«بانک جهانی» بهترین شکل بهرهبرداری از سه دارایی شهری را به شهرداران معرفی کرد
تولید «نشاط» با ثروت شهرها
تفاوت سادهترین و سختترین مواجهه مدیران شهر با فضاهای عمومی برای شهروندان چیست؟
شهرداران با دو انتخاب سخت و آسان برای تعیین کاربری و نحوه استفاده از ثروت عمومی شهر روبهرو هستند بهطوریکه طی سالهای گذشته برخی مدیران شهری بدون حتی فکر کردن به پیامدهای مثبت انتخاب مسیر دشوار، با سرعت در مسیر بدون دردسر، از داراییهای عمومی برای تامین درآمد بهره بردند. در این مسیر، فضاهای شهری تنها به دسته محدودی از شهروندان تخصیص پیدا میکند و بهرهبرداری از آن بدون آنکه برای همه شهروندان «رفاه شهری» ایجاد کند، مزاحت و نارضایتی درست میکند. خیابانها یکی از سه نوع دارایی شهری ارزشمند هستند که تبدیل آنها به عرصه تردد خودروهای شخصی، سادهترین شکل استفاده از آن است اما «ترافیک و آلودگی محیط زیست»، تبعات این شکل استفاده معدود شهروندان –خودروسوارها- است که به غالب ساکنان شهر تحمیل میشود.
بانک جهانی به مدیران شهری امروز توصیه میکند ثروتهای سهگانه شهرها که بسیار محدود شده اما هنوز وجود دارد را در مسیر تولید «نشاط و سرزندگی» شهروندان بهکار بیندازند. برای این منظور لازم است پیاده راهها، پارکها و بوستانها و همچنین خدمات شهری افزایش پیدا کند.
بین سالهای ۱۹۶۰ تا ۲۰۱۷، جمعیت شهرهای جهان با چهار برابر شدن از یک میلیارد نفر به حدود ۴ میلیارد نفر افزایش یافت. امروز حدود ۵۵ درصد از جمعیت جهان در شهرها زندگی میکنند. در این رابطه برآوردها حکایت از آن دارند که این رقم تا سال ۲۰۵۰ افزایشی دوسومی خواهد داشت و ۵/ ۲ میلیارد دیگر به جمعیت شهرها افزوده خواهد شد. به گزارش «سازمان ملل» بیش از ۹۰ درصد از این تشدید شهریشدن در قارههای آسیا وآفریقا رخ خواهد داد. به گزارش گروه اقتصاد بینالملل روزنامه «دنیایاقتصاد» «شهریشدن» با دور هم جمع کردن مردم، این امکان را برای آنها فراهم میسازد تا از صرفههای ناشی از مقیاس اقتصادی استفاده شود و در کنار آن دسترسی بهتر به حملونقل، اشتغال، خدمات و همچنین نوآوری بیشتر ناشی از سرریز دانش فراهم خواهد شد. با این حال «شهریشدن» فشارهای گستردهای بر زمین و منابع طبیعی وارد میسازد و پیامدهای منفی گستردهای برای محیطهای شهری به همراه دارد، از کمبود مسکن گرفته تا ناتوانی در دستیابی به حداقل خدمات شهری، افزایش آلودگی و ازدحام ترافیکی. در این رابطه اینکه شهرها تا چه حد میتوانند در مسیر توسعه پایدار قدم بردارند به این بستگی دارد که چطور میتوانند توازن میان مزایای تجمع جمعیت در شهرها و هزینه برنامهریزیهای شهری خود را مدیریت کنند.
