ایمنی روانی را برای همه کارمندان ایجاد میکنند. رفتار یک تیم رهبری کوانتومی اثر موجی دارد، ابتدا توسط رهبران و سپس بهطور گسترده احساس میشود. این میتواند هم از طریق بررسیهای تعامل کارکنان و هم در سطح علوم اعصاب نشان داده شود. رفتار و عواطف ما برای اطرافیان مسری است. اگر ما درمان نسبتا خوب، ارتباطات شفاف و رفاه کارکنان را در اولویت قرار دهیم، فرهنگ سالمی را میسازیم که به یک دارایی تجاری قدرتمند تبدیل میشود. اگر ما کاهش هزینهها، غفلت از افراد و اهداف کوتاهمدت را در اولویت قرار دهیم، در این صورت تعهد کاهش پیدا میکند و بهطور بالقوه هرگونه بهرهوری را بهخطر میاندازد. اکنون زمان آن فرارسیده است که مسیر بهبودی را تعیین کنیم و رهبران سازمان حقانتخاب دارند: ادامه استفاده از رویکردهای رهبری منسوخ برای تعیین عملکرد، کاهش هزینهها و غفلت از افراد یا استفاده از این فرصت برای ایجاد یک سازمان الهامبخش با رهبری کوانتومی انسانی.