ساختار سازمانی و فرهنگ شرکت آلفابت
معرفی کسب و کار جدیدی چون Waymo به مثابه یک شرکت تولید اتومبیلهای خودران و پروژه باگزدایی با هدف خاتمه دادن به اثر عوامل مزاحم در ردیابی آنها در راستای همین تجدید ساختار انجام شد. شرکت آلفا بت یک شرکت هلدینگ است که به خودی خود هیچ عملیات تجاری خاصی انجام نمیدهد و پس از اپل، مایکروسافت و آرامکو از نظر ارزش بازار چهارمین شرکت بزرگ دنیاست. این هلدینگ علاوه بر گوگل شرکتهای Calico، Nest، Access، X، Capital G، GV، Verily و Waymo را تحت پوشش دارد و از این نظر دارای ساختار سازمانیبخشی است در این ساختار هریک از بخشها (شرکتها) دارای یک مدیرعامل هستند که مستقیما به مدیرعامل آلفابت گزارش میدهند. ساختار بخشی آلفابت به مدیرعامل آن لری پیج و سایر مدیران ارشد هلدینگ آزادی بیشتری میدهد تا ورای چشمانداز گوگل مبنی بر «سازماندهی دادههای جهانی و قابل دسترس بودن و مفید کردن آن برای همگان» به دنبال پروژهها و حوزههای جدیدتری باشند. از سوی دیگر هر یک از شرکتهای تحت پوشش آلفابت دارای ساختار تخت هستند. ساختار تخت برای این شرکتها مزایایی چون کاهش بوروکراسی، انعطافپذیری بالا و ارتباطات موثر بین مدیران ارشد و کارکنان را به ارمغان آورده است. گوگل شرکت اصلی و بزرگترین شرکت تحت پوشش هلدینگ آلفابت است. شرکت آلفابت در راستای تحقق چشمانداز و ماموریت گوگل تنها در پنج سال گذشته بودجهای بالغ بر یکصد میلیارد دلار را صرف تحقیق و توسعه کرده است و این جدای از سرمایهگذاریهایی است که بهویژه در رابطه با پاندمی انجام شده است.
ارتباط ساختار سازمانی و فرهنگ در شرکت گوگل
در یک نگاه کلی ساختار گوگل از نظر حوزههای کسب و کار به دو بخش Google Services و Google Cloud قابل تقسیم است. در عمل مدیرعامل گوگل مستقیما با بخشهای Android، Search، You Tube، Apps، Maps، و Ads ارتباط دارد و برای آنها خطمشی تعیین میکند. موفقیت شرکت گوگل مدیون اثربخشی ساختار آن و وجود یک فرهنگ سازمانی است که به عالیترین شکل پشتیبان نوآوری است. گوگل بر ساختار سازمانی تخت پافشاری میکند و به آن پایبند است. در پشتیبانی از تداوم ساختار تخت، فرهنگ سازمانی گوگل بر ایجاد تغییر و برقراری پیوندهای بدون واسطه در سراسر سازمان تاکید دارد. این همراستایی میان ساختار و فرهنگ شانس موفقیت شرکت را بسیار افزایش میدهد. سودآوری مستمر و پایدار گوگل شاهدی بر این موفقیت است. ساختار سازمانی گوگل به نوبه خود پشتیبان فرهنگ سازمانی آن در رابطه با به حداکثر رساندن نوآوری است. نوآوری بر تصویرسازی از برند گوگل اثرگذار است و تصویر ذهنی برند گوگل از نقاط قوت اصلی این شرکت به حساب میآید. همچنین همسویی ساختار سازمانی با فرهنگ گوگل مزیتهای رقابتی این شرکت را در مقابل رقبای بینالمللی چون اپل، سامسونگ، آمازون، ای بیام، اینتل، مایکروسافت، فیس بوک، اسنپ چت، توییتر، دیسنی و نتفلیکس بهبود بخشیده است. از دیدگاه درون سازمانی نیز همراستایی فرهنگ و ساختار در گوگل به توسعه شایستگیها و مهارتهای کارکنانی که هدفی استراتژیک برای توسعه کسب و کار و تحقق رسالت و چشمانداز گوگل است کمک بسیاری کرده است.
در گوگل میان کارکردها رابطه و عملکرد متقابل وجود دارد و بنابراین ساختاری میان کارکردی ( Cross-Functional) را میطلبد که به لحاظ تکنیکی ساختاری ماتریسی است و به میزان قابلتوجهی تخت است. تخت بودن ساختار عامل مهم رشد و رقابت برای شرکتهای فعال در حوزه تکنولوژی است. تاکید گوگل بر ساختار تخت به معنای محدودسازی درجه سلسله مراتب عمودی در طراحی سازمان و تسهیل ارتباط مدیران با کارکنان، تیمها و گروههاست. در این ساختار کارکنان به طور موثر همدیگر را ملاقات میکنند و اطلاعات را به خوبی در میان تیمها به اشتراک میگذارند. علاوه بر تخت بودن، ویژگی دیگر در ساختار گوگل، گروهبندی وظیفهای است. مثلا شرکت دارای گروههایی چون گروه عملیات فروش، گروه مهندسی و طراحی و گروه مدیریت محصول است. علاوه بر آن گروهبندی وظیفهای میتواند بر اساس نوع محصول نیز انجام شود. مثلا گروه منابع انسانی برای توسعه تجهیزات پیکسلی نمونهای از این نوع گروهبندی است.
ویژگیهای فرهنگ سازمانی گوگل
اولین ویژگی فرهنگ سازمانی گوگل «گشودگی» است که به معنای به اشتراکگذاری اطلاعات برای بهبود فرآیندهای کسب و کار شرکت است. این ویژگی فرهنگی در سایه ساختار سازمانی ماتریسی تحقق مییابد. در چنین ساختاری از فرهنگ، کارکنان برای اعلان نظرات و ایدههای خود بهویژه در گردهماییهایی که مدیران بالادست نیز حضور دارند احساس آزادی میکنند. ویژگی دوم «نوآوری» است. در گوگل همه کارکنان به ارائه ایدههای نوآورانه تشویق میشوند زیرا نوآوری قلب تپنده شرکتهای فعال در حوزه تکنولوژی است و برای پشتیبانی از استراتژیهای کلان گوگل در زمینه مزیت رقابتی و رشد اهمیت حیاتی دارد. مشخصه سوم «هوشمندانه کارکردن با تاکید بر تعالی» است. در گوگل با هدف سرآمد شدن در صنعت از طریق تلاش برای طراحی محصولات و خدمات جدید کارکنان را به هوشمندانهتر کارکردن سوق میدهند. « جلب مشارکت عملی کارکنان» در پروژهها و کسب تجربه ویژگی دیگر فرهنگ گوگل است که از این طریق گوگل ایدههای جدید را نیز به بوته آزمایش میگذارد. و بالاخره فراهم کردن «فضای گرم و صمیمی» میان کارکنان است که علاوه بر تسهیل به اشتراکگذاری اطلاعات موجب افزایش رضایت کارکنان نیز میشود.
ساختار سازمانی گوگل برنقاط قوتی چون برند قدرتمند، ظرفیت نوآوری سریع و بدیع، تنوع کسب و کار و گستردگی ابعاد را به ارمغان آورده است اما چنین به نظر میرسد که وابستگی شدید فرآیندهای داخلی گوگل به تکنولوژیهای آنلاین و نیز حضور نامنسجم در توزیع و فروش لوازم مصرفی الکترونیکی به مثابه نقاط ضعف این ساختار قابل ذکر هستند.