یافتن زمان مناسب و لحن مناسب، کلید موفقیت در مطرح کردن خواستههای شغلی است
زمینهسازی برای درخواست اضافه حقوق
این مجموعه مانند یک راهنما برای کسانی است که میخواهند مسیر شغلی معناداری را بر اساس شرایط و معیارهای خود بسازند.
مجری این پادکستها، «ایلینی ماتا» از خبرنگاران مجله است و طیف وسیعی از مباحث را با مهمانان بررسی میکند؛ از تکنیکهای مصاحبه تا برخورد با مدیران بدقلق. حتی به این سوال پاسخ میدهد که «آیا اصلا برای شغل شرکتی ساخته شدهام یا نه؟» گرچه هدف این مجموعه، راهنمایی تازهکارهاست اما همه کارمندها در هر سن و ردهای میتوانند از درسهای آن بهره ببرند. اخیرا «آنه لیز گاتا»، نویسنده و کارشناس امور مالی و «گوریک انگ» مشاور حوزه شغلی، مهمان این پادکست بوده و درباره موضوعی صحبت کردهاند که برای بسیاری از ما جالب و البته چالشبرانگیز است: «درخواست اضافه حقوق». آنها توضیح میدهند که چطور زمینهسازی کنیم، چه زمانی گفتوگو با مدیر را آغاز کنیم و مذاکرات احتمالی بعدی را چطور پیش ببریم. ایلینی میگوید پیش از شروع گفتوگو از مخاطبهایمان خواستم که تجربیاتشان را از اولین باری که درخواست اضافه حقوق کردند با من در میان بگذارند. «هوآن» این پیام را برایمان فرستاد: «اولین باری که درخواست اضافه حقوق دادم، خیلی میترسیدم. به همین خاطر برایم خیلی سخت بود. حالا نزدیک چهار سال هست که در این شرکت کار میکنم و تازه دارم میفهمم که چقدر برای تیمم ارزش داشتهام. باید بدانید چقدر ارزش دارید. این بزرگترین درسی است که طی آن فرآیند یاد گرفتم.» حق با هوآن است. مهم است که ارزشتان را بدانید اما برای درخواست اولین اضافه حقوق باید استراتژی داشته باشید و شرایط رئیستان و رئیسِ رئیستان و آنچه در شرکت میگذرد را با دقت زیر نظر داشته باشید. بعضیها میگویند «کافی است با رئیست چانه بزنی تا حقوقت را بیشتر کند.» اما این کافی نیست.
یکی از نکات مهمی که باید بدانید این است که درخواست اضافه حقوق، فراتر از یک گفتوگو با رئیس است. این درخواست، یک فرآیند است که از روز اول شروع کارتان، آغاز میشود. اگر اولین بار است که قصد درخواست افزایش حقوق دارید و نمیدانید از کجا شروع کنید با من و مهمانانم،
«آنه لیز گاتا» و «گوریک انگ» همراه شوید. این دو در امور مالی و شغلی یک دنیا تجربه دارند و اینجا هستند تا به تازهواردها یاد دهند که چطور این پروسه را پیش ببرند؛ از زمینهسازی گرفته تا صحبت با مدیر و گفتوگوهای بعدی.
ایلینی: خوش آمدید. قبل از اینکه تجربه خودم را تعریف کنم، دوست دارم از شما بپرسم که آیا اولین باری که چنین درخواستی کردید را به یاد دارید؟
گوریک: خب، راستش اولین بار، زمانی بود که اصلا حقوقی نمیگرفتم چون داوطلبانه برای یک شرکت کار میکردم اما از یک جایی به بعد دیدم که درآمد خوبی دارند و من هم در این درآمدزایی به آنها کمک میکنم. دیدم کارهایی که من برایشان انجام میدادم از حجم کار کارمندها بیشتر بود.