ثروت پنهان شهرها
در فضاهای عمومی – فضاهای شهری میان ساختمانها و خیابانها – پیامدهای شهریشدن به شکلهای مختلفی خود را بروز میدهد، ازجمله پارکهای متروکه و فضاهای خالی که به محل تجمع زبالهها و آلودگی تبدیل شدهاند. از طرفی فضاهای عمومی شهرهای امروزی توسط خیابانهایی که اغلب جوامع را بدون توجه به پیادهروها و ترافیک خودرویی تقسیم میکنند، قبضه شدهاند. برای مثال در شهری مانند داکا بنگلادش با تراکم شهری نزدیک به ۵۱۰ نفر در هر هکتار، سرعت ترافیک خودرویی تنها اندکی بالاتر از ترافیک پیادهروها جریان دارد، حدود ۷ کیلومتر در ساعت. در شهر نایروبی کنیا با میانگین سرعت ۱۴ کیلومتر بر ساعت مینیبوسهای غیررسمی، در سفر یک ساعته شهری تنها به ۲۰ درصد مشاغل میتوان رسید. بر این اساس محیط شهری و فضاهای عمومی بیکیفیت، نامطلوب و ناسالم اثر خود را بر کیفیت زندگی، انعطافپذیری و رقابتپذیری کلان شهرهای متراکم جهان میگذارد. در این وضعیت، شهروندانی که برای دسترسی به مشاغل و خدمات به فضاهای عمومی وابسته هستند و از فضاهای آزاد و سبز و بازارهای خیابانی لذت میبرند بهطور نامتناسبی تحتتاثیر قرار میگیرند.
در این رابطه شهرهای جهانی یاد گرفتهاند فضاهای عمومی بهتری را برای شهروندان خود مهیا کنند. در واقع بهرهمندی از فضاهای عمومی و سبز باکیفیت یکی از مولفههای اصلی کیفیت زندگی، طراوت اقتصادی و نوآوری شهرها بهشمار میرود. این شهرها سعی دارند به واسطه برنامهریزی و مدیریت دقیق، فضاهای عمومی پرنشاط، دردسترس و فراگیر را برای شهروندان خود فراهم سازند. به گزارش «بانکجهانی» این اقدامات عاملی برای جذب سرمایه و استعداد برای شهرها خواهد شد.
در سادهترین شکل تعریف، فضاهای عمومی را میتوان فضای میان ساختمان و تجهیزات شهری که برای عموم مردم در دسترس هستند دانست و بهطور کلی سه نوع از فضاهای شهری را شامل میشوند: خیابانها و پیادهروها؛ فضاهای سبز و آزاد شامل پارکها و رودها؛ و امکانات عمومی همچون کتابخانهها، سینماها، پلازاها و بازارهای شهرداری. در این رابطه تجارب جهانی نشان میدهد که چگونه این انواع مختلف فضاهای عمومی، میتواند در عملکرد مستقیم شهرها همچون تعاملات اجتماعی، سلامت شهری، بازارهای نیرویکار و محیطزیست شهری تاثیر مستقیم داشته باشد.
دسترسی به خیابانها و پیادهروها
خیابانها فضاهای عمومی هستند که پیادهروهای کمعرض در شهرها قدیمی و بلوارهای بزرگ همچون لارامبلا در بارسلونا را در خود جای دادهاند. طراحی این خیابانها بهعنوان نوعی از فضاهای عمومی در صورت مناسب بودن بهبود چشمگیری در امنیت شخصی و ترافیکی شهروندان ایجاد میکند، و این امکان را برای افراد ناتوان، سالمندان، زنان و کودکان فراهم میسازد تا با سهولت در فعالیتهای عمومی مشارکت داشته باشند. خیابانها همچنین فضاهای کلیدی برای حملونقل شهری محسوب میشوند.
همه اینها در حالی است که سهم فروشهای خیابانی از مجموع اشتغال از ۵ تا ۲۰ درصد در شهرهای مختلف جهانی متفاوت است. با توجه به اینکه تردد وسایلنقلیه موتوری مهمترین منبع انتشار گازهای آلاینده محسوب میشود، شهرها همچنین در حال تغییر کاربری خیابانهای خود به نفع پیادهروها و مسیرهای دوچرخهسواری هستند، سیاستی که میتواند نقشی قابلتوجه در کاهش انتشار گازهای آلاینده و مقابله با اثرات تغییرات آبوهوایی داشته باشد.
برای مثال شهر کپنهاگ برنامهریزی کرده است که با اختصاص دادن ۷۵ درصد از سفرهای شهری به پیادهروی، دوچرخهسواری و حملونقل عمومی، انتشار گازهای آلاینده خود را تا سال ۲۰۲۵ به صفر برساند.
