چالش آزادی بیان در کسبوکار
قسمت شانزدهم

از نظر منافع، سخن گفتن کارکنان باعث میشود که بسیاری از ضعفها و خطاها پیش از بزرگ شدن، شناسایی شوند. در کسبوکاری که نظرات و دیدگاههای دیگران مجال بروز نیابد، بسیاری از مشکلات تا زمانی که تبدیل به یک رسوایی اجتماعی یا بحرانی بزرگ نشوند، به چشم نخواهند آمد.
از سوی دیگر، ابراز نظر افراد مختلف سازمان باعث پویایی و نوآوری میشود. به هر حال، تا زمانی که به دیدگاههای مختلف دسترسی نداشته باشیم، قادر به شناسایی فرصتها و چالشهای نهفته در هر شرایط نخواهیم بود. ابراز نظر افراد باعث میشود که غنای دیدگاههای آنها به چشم بیاید و کمکی بزرگ برای تصمیمگیریها و خلاقیت و نوآوری باشد. مواجه شدن افراد با دیدگاههای مختلفی که بدون اظهارنظر مخفی میماندند، همچنین باعث تضاد آرا و چالش ذهنی سازندهای در سازمان میشود که افکار و راهکارها را ارتقا میدهد.
با این حال، اغلب آزادی بیان لازم در بسیاری از کسبوکارها وجود ندارد و اگر هم وجود داشته باشد، احساس نمیشود. توجه داشته باشید که در ساختارهای سازمانی سلسلهمراتبی (که همچنان اغلب کسبوکارهای کوچک تا بزرگ به این شکل اداره میشوند)، انتقاد و اظهارنظر چندان تحمل نمیشود و در موارد شدید آن نیز منجر به اخراج فرد میشوند. براین اساس، افشاگری به طور کلی ویژگی خاصی تلقی میشود که وجود آن در افراد، منجر به محدودیتهای جدی در مسیر شغلی میشود، نه پیشرفت آن. حتی زمانی که بحث استفاده از سازوکارهای طرح انتقادات (مانند صندوق انتقادات و پیشنهادها یا شماره تلفنهای بازرسی و رسیدگی به مشکلات) میشود، عرف و قوانین حمایتی افراد را تشویق میکنند که به صورت بینام اظهارنظر کنند.
به این صورت در شرایطی قرار داریم که سازوکارهای انتقادی با چند مانع بزرگ تا عملکرد مثبت و سازنده خود فاصله دارند: ابتدا، چنین سازوکارهایی در بسیاری از محیطهای کاری وجود ندارند. مشکل دوم آن است که اگر هم یک صندوق انتقادات و پیشنهادها یا یک خط تلفن رسیدگی به شکایات وجود داشته باشد (و به واقع هم جدی گرفته شود)، بسیاری از کارکنان از آن خبر ندارند یا روش استفاده از آن را نمیدانند. حتی زمانی که این دو شرط وجود داشته باشد (یعنی سازوکاری وجود دارد و کارکنان ضمن اطلاع از آن، شیوه استفادهاش را هم بدانند)، باز هم به طور معمول قادر به اعتماد به آن نیستند و در بهترین حالت انتقادات و پیشنهادهای خود را به صورت بینام مطرح میکنند و دل به این امید خوش میکنند که شاید فردی پیام آنها را دریافت کند و اقدامی موثر انجام دهد. چنین وضعیتی در عمل به معنای فقدان آزادی بیان در کسبوکارهاست و مانع از دستیابی به منافع بالقوه فراوان آن میشود.
مشکل بزرگی که برای کسبوکارها وجود دارد، طرح انتقادات به شیوهای بسیار پویاتر و خطرناکتر در عصر اطلاعات است. در کسبوکارهایی با فضای بسته، نه تنها منافع ناشی از طرح دیدگاهها به شکل سازنده حاصل نمیشود، بلکه انتشار اطلاعات به شکل افشا (اغلب در رسانههای اجتماعی) باعث بسیاری از بحرانها میشوند. شاید هم صندوقهای انتقادات و پیشنهادها و شماره تلفنهای رسیدگی به شکایات برای دورهای آرامتر بوده است. اکنون بسیاری از موارد نهتنها به شکل بیان دیدگاه نیستند، بلکه تا شکلدهی به اعتراضات کارکنان پیش میروند.
با این حساب شاید بتوان گفت که سه سطح از آزادی بیان و اشتراکگذاری دیدگاهها در کسبوکارها متصور است. سطح نخست و آرمانی همان نوع از فضای پویایی است که تمام کارکنان برای ابراز دیدگاهها و نظراتشان احساس امنیت کنند و از این طریق باعث نوآوری و شناسایی فرصتها/چالشها شوند. حالت دوم که همان سازوکارهای پیشنهادها و انتقادات بود و در گذشته تلاشهای جسته و گریختهای برای رواج آن صورت گرفته است، فقط راهکاری برای شناسایی هر گونه ریسک قانونی ناشی از کلاهبرداری، فساد، تبعیض و آزار بوده است. حالت سوم که به دلیل فعال نبودن دو حالت پیشین مشاهده میشود، افشاگریهای مختلف در رسانههای اجتماعی است که منجر به بحران میشوند.آنچه در این وضعیت جلب توجه میکند، آن است که بهرغم ناراحتی کارکنان معاصر از کلاهبرداری و فساد، بسیاری از افشاگریها ناشی از بیتفاوتی یک کسبوکار نسبت به مسوولیتهای زیستمحیطی و مساله تغییر اقلیم است. از آنجا که هیچ کس تمایل ندارد از طریق صندوقهای انتقادات و پیشنهادها یا تلفنهای رسیدگی به شکایات اعلام کند که رئیسش سود را به مسوولیتهای اجتماعی ترجیح میدهد، چنین نارضایتیهایی سر از رسانههای اجتماعی برمیآورند؛ اتفاقی که میتواند آسیبهای شدیدی به جای بگذارد.
تمام این مشکلات اجتنابپذیر هستند. کافی است شفافیت و توجه به دیدگاهها و نظرات کارکنان در دستور کار قرار بگیرد تا بسیاری از ریسکها کاهش یابند و منافع گوناگون نصیب کسبوکار شوند. اگر با دقت گوش دهید و تصمیمات خود را به خوبی توضیح دهید، کارکنان همچنین تشخیص خواهند داد که شرکت شما تناسب لازم با ارزشهای شخصی و رویاهای آنها را دارد یا خیر.
برگرفته از کتاب: زمین مرتفع / نوشته آلیسون تیلور