به همین علت گفتم «ببینید! دوست دارم برای بلندمدت و حتی تا پایان ترم برایتان کار کنم. اما در حال بررسی آپشنهای دیگرم هستم و راستش، آنها حقوق میدهند. آیا امکانش هست درباره حاصل این دسترنج صحبت کنیم؟» منظورم حقوق بود و تا جایی که خاطرم هست، یک کارت هدیه به من دادند.
جدی؟ وای چه خندهدار!
گوریک: بله. اگر درخواست نمیکردم هیچ چیز عایدم نمیشد.
چه جالب. آنه، کنجکاوم داستان تو را بشنوم.
آنه: حتما. من در اولین سالهای اشتغالم در شرکتی کار میکردم که حقوق پرداختیشان چندان جذاب نبود اما در عوض، هر سال یک اضافه حقوق خیلی خوب میدادند. پس مجبور نبودم برای اولین و حتی دومین و سومین و چهارمین اضافه حقوقم بجنگم. اما وقتی از آنجا به یک شرکت دیگر رفتم، برای اولین بار مجبور شدم برای افزایش حقوق مذاکره کنم. که چند ماه طول کشید.
من وقتی برای اولین بار میخواستم درخواست افزایش حقوق دهم، یادم هست که به مادرم زنگ زدم و گفتم «چطور جملهبندی کنم؟» چون از نظر من، ارتباط گرفتن، سختترین کار است. چطور منظورم را برسانم که هم حرفهای به نظر بیایم و هم خودم باشم؟ یک سری چیزها را نوشتم و تمرین کردم. حتی بداههگویی را هم تمرین کردم. از قبل از مدیرم خواستم که یک روز را برای صحبت تعیین کنیم. در روز جلسه به او گفتم «حقوق من اینقدر است و حقوقی که دوست دارم اینقدر.» او گفت «بسیار خب، خبرت میکنم.» فکر کنم سه هفته یا بیشتر طول کشید و سپس آمد و گفت «تبریک! حقوقت را افزایش دادیم.» اما از مبلغ درخواستی من، خیلی کمتر بود. فورا گفتم «راه دارد بیشترش کنید؟» و او گفت «تلاشم را میکنم.» سپس برگشت و گفت «متاسفم. این مبلغی است که سر آن توافق کردهاند. فکر نمیکنم بیشتر از این را قبول کنند.» همانطور که گفتم یکی از چالشهای من ارتباط گرفتن است. قبل از اینکه ادامه داستان را بشنویم، سوالی دارم. تازهواردها که در سالهای اول مسیر حرفهای خود هستند هنگام درخواست اضافه حقوق معمولا با چه چالشهایی مواجه میشوند؟
آنه: چند چالش وجود دارد. یکی از شایعترینها این است که با خودت میگویی «آیا اصلا استحقاق افزایش حقوق را دارم؟ آیا کیفیت کارم آنقدری بوده که لیاقتش را داشته باشم؟» و اگر کسی برای مقایسه وجود نداشته باشد، مثل یک همکار همرده، یا کسی نباشد که از او توصیه بگیریم
(مثل صحبت تو با مادرت)، ممکن است حس کنی که هنوز لیاقت آن را نداری. دومین چالش این است که دوست نداری از نگاه کارفرما یک آدم پولدوست به نظر برسی؛ کسی که به خاطر پول کار میکند. پس دچار تردید میشوی.
مگر همه ما به خاطر پول کار نمیکنیم؟ پس چه اشکالی دارد که درخواستش کنیم؟
آنه: دقیقا.
یافتن ارزش خود، خیلی سخت است. نمیدانم دلیلش سندروم ایمپاستر است یا اینکه کلا در دفاع از خود ناتوانیم؟
گوریک: مهم، یافتن زمان مناسب و لحن مناسب است. نه فقط در مورد مقوله اضافه حقوق بلکه همه زمینهها. زمان مناسب و لحن مناسب.
گاهی دیدهام که بعضی کارمندها خیلی زودتر یا دیرتر از زمان مناسب درخواست میکنند یا با لحنی خیلی آرام یا خیلی محکم. مدیرها، خیلی از آنهایی که با من صحبت میکنند، میگویند «امان از بچههای امروزی.