فضاهای سبز و آزاد
پارکها و فضاهای سبز شهری نقشی حیاتی در احیا و تعاملات اجتماعی دارند و مسیرهایی امن را برای عابرین پیاده، فعالیتهای فیزیکی و سایر اشکال حملونقل غیرموتوری فراهم میسازند. بر اساس برآوردهای «سازمان جهانی بهداشت» عدم تحرک شهروندان تحتتاثیر مستقیم مسیرهای پیادهرو بیکیفیت شهرها قرار دارد، عدم تحرکی که عامل ۳/ ۳ درصد از مرگومیر جهانی است.
فضاهای عمومی سبز شهرها همچنین محیطهای خارج از خانه را برای شهروندان مطلوب میسازند و نقش مهمی در مقابله با روند گرمشدن شهرها دارند. بر این اساس مطالعهای که روی شهرهای آمریکا صورت گرفته نشان میدهد که درختها نقشی برجسته در کاهش مصرف برق، نیاز به خنک شدن، مریضی و مرگومیر ناشی از گرمایش شهرها دارند.
در این رابطه پوششهای سبز شهری در شهرهای آمریکا سالانه بالغ بر ۳/ ۵ تا ۱/ ۱۲ میلیارد دلار منجر به صرفهجویی در هزینهها میشود.
امکانات عمومی
امکانات عمومی همچون کتابخانهها، مراکز تفریحی و تجهیزات ورزشی نه تنها بهبود کیفیت زندگی شهروندان را به همراه دارد بلکه احساس وابستگی به مکانهای شهری و همبستگی اجتماعی را منجر میشود. در این رابطه مطالعات نشان میدهد مردمی که در نزدیکی فضاهای عمومی باکیفیت زندگی میکنند بیشتر به یکدیگر اعتماد دارند، کمتر احساس تنهایی میکنند و اعتماد بیشتری به عملکرد دولتهای خود دارند.
در مقیاس شهری، توزیع و تقسیم فضاهای شهری عمومی و خصوصی یکی از مهمترین اولویتهای برنامهریزان شهری است، به خصوص اینکه شهرها با سرعت بالایی در حال رشد هستند. فضاهای شهری میتوانند به یکی از فضاهای کارآمد شهری تبدیل شوند که هویت اجتماعی و فرهنگی شهروندان را شکل میدهند.
طراحیهای مردممحور و فعالیتهای متنوع در فضاهای شهری منجر به نشاط، فراگیری و امنیت شهروندان آنها میشود، که در کنار آن بهبود شبکههای اجتماعی، تبادل ایدهها و نوآوری هم رخ خواهد داد.
فضاهای عمومی: تعهد یا دارایی
در یک شهر، فضاهای عمومی میتواند بهعنوان دارایی یا تعهد ظاهر شوند. برای مثال یک خیابان اصلی شهر میتواند نمادی از سرزندگی باشد، یا در طرف مقابل وضعیت وخیم زندگی در آن شهر را روایت کند. بر این اساس از دیدگاه تامین مالی، فضاهای عمومی بهطور معمول در سمت تعهدات ترازنامه شهرداری آورده میشوند، عمدتا به خاطر هزینههای عملیاتی و نگهداری آنها.
امروز بسیاری از شهرها اظهارات درآمدی محدودی دارند، و دولتهای محلی تمایل دارند فضاهای عمومی خود را بهعنوان یک تعهد حساب کنند، بدون اینکه منافع آنها در نظر گرفته شود. بهعنوان مثال، از آنجا که رانندگان آمریکایی با سرعت ترافیکی متوسط، مصرف سطحی حدود ۶۷ متر مربع دارند میتوان گفت خیابانها داراییهای گرانقیمتی برای شهرها محسوب میشوند. با این حال شهرهای محدودی هستند که به اندازه کافی بر ترافیک خودرویی شهرهای خود عوارض وضع کرده باشند. در این رابطه نگهداری فضاهای عمومی در این شهرها عمدتا یا به چالش میخورد یا در حداقل کیفیت باقی میماند.
بهعلاوه در چنین شهرهایی دولتهای محلی برای اطمینان از کارآمد و در دسترس ماندن فضاهای عمومی عمدتا به چالش میخورند.