انسان و فرآیندهای سهگانه آینده
در این میان، پرسشهای کلیدی و مهمی هستند که ما انسانها در زمان برنامهریزی برای توسعه هوش مصنوعی باید از خود بپرسیم؛ از جمله اینکه تکامل هوش مصنوعی چه تأثیری بر نگرشها، تعاملات و شناخت انسانها خواهد داشت؟ و اینکه تأثیر هوش مصنوعی بر فرهنگ ما، انسانیت و تاریخ چه خواهد بود؟
از ابتدای هزاره سوم، ذهن ما انسانها مشغول جستوجو و کاوش در واقعیتها و دانشی شده که قصد دارد قدرت استدلال و عقل بشر را برای حل مسائلی به کار بگیرد که نتایج و دستاوردهای چشمگیرتری را به دنبال داشته باشد. این جستوجوگری در هزارههای گذشته و در قالب پرسشهای دیگری نیز جریان داشته؛ از جمله پرسشهایی درباره تغییر فصلها، حرکت سیارات و شیوع بیماریها که یافتن پاسخهای درست برای آنها تأثیر بسزایی در پیشرفت علم و دانش بشر اولیه داشته است. بعدها نیز این پرسشها ابعاد جدیتر و جدیدتری به خود گرفت؛ از جمله چگونگی طراحی تقویمهای دقیق، روشهای جدید مسافرت، جابهجایی و ساخت واکسنهای جدید. بهطور کلی، پاسخهای داده شده به این پرسشها بود که باعث شد انسان به اعتماد به نفس بیشتری دست یافته و تواناییها و قابلیتهای خود را ارتقا بخشد و با قدرت بیشتری به مصاف چالشهای پیش روی خود برود.
با این همه، پیشرفتهای سریع و شگفتانگیز هوش مصنوعی خیلیها را به اندیشه فرو برده که آیا شکل دیگری از استدلال و تعقل وجود دارد که انسان نتوانسته باشد به آن دست یابد؟ یا اینکه از حوزه قدرت بشری خارج باشد و آیا واقعیتهایی وجود دارند که ما انسانها از درک آنها عاجز باشیم؟ چنین سوالاتی هنگامی بیشتر به ذهن ما خطور میکنند که میبینیم یک کامپیوتر توانسته یک استراتژی شطرنج فوق پیشرفته را برنامهریزی کند که نه در تاریخ سابقه داشته و نه به ذهن هیچ انسانی خطور کرده است.
حال این سوال مطرح میشود که در اینجا چه چیزی کشف شده و چگونه این کشف مهم اتفاق افتاده است؟ آیا دانش در حال پیشی گرفتن از ما انسانها نیست؟ البته این بار اول نیست که بشر در طول تاریخ شاهد تغییرات فناورانه بزرگی بوده است و بارها و بارها اتفاق افتاده که تکنولوژیهای جدید باعث دگرگون شدن ساختارهای اجتماعی و سیاسی جوامع بشری شدهاند؛ از جمله جایگزین شدن اسب با ماشین، جایگزین شدن تفنگهای فتیلهای با تفنگهای خودکار و جایگزین شدن انسان با ماشین.
با این همه، پیشرفتهای اخیر هوش مصنوعی بهگونهای بوده که کاملا بر تجربیات پیشین انسان در مسیر پیشرفت و تعالی برتری داشته و باعث شده تا دگرگونی عظیمی در نحوه درک انسان از واقعیت و فلسفه وجودی خود و نقشی که میتواند در جهان ایفا کند به وجود آورد. بنیان اصلی این پیشرفتها کامپیوتر و اینترنت است و نقطه اوج آن نیز هوش مصنوعی قدرتمندی است که به افکار و فعالیتهای بشر که بهشدت تقویت شده و تکامل یافتهاند، مجهز است. این نوع هوش جدید قادر است با آموختن از رفتار و افکار ما و انتخابهایی که انجام میدهیم ما را بهتر از خودمان بشناسد و نیازهای آینده ما را «شکل دهد».
امروزه ما با شبکهای از فرآیندهای نرمافزاری که در سراسر دنیا گسترش یافتهاند محاصره شدهایم؛ فرآیندهایی که تمام جنبههای زندگی روزمره ما، از خانههایمان گرفته تا حمل و نقل و خبررسانی و بازارهای مالی را تحت تأثیر قرار دادهاند. در این میان، جهش خیرهکننده هوشمصنوعی و یادگیری ماشینی و ورود آنها به حوزههایی که تا پیش از این ما انسانها واردشان نشدهایم یا قادر به درک کامل آنها نبودهایم، موجب شده تا هوش مصنوعی جدید به خوبی نقش «تقویتکنندههای پویای پردازش اطلاعات» (Dynamic information processing augmenter) را برای ما ایفا کند و ما را قادر سازد تا با کمک آنها به کارهایی که مدنظرمان است بهتر و سریعتر بپردازیم. به بیان نمادین میتوان گفت که هوش مصنوعی بهمانند «یک هواپیمای ذهنی» برای ما انسانها عمل میکند که بیشتر از آنکه یک ابزار در دست انسان باشد نقش همکار و تکمیلکننده را برای او بازی میکند.
هوش مصنوعی در حال شکلدهی به جهانی است که در آن، تصمیمات به سه شکلگرفته میشوند: توسط انسانها (که از قدیم رایج بوده)، توسط ماشینها (که چند سالی است رواج پیدا کرده) و توسط انسان و ماشین که پدیده کاملاً جدیدی است و بهسرعت رو به افزایش است. در واقع، هوش مصنوعی در حال دگرگونسازی ماشینهاست، بهطوری که آنها دیگر نه ابزارهایی در دست ما انسانها، بلکه همکارانی هستند که همراه با ما کار میکنند. درگذشته این ما انسانها بودیم که به ماشینها دستور میدادیم چه کاری انجام دهند. حال آنکه امروزه ما از ماشینها و هوش مصنوعی میپرسیم: «بر اساس نتیجهگیری تو ما چگونه باید این کار را انجام دهیم؟»
تداوم چنین وضعیتی در آینده و نقشآفرینی تعیینکننده هوش مصنوعی در آینده ما انسانها، نه برای موجودیت انسان تهدیدکننده است و نه اینکه باعث حذف انسان میشود، چراکه این نوع نقشآفرینی هوش مصنوعی در نهایت موجب خواهد شد تا ما انسانها در جهانی زندگی کنیم که بسیاری از اهدافی که امروزه دستیابی به آنها برای ما انسانها غیرممکن است بهآسانی امکانپذیر شود. علاوه بر این، بسیاری از فعالیتهایی که تاکنون در انحصار انسانها بوده مانند آهنگسازی، کشف داروها و نویسندگی با همکاری هوش مصنوعی انجام میشود یا اینکه انجام آنها بهطور کلی به هوش مصنوعی واگذار میشود. در این میان ما باید انتظار داشته باشیم که فرآیندهای آینده به سه گروه فرآیندهای کاملا انسانی، فرآیندهای کاملا ماشینی و فرآیندهای هیبریدی یعنی با تعامل انسان و ماشین تقسیم شوند.