سندروم ایمپاستر مزیتهای خودش را دارد
پروفسور توفیک، از تحقیقات خود دفاع کنید.
افرادی که با سندروم ایمپاستر آشنایی دارند، فکر میکنند این سندروم یکپارچه مضر است. مطمئنا این اعتقاد که شما به اندازهای که دیگران فکر میکنند قابلیت ندارید، شما را مضطرب میکند و عزت نفستان را کاهش میدهد. اما این سندروم یک جنبه مثبت هم دارد. تحقیقات من نشان میدهد تجربه کردن این پدیده میتواند شما را در برقراری روابط ماهرتر کند که یک عنصر کلیدی در موفقیت شغلی است. در یکی از مطالعات من، پزشکانی بودند که تفکرات ایمپاستر داشتند و به میزان قابلتوجهی در مدیریت تعاملات احساسی خود با بیماران، بهتر عمل میکردند. در مطالعه دیگری، از متقاضیان شغلی که تفکرات ایمپاستر بیشتری داشتند، در طول گفتوگوهای قبل از مصاحبه رسمی، یکسری سوال پرسیده شده بود و نتایج نشان داد مدیران مسوول استخدام، مهارتهای ارتباطی بهتری در آنها شناسایی کردهاند. در واقع، تفکرات ایمپاستر، شما را «دگر- محورتر» میکند - یعنی بیشتر به دیدگاهها و احساسات دیگران اهمیت میدهید که این موضوع شما را دوستداشتنیتر میکند. بهعلاوه، تفکرات ایمپاستر ظاهرا آسیبی به عملکرد افراد نمیزند - حداقل در نمونههایی که من بررسی کردم.
پس یعنی داشتن سندروم ایمپاستر اشکالی ندارد؟ یا حتی میتواند خوب باشد؟
نمیتوانم بگویم «خوب» است، اما یکی از اهدافم از انجام این تحقیق این بود که از انگ زدن به این افراد جلوگیری شود و دیدگاه متوازنتری ایجاد شود. امیدوارم این کار بتواند به افرادی که تفکرات ایمپاستر دارند کمک کند، استرس و اضطراب اولیه خودشان را تعدیل کنند. گاهی اوقات داشتن تفکرات ایمپاستر بد نیست. نباید آن را یک «سندروم» یا آسیب دانست.
اما مطمئنا این تفکرات به عملکرد افراد آسیب میرسانند، حتی اگر دیدگاهی که دیگران نسبت به آنها دارند را ارتقا دهند - بهویژه در مشاغل پرریسکی مثل ورزشکاران، افسران نظامی، حقوقدانان و مدیران عامل.
نکته جالب این است که تا امروز، هیچگونه شواهد کمی آزمایشگاهی وجود نداشته که اثبات کنند تفکرات ایمپاستر باعث کاهش عملکرد میشوند. با اینحال، این تفکر وجود دارد.
چطور تعیین میکنید آیا یک فرد سندروم ایمپاستر دارد یا نه و میزان آن چقدر است؟ مثلا در مطالعهای که با پزشکان داشتید، چطور متوجه شدید آنها به این سندروم دچار هستند؟
این سوال شما من را به ابتدای شروع کارم در این مورد میبرد. اوایل، وقتی میخواستم فارغالتحصیل شوم، فهمیدم چیزی که محققان در چند دهه آن را سندروم ایمپاستر یا پدیده ایمپاستر مینامند، قابل تشخیص از «ترس» نیست. بنابراین نیاز داشتیم آن را طوری که ویژگیهای بارزش مشخص باشد بسنجیم: یعنی این عقیده که دیگران قابلیتهای شما را دست بالا میگیرند. من از هفت لابراتوار و نمونههای میدانی که بیش ازهزار نفر را دربرمیگرفت استفاده کردم تا یک نظرسنجی روانشناسانه جدید را ایجاد و اعتبارسنجی کنم. به طور خاص، از افراد میخواهم مشخص کنند افکاری مثل «آنهایی که برایم مهم هستند، بیشتر از آنچه خودم فکر میکنم من را قابل میدانند» یا «دیگران فکر میکنند دانش من بیشتر از آن چیزی است که خودم باور دارم» با چه تناوبی سراغشان میآید.
با این تفاسیر، آیا باید به خودمان تلقین کنیم که تفکرات ایمپاستر داشته باشیم؟ بهعبارت دیگر، بهجای جملههای انگیزشی مثل «به اندازه کافی خوب هستم؛ به اندازه کافی باهوش هستم؛ و دیگران من را دوست دارند» که این روزها مد شده، باید به خودمان بگوییم «فکر نمیکنم به اندازه کافی خوب باشم؛ فکر نمیکنم به اندازه کافی باهوش باشم؛ نگران نیستم چون این ناامنی باعث میشود دیگران من را دوست داشته باشند؟»
اوه، نه! قطعا فکر نمیکنم که ما باید عمدا افکار ایمپاستر را به خودمان تلقین کنیم. راهکارهای بهتری وجود دارد که به شما کمک کند روابط حرفهای قویتری را شکل دهید. در عوض، امیدوارم نتیجه این تحقیق این باشد که وقتی دیدید چنین افکاری دارید، نباید دچار استرس شوید و این فکر هم به شما اضافه شود که داشتن افکار ایمپاستر باعث عملکرد ضعیف شما در کار میشود.
چه تعداد از ما دچار سندروم ایمپاستر هستیم؟
یک آمار که بارها مورد اشاره قرار گرفته، میگوید تقریبا ۷۰درصد افراد - حداقل در یک جنبه از مسیر کاری خود - افکار ایمپاستر دارند. این افکار وقتی به اوج خود میرسند که شما با یک چالش جدید در کارتان مواجه میشوید، یک شغل جدید را شروع میکنید، یا بعد از ارتقای شغلی با وظایف جدید مواجه میشوید.
آیا زنان و افراد رنگین پوست بیشتر تفکرات ایمپاستر دارند؟
در همه تحقیقاتم، به تفاوتهای بارزی برنخوردم. یعنی مردان سفیدپوست به اندازه زنان و رنگینپوستان، افکار ایمپاستر را تجربه میکنند. فکر میکنم وقتی افراد در گروههای اقلیت، به پدیده ایمپاستر اشاره میکنند، آن را با یک موضوع نامحسوستر مثل «عدمتعلق داشتن» تلفیق میکنند. یک تفکر ایمپاستر واقعی میگوید «همکارانم بیشتر از آنچه که هستم، من را باهوش میدانند.» ایمپاستر نمیگوید «من فکر میکنم دیگران در اینکه من به اینجا تعلق دارم یا نه، تردید دارند.»
آیا آشنایی با نکات مثبت سندروم ایمپاستر، این خطر را ندارد که دیگر فکر نکنیم تفکرات ایمپاستری داریم؟
سوال خوبی است. اگر بر این واقعیت متمرکز شوید که تفکرات ایمپاستر به شما در روابط میانفردی مزیت میدهد، آیا افکاری که دارید و تواناییهایی که ارائه میکنید محو میشوند؟ به تحقیقات بیشتری در این زمینه نیاز داریم، اما تردید دارم که علم به این موضوع باعث شود تفکرات ایمپاستر شما به طور کامل از بین برود. حتی افراد بسیار موفق مثل آلبرت انیشتین و هوارد شوالتز (مدیر استارباکس)، به صورت علنی به داشتن افکار ایمپاستر اذعان کردهاند.