این نسل Y و Z خیلی حق به جانبند. هنوز دو هفته از استخدامشان نگذشته میخواهند مدیرعامل شوند.» این یک نمونه از درخواست خیلی زود است.
برعکس آن، کارمندهایی هستند که دچار سندروم ایمپاسترند و همیشه به دستاوردهایشان شک دارند.
فرض کن یک کارمند تازهکاری و دچار این سندرومی. ممکن است کسی نباشد که به تو بگوید «در اینجا روال به این شکل است.»
در این شرایط چه کار میکنی؟ احتمالا تا ابد صبر میکنی و شاید وقتی درخواست کنی که خیلی دیر شده. بعضیها هم خیلی محکم و حق به جانب صحبت میکنند، طوری که انگار مستحق اضافه حقوقند.
مثلا میگویند «من این رقم را میخواهم.» همه چیز به لحن بستگی دارد. برعکس، بعضیها آنقدر نرم و ملایم صحبت میکنند که به خودشان میآیند و میبینند دارند علیه خودشان مذاکره میکنند.
مثلا «امکانش هست درباره حقوقم صحبت کنیم؟ البته اگر نمیخواهید، مجبور نیستیدها!» سوال را پرسیده و خودش به جای طرف مقابل جواب داده. بعضیها هم بیش از حد توضیح میدهند. پس مهم، انتخاب زمان و لحن مناسب است.
از نظر شما چه زمانی مناسب است؟ بعد از اینکه یک پروژه بزرگ را تمام کردیم؟ یا پس از سه پروژه؟ چون شغلها با هم فرق دارند. چه چیزهایی را باید لحاظ کنیم تا به این نتیجه برسیم که «اوکی! فلان موقع درخواست میکنم.» به من گفته بودند «وقتی کارهایت از محدوده وظایف شغلی اولیه خارج شد، آن موقع میتوانی درخواست کنی.» نظر شما چیست؟
آنه: من موافقم اما گاهی باید سابقه کارت در آن شرکت را هم در نظر بگیری. ممکن است وارد یک شرکت شوی و آنها در عرض یکی دو ماه، وظایف بیشتری به تو بدهند. دو ماه برای درخواست افزایش حقوق، خیلی زود است. به نظر من اگر ۶ ماه از استخدامت گذشته باشد، عملکردت به خوبی مشخص شده و اگر فراتر از انتظارات بوده باشد، میتوانی با قدرت بیشتری درخواستت را مطرح کنی. بعضیها هستند که بیش از یک سال از استخدامشان گذشته اما صبر میکنند تا ارزیابی عملکرد بعدی. به نظرم اینطوری خیلی دیر میشود.
بهتر است موضوع را در ابتدای سال مطرح کنی چون اول سال، شرکت در حال تعیین اهداف است و دقیقا میدانی دفعه بعد براساس چه معیارهایی سنجیده خواهی شد و هر جا عملکردت فراتر از انتظارات بود، میتوانی آن را ثبت کنی. سپس وقتی موعد گفتوگو فرا رسید به مدیرت میگویی «همانطور که اول سال گفتم، واقعا دوست دارم حقوقم اضافه شود. این شرح عملکرد من در این مدت است.» با استناد به عملکردت، میتوانی از موجه بودن درخواستت مطمئن شوی. اگر تا ارزیابی بعدی صبر کنی، ممکن است بودجه ته کشیده باشد.
پس زمانبندی خیلی مهم است.
گوریک: منظورم از زمان، صرفا زمان تقویمی یا بودجهبندی نیست. عملکرد و پتانسیلت هم مهم است. زمانی که از خودت میپرسی «آیا از نظر دیگران، عملکرد بالایی دارم؟» و سپس این سوال را میپرسی «آیا پتانسیل بالایی هم دارم؟»
و اگر جوابش مثبت باشد، احتمالا دیگران این پتانسیل را در تو دیدهاند و وظایفی فراتر از کارهای اولیهات به تو سپردهاند. مثل حضور در یک جلسه مهم با مشتری و وقتی از حوزه وظایف محوری شغلت فراتر رفتهای، مثل این است که ارتقا گرفتهای.
