نقش دولتها در تصمیمگیری برای استفاده از پلتفرمهای شبکهای
اروپا، برخلاف آمریکا و چین تمایلی برای توسعه پلتفرمهای شبکهای مخصوص خود نشان نداده است و بیشتر توجه خود را معطوف به توسعه فناوریهای دیجیتالی داخلی و حمایت از شرکتها و دانشگاههای پیشرو در این زمینه کرده است. یکی از علل عقبماندگی اروپاییها در زمینه طراحی و ساخت پلتفرمهای شبکهای جهانی که قابلیت رقابت با پلتفرمهای آمریکایی و چینی را داشته باشند این است که تفاوتهای قانونی و تنوع زبانی گسترده در اروپا موجب شده انگیزهها برای ایجاد یک پلتفرم شبکهای اروپایی که بتواند به کاربرانی با زبانهای مختلف سرویس دهد و مهمتر از آن قادر باشد تمام چارچوبهای قانونی و مقرراتی کشورهای پرتعداد اروپایی را رعایت کند، تا حد زیادی کاهش یابد.
به همین دلیل، اروپاییها بیشتر روی ضوابط قانونی استفاده از پلتفرمهای شبکهای جهانی متمرکز شدهاند. در میان کشورهای عضو اتحادیه اروپا، دو قدرت سنتی و همیشگی یعنی آلمان و فرانسه در تلاش هستند تا چارچوبهای قانونی و عملیاتی جامعی را تدوین کنند که استفاده از پلتفرمهای شبکهای مبتنی بر هوش مصنوعی را با محوریت دادن به پلتفرمهای شبکهای آمریکایی مورد تاکید قرار میدهد. هند بهعنوان یک قدرت نوظهور و بهسرعت در حال پیشرفت، دارای سرمایههای معنوی و فکری خوبی برای توسعه پلتفرمهای شبکهای خود است و به لطف حضور و فعالیت تعداد قابلتوجهی از نخبگان مهندسی و فناوریهای دیجیتال در این کشور پرجمعیت و پهناور، میرود تا پلتفرمهای بومی قدرتمندی را شکل دهد که فقط به کاربران چند صدمیلیونی هندی متکی است و نیازی به داشتن کاربران چندانی خارج از هند ندارد. البته این به آن معنا نیست که هندیها قادر به طراحی و ساخت پلتفرمهای مناسب برای سایر کشورهای منطقه یا جهان نیستند، چراکه در دهه اخیر انبوهی از مهندسان هندی در فرآیند توسعه پلتفرمهای اجتماعی مشارکت داشتهاند. در نتیجه، از شناخت کاملی از این پلتفرمها برخوردارند و نه به واردات تکنولوژی پلتفرمهای شبکهای از سایر کشورها نیازی دارند و نه به مهندسان و استعدادهای برتر در این زمینه؛ چراکه هردوی این ملزومات بهوفور در هند پیدا میشود.
روسیه که از دیرباز در زمینه علم و ریاضیات زبانزد خاص و عام بوده و دانشمندان زیادی را پرورش داده، در عرصه محصولات و خدمات دیجیتالی حرف چندانی برای گفتن ندارد و تا حد زیادی به خارج از مرزها وابسته است. با این همه، توان بالای روسها در رخنه کردن به سیستمهای سایر کشورها در سالهای اخیر، باعث شده خیلیها به این نتیجه برسند که باید روسیه را نیز بهعنوان یکی از قدرتهای مهم فناورانه جهان پذیرفت. البته روسها با اینکه تا حد زیادی از حفرهها و ضعفهای امنیتی پلتفرمهای شبکهای بینالمللی آگاه هستند، بیشتر بر استفاده از پلتفرمهای شبکهای ملی خود مانند ایندکس تمرکز کردهاند و محدودیتهای زیادی را برای کاربران غیرروسی این پلتفرمها در نظر گرفتهاند. درواقع، موضوع پلتفرمهای شبکهای و در ابعادی وسیعتر، موضوع هوش مصنوعی در روسیه بهصورت بخشی از ملاحظات قانونی ملی در نظر گرفته میشود.
