«دنیایاقتصاد» با استناد به دادههای محققان پژوهشگاه نیرو بررسی کرد
چهار سناریو برای صادرات برق
ارزیابیها نشان میدهد با ادامه روند کنونی در مصرف حاملهای انرژی و با فرض بهرهبرداری کامل از پتانسیل منابع کشور، حداکثر میتوان تا سال 1410 به صادرات برق ادامه داد و پس از آن کشور با کسری قابل توجهی برای تامین نیازهای داخلی مواجه خواهد شد. در این میان تحقق اهداف مندرج در سند چشمانداز 1404 برای کشور الزامی است، اما باید به این نکته توجه داشت که توسعه کمی پیشبینی شده در این سند، برای تامین نیازهای آتی انرژی کشور کفایت نمیکند. این امر لزوم تهیه و تدوین یک سند چشمانداز دیگر با افق بلندمدت را نشان میدهد. این در حالی است که باید توسعه کیفی بهعنوان یک راهبرد کلیدی در این سند دنبال شود. از سوی دیگر تحلیلگران معتقد هستند تلاش سیاستگذاران برای صادرات برق، بدون اجرای سیاستهای صرفهجویی انرژی تقریبا بیفایده خواهد بود.
بررسیها حکایت از آن دارد که در صورت اجرای سیاستهای صرفهجویی انرژی، خالص صادرات سالانه برق کشور معادل 15 میلیارد کیلووات ساعت خواهد بود. بدیهی است که پیشنهاد مدل برای توسعه صادرات برق استفاده از ظرفیت خطوط تبادل برق موجود بین ایران و کشورهای همجوار است. بر این اساس، حفظ و توسعه صادرات برق با همسایگان غربی کشور یعنی عراق و ترکیه از اولویت بیشتری در مقایسه با سایر کشورها برخوردار است. در این میان در سناریوهایی که با کمبود برق مواجه هستیم، واردات برق از طریق همسایگان شمالی کشور پیشنهاد میشود.
تبادلات برق از آن جهت مهم است که ایران با پهنه گسترده خود و ارتباط زمینی و دریایی با 14 کشور، نقش ممتازی در منطقه دارد و میتواند از طریق این مزیت نسبی، تاثیرگذاری شگرفی در نقشه تبادلات الکتریکی منطقه داشته باشد. در رویکرد کلینگرتر، مبادلات همزمان برق و گاز از منظر اقتصادی و سیاسی میتواند عواید بیشتری را برای کشور به ارمغان بیاورد. در این رویکرد، بخشهای برق و گاز در مبادلات بینالمللی به صورت مکمل هم بهکار گرفته میشوند و متولیان اصلی بخش انرژی کشور (وزارت نفت، وزارت نیرو و شرکتهای تابعه این دو)، میتوانند در بسیاری از مذاکرات دوجانبه خود صادرات برق و گاز را بهطور همزمان بازاریابی کنند. هر چند طی سالهای اخیر این پرسش کلیدی همواره ذهن سیاستگذاران و برنامهریزان را به خود معطوف داشته که اولویت صادرات با کدامیک از این دو حامل است.
در این مطالعه چنین رویکرد قطعی برای انتخاب یکی از این دو مورد نظر نبوده، بلکه این باور تقویت شده که انتخاب صادرات گاز طبیعی و برق در شرایط مختلف، متفاوت بوده و هر یک دارای مزیتهای نسبی مربوط به خود هستند. شاید به جای انتخاب قطعی هر یک از این دو، مناسبتر باشد سهم هر یک در سبد صادراتی یا تبادلاتی مشخص شود. تامین تقاضای داخلی، ایجاد امنیت انرژی، نفوذ بیشتر به بازارهای بینالمللی انرژی، برطرف کردن نگرانیهای زیستمحیطی و پایانپذیری منابع فسیلی از جمله مهمترین مسائلی است که در تدوین برنامه توسعه بهینه بخش برق و گاز و میزان مبادلات آنها باید مدنظر قرار گیرند.
سناریوهای مختلف
مهمترین پارامترها در تعریف سناریوها عبارتند از تقاضای داخلی برق