ارتقا در قالب وظایف اضافی اما تحت عنوان شغلی فعلیات. در این نقطه میتوانی از خودت بپرسی «حالا که به من اعتماد دارند و مسوولیتهای مهمتر به من دادهاند و یک جورهایی ارتقا یافتهام، میتوانم درخواست افزایش حقوق یا ارتقا کنم؟»
تا حالا اینجوری به ارتقا نگاه نکرده بودم.
گوریک: در این مرحله مشخص شده که ارزش تو برای آنها بیشتر است.
یکی از شنوندهها به نام «هارشینی» نوشته: «چند ماه پیش کارم را شروع کردم. حقوق درج شده در آگهی، یک و نیم برابر بیشتر از حقوقی بود که به من پیشنهاد کردند چون سابقه کارم کم بود. مدیر و تیم از کارم راضیاند و فکر میکنم سریعتر از انتظارشان به اهدافم میرسم. به نظرتان میتوانم مستقیما درخواست کنم که همان حقوق آگهی را پرداخت کنند؟ اگر نه، چقدر باید صبر کنم و چه رقمی را درخواست کنم؟»
آنه: اگر از شش ماه گذشته، میتوانی درخواست کنی چون شش ماه برای اثبات ارزشی که برای شرکت و تیم آوردهای، کافی است و احتمال اینکه حقوقت اضافه شود یا حداقل در لیست انتظار قرار بگیری، بیشتر است. البته، قبل از آن حتما از منابع انسانی تحقیق و پرسوجو کن تا ببینی سیاست شرکت در رابطه با افزایش حقوق چیست و محدوده افزایش حقوق از نظر درصدی، چقدر است و بر اساس آن، درخواستت را مطرح کن.
گوریک: این توصیه را خیلی دوست دارم چون باید قبل از گفتوگو بر سر افزایش حقوق، کارهای دیگری انجام دهیم. مذاکره درباره حقوق، کاری نیست که از خواب بیدار شوی و بگویی «امروز قرار جلسه را میگذارم.» بهتر است قبل از آن، با افراد دیگر درباره این تصمیم و فرد تصمیمگیرنده، صحبت کنی. منظورم این است که در محل کار برای خودت متحدهایی پیدا کنی و منتورهایی که راهنماییات کنند.
این یک پروسه است که باید از روز اول شروع به کار، استارتش را بزنی تا ببینی کارها در آنجا چطور پیش میرود و روال به چه شکل است. ممکن است در ظاهر سیاست یا قانون مکتوبی وجود داشته باشد اما باید با پرسوجو بفهمی که امکان دور زدنش هست.
من اگر جای هارشینی باشم ابتدا تحقیق میکنم تا ببینم شرط «داشتن سابقه» از کجا آمده، منظورشان از سابقه چیست و آیا دربارهاش سختگیرند یا نه.
بعضی از شرکتها در شروط استخدام مینویسند «سابقه»، اما ممکن است منظورشان، توانایی «ایفای سهم» یا مشارکت باشد و در عمل هم همین را از کارمند بخواهند. ظاهرا مورد هارشینی، همین است.
کارفرمای او معتقد است که هر کسی باسابقهتر باشد، توانایی مشارکتش بیشتر است. اما هارشینی بهرغم نداشتن سابقه، توانست مشارکت کند. پس در اینجا طبق قانون مکتوب، سابقه مهم است اما منظورشان، سهیم بودن در امور و مشارکت است. از طریق گفتوگو با همکارهایی که این مراحل را گذراندهاند، میتوانی از این قوانین نانوشته مطلع شوی. تا جایی که میتوانی خودت را به اطلاعات مجهز کن.
پس اینطوری زمینه را برای درخواست اضافه حقوق فراهم میکنیم. در بخش بعدی درباره مذاکره اصلی با رئیس و استراتژیهایی صحبت خواهیم کرد که نتیجه را تضمین میکنند.