برای کربنزدایی، توقف جایز نیست
در اسپانیا که سرمایهگذاری قابل توجهی در انرژیهای تجدیدپذیر داشت، موج گرما باعث شده برای تامین برق، بیشتر به گاز طبیعی روی آورند. در آمریکا که روند تحول در تامین برق به کندی پیش میرود، برخی ایالتها با اقداماتی برای اختصاص یارانه به مصرفکنندگان، به افزایش قیمت بنزین واکنش نشان دادهاند و در پسزمینه، چشمانداز افزایش نرخ بهره و کاهش رشد، باعث شده است رهبران کشورها در مورد برنامههای سرمایهگذاری سبز خود، بازنگری کنند. این تلاشها نشاندهنده وضعیتی معماگونه هستند؛ چون یک دوره بحران و چالش میتواند زمان ایدهآلی برای پذیرش شرایط و سرعت بخشیدن به روند تحول باشد. این بحث را پیتر گاسمن، از مشاوران PwC در مقاله اخیر خود با عنوان «تسریع اقدامات برای تغییرات اقلیمی نیازمند همکاری همهجانبه است» مطرح کرد. او در این مقاله مینویسد: «نمیتوانیم اجازه دهیم ابهام کوتاهمدت سالهای اخیر، شروع بالا رفتن تورم و سایه رکود اقتصادی، تلاشهای ما را برای مقابله با چالش بلندمدت تغییرات اقلیمی خراب کند. اما کسبوکارها باید پیش بروند و دولتها باید با تدوین و تصریح سیاستها و قوانینی در راستای اهداف کربن صفر، همچنان از آنها حمایت کنند.»
این یعنی شرکتها حتی اگر با ابهام روبهرو باشند، باید در تکنولوژیهای مرتبط، تجزیه و تحلیل داده و مدلهای کسبوکاری که به کربنزدایی از سیستمها کمک میکنند، سرمایهگذاری جدیتری داشته باشند. و همانطور که گراسمن اشاره میکند، ائتلافهایی از سرمایه در حال شکلگیری است تا به تامین مالی این تحول کمک کنند: «سرمایهگذاران باید به ارزشآفرینی بلندمدت بپردازند.» شرکتها برای ارزشآفرینی بلندمدت با یک مساله پیچیده در ارتباط با پایداری روبهرو هستند. یک مقاله در PwC این موضوع را به شکل جالبی مطرح کرده است: هیاتمدیره یک شرکت، نامهای فرضی را به مدیرعامل نوشتهاند. آنها در این نامه تصدیق میکنند که مدیرعامل باید بر چالشهای کوتاهمدت متمرکز شود؛ یعنی حفاظت از کارکنان، رفع نیازهای مشتریان و تضمین بقای شرکت. بهعلاوه، هیاتمدیره اشاره میکند که مدت تصدی مدیرعامل در یک شرکت سهامی عام بزرگ، حدود پنج سال است و با این حال، وقتی صحبت از اهداف پایداری به میان میآید، از آن مدیرعامل خواسته میشود تعهداتی بدهد که اجرایی کردن کامل آنها ۱۵، ۲۰ یا حتی ۳۰ سال طول میکشد.
کاهش این شکاف بین اولویتهای کوتاه مدت و بلندمدت، همان جایی است که هیاتمدیره میتواند مفید واقع شود. هیاتمدیره شرکتها یک وظیفه قانونی دارند که از استراتژی بلندمدت یک شرکت مراقبت کنند و از آنجا که از سهامدارانی با تجربه بالا تشکیل شدهاند - تجربهای فراتر از شرکت و صنعتی که در آن فعالیت میکنند - برای همکاری با مدیران عامل و کمک به آنها برای عبور از چالشهای بلندمدت، از موقعیت خوبی برخوردارند. هیاتمدیرهها میتوانند در تعیین دستورالعملها و تسریع پیشرفت با مطرح کردن یک سری سوالهای مهم، کمک کنند، از جمله: استراتژی شما برای تسریع پیشرفت به سوی کربن صفر چیست؟ هدف از چنین پرسشهایی این نیست که مدیرعامل را در تنگنا قرار دهند، بلکه قرار است فضایی برای توسعه و اجرای برنامههای بلندمدت ایجاد شود. اما در اجرای این مسوولیت، چه کسانی قرار است با مدیرعامل همراه باشند؟ مدیران در تعداد رو به افزایشی از شرکتها از تخصص سطح بالایی برای تعیین مسیر به سوی کربن صفر برخوردار شدهاند. گراسمن و همکارانش در مقاله دیگری، ۱۶۴۰ شرکت را در سراسر دنیا مورد مطالعه قرار دادهاند. آنها مینویسند: «تقریبا از هر ۱۰ شرکت، هشت شرکت مسوولیت مدیریتی جدیدی مرتبط با پایداری معرفی کردهاند.»
حالا کلید کار این است که به این مدیران ارشد پایداری اختیار کامل داده شود تا هم در تعیین استراتژی و هم در عمل به آن، موثر باشند. نویسندگان مقاله همچنین یکسری نکتههای عملی را برای این کار معرفی میکنند، از جمله وارد کردن مدیر پایداری در جمع مدیران ارشد و تسریع گزارشدهی در مورد کارهای زیستمحیطی، اجتماعی و نظارتی(ESG). میبینیم که بار دیگر کلمه «تسریع» در اینجا به کار رفته است. وقتی صحبت از سرمایهگذاری در تحولات انرژی و کربنزدایی به میان میآید، دیگر زمان نداریم حتی یک لحظه پایمان را از روی پدال گازبرداریم.