مدلهای کسب و کار تفکیکی
کسب و کارهای ارتباط با مشتری
کسب و کارهای نوآوری محصول
کسب و کارهای زیرساختی
البته این امکان وجود دارد که هر سه نوع این کسب و کارها باهم در یک شرکت وجود داشته باشند. اما برای اجتناب از تعارضات یا تاثیر متقابل نامطلوب حالت ایدهآل این است که به موسسات مستقل از یکدیگر تفکیک شوند و براین اساس بحث مدل کسب و کار تفکیکی مطرح شد. نقش کسب و کارهای ارتباط با مشتریان را یافتن و جذب مشتریان و ایجاد روابط با آنها تعریف میکنند. همین طور نقش کسب و کار نوآوری محصول را توسعه محصولات و خدمات جذاب و نقش کسب و کارهای زیرساختی را ایجاد و مدیریت پلتفرمهایی برای انجام عملیات با حجم بالا و تکراری برمیشمارند. اما محققان حوزه کسب و کار براین باورند که شرکتها باید این سه نوع کسب و کار را از یکدیگر تفکیک کرده و تنها بر یکی از آنها تمرکز یابند چرا که عوامل و الزامات پیشبرد هر کسب و کاری متفاوت است و این عوامل ممکن است با یکدیگر تعارض پیدا کرده یا مصالحههای ناخواستهای را در درون سازمان ایجاد کند.
سه نوع کسب و کار اصلی
بانکداری اختصاصی نمونهای از مورد مطرح شده است که سه کسب و کار در یک مدل کسب و کار طراحی شده بود و در خلال دهه گذشته چهره بانکداری اختصاصی بهطور قابل ملاحظهای دگرگون شد و مدل کسب و کار خود را تفکیک کرد. بانکداری اختصاصی سوئیس که هسته کسب وکار آن تامین خدمات بانکی برای افراد ثروتمند بود به عنوان صنعتی آرام و محافظهکار مشهور بود تا اینکه در دهه گذشته چهره این صنعت به طرز قابل ملاحظهای دگرگون شد. بانکداری اختصاصی بهطور سنتی به صورت عمودی یکپارچه بودند و کارهای مختلفی از مدیریت سرمایههای مالی تا واسطهگری و طراحی محصولات مالی را انجام میدادند. دلایل گستردهای برای این یکپارچگی عمودی وجود داشت؛ برون سپاری هزینهبر بود و به خاطر محرمانه بودن اطلاعات مالی افراد همه امور درون سازمان صورت میپذیرفت. اما محیط تغییر کرد و با از بین رفتن جاذبههای اسرارآمیز فعالیتهای بانکداری سوئیس محرمانه بودن اطلاعات به مساله کماهمیتی تبدیل شد و با ظهور تامینکنندگان خدمات ویژه از قبیل بانکهای ارائهدهنده خدمات تراکنش مالی و دفاتر خدمات مالی زنجیره ارزش بانکداری شکسته شد و برونسپاری به گزینه جذابی تبدیل شد. در صنعت بانکداری اختصاصی سوئیس تمرکز اولیه منحصرا بر مدیریت تراکنشهای بانکی بود در حالی که با تغییر محیط تمرکز فقط بر طراحی محصولات مالی جدید قرار گرفت.
موسسه بانکداری اختصاصی مائرکی بائومن در زوریخ سوئیس مثالی از بانکهایی است که مدل کسب و کار خود را تفکیک کرده است. این بانک پلتفرم تراکنشی کسب و کار خود را به صورت نهادی مجزا راهاندازی کرد که خدمات بانکداری را به سایر بانکها و کارگزاران اوراق قرضه ارائه میدهد و حال تنها بر برقراری ارتباط با مشتریان و ارائه مشاوره به آنها تمرکز کرده است. از سوی دیگر بزرگترین بانک اختصاصی سوئیس به نام پیکتت باقی ماندن به صورت یکپارچه را ترجیح داد. این موسسه 200 ساله ارتباطات عمیقی با مشتریان برقرار کرده و خود تراکنشهای مشتریان را اداره میکند و همزمان به طراحی محصولات مالی میپردازد. اگرچه این بانک تاکنون توانسته است موفق عمل کند اما باید تعاملات و تاثیرات متقابل را به دقت مدیریت کند.
تاثیرات متقابل این مدل کسب و کار به صورت زیر است:
این بانک به دو بازار مختلف با پویایی مختلف خدمترسانی میکند. مشاوره به افراد ثروتمند که کسب و کار بلندمدت و رابطهمحور محسوب میشود و فروش محصولات مالی به بانکهای اختصاصی که کسب وکار پویا است. بانک برای افزایش درآمد قصد دارد محصولات خود را به رقیب بفروشد که باعث ایجاد تضاد منافع میشود.
واحد متولی محصول بانک به مشاوران فشار میآورد که تنها محصولات بانک را به مشتریان بفروشند که این موضوع با ارائه مشاوره بیطرفانه در تعارض است.
کسب و کار پلتفرم تراکنشی که مبتنی بر کاهش هزینه و افزایش کارآیی است با کسب و کار مشاوره و تولید محصولات مالی که نیازمند استعدادهای خاص و پرهزینه است در تعارض است.
کسب وکار نوآوری محصول که پیشران آن سرعت ورود به بازار است با کسب و کار بلندمدت ارائه مشاوره به ثروتمندان ناسازگار است.