دولت روسیه میکوشد تا پلتفرمهای شبکهای را بهگونهای مهار کند که از سوءاستفاده برنامهریزان و صاحبان این پلتفرمها از موقعیت و تاثیرگذاری اجتماعیشان جلوگیری به عمل آید. به عبارت کلیتر، دولتمردان روسیه با مساله ظهور و گسترش پلتفرمهای شبکهای بهعنوان یک موضوع مرتبط با استراتژی بینالملل برخورد کردهاند، چراکه معتقد بوده و هستند که با ورود و گسترش پلتفرمهای شبکهای خارجی، موجی از مفاهیم و ارزشهای فرهنگی و اجتماعی جدید و پیامدهای اقتصادی و راهبردی پدیدار خواهد شد. در نتیجه این نگرانی در ذهن اغلب دولتمردان روس وجود دارد که دامنه نفوذ پلتفرمهای شبکهای مبتنی بر هوش مصنوعی به شکلی عمیق و غیرقابل کنترل شود که امکان مهار آن از جانب دولت روسیه وجود نداشته باشد. در مورد سایر کشورهای جهان که فاقد پلتفرمهای شبکهای قدرتمند و پرطرفدار ملی و محلی هستند نیز باید گفت که آنها باید از میان سه گزینه یکی را برگزینند: ۱) محدودسازی وابستگی به پلتفرمهایی که ممکن است در خدمت منافع و اهداف یک دولت متخاصم باشند، ۲) آسیبپذیر ماندن در حوزه استفاده از پلتفرمهای شبکهای خارجی و تن دادن به خطراتی مانند دستیابی کشورهای دیگر به اطلاعات شخصی شهروندان و ۳) ایجاد تعادل بین فرصتها و تهدیدهای ناشی از گسترش پلتفرمهای متعدد خارجی.
به هر حال یک دولت میتواند تصمیم بگیرد که خطرات ناشی از اجازه فعالیت دادن به پلتفرمهای شبکهای خارجی در درون مرزهایش امری غیرقابل پذیرش است. در حالی که یک دولت دیگر با علم به وجود چنین خطراتی ترجیح میدهد بهجای ایجاد محدودیت و ممنوع کردن یک پلتفرم شبکهای، سراغ سیاست رقیبتراشی برای آن پلتفرم برود و شهروندانش را به سمت استفاده از پلتفرمهای خارجی دیگر ترغیب کند. دولتی دیگر هم میکوشد تا با حمایت از پلتفرمهای داخلی و وطنی برای پلتفرمهای خارجی رقیب ایجاد کند و به این وسیله دامنه نفوذ و تاثیرگذاری پلتفرمهای خارجی را به حداقل برساند؛ هرچند که میزان ریسک و هزینههای اتخاذ چنین رویکردی بالاست. به همین دلیل هم هست که کشورهای پیشرفته جهان ترجیح میدهند تا از وابستگی به محصولات فناورانه متعلق به کشوری دیگر (چه پلتفرمهای شبکهای و رسانههای اجتماعی، و چه سرویسهای مسیریابی) خودداری کنند.
ذکر این نکته مهم در اینجا خالی از لطف نیست که چه بخواهیم و چه نخواهیم، پلتفرمهای شبکهای طراحی شده در یک کشور، دارای قدرت فراوانی برای تاثیرگذاری بر کشورهای مصرفکننده این پلتفرمها هستند و قادرند تحولات اجتماعی و سیاسی چشمگیری را در این کشورها رقم بزنند. در گذشته، منابع اطلاعاتی و ارتباطی تاثیرگذار بر تحولات اجتماعی و سیاسی عمدتا محلی و ملی بودند، حال آنکه امروزه پلتفرمهای شبکهای خارجی تا حد زیادی نبض اقتصاد و تجارت و حملونقل در کشورها را در دست دارند و جریان تحریک تقاضا و مسیردهی به عرضه را هدایت میکنند. به این ترتیب است که چنین پلتفرمهایی به یکی از زیرساختهای اقتصادی حیاتی کشورهایی تبدیل شدهاند که وابستگی زیادی به آنها دارند. در نتیجه برخی از دولتها راه محدودسازی ورود و گسترش پلتفرمهای شبکهای خارجی را در پیش میگیرند. هرچند که در این میان با چالشی به نام مخالفت شهروندان با این محدودسازی، حق انتخاب و نقض آزادیهای فردی و اجتماعی روبهرو خواهند شد.
منبع: کتاب The age of AI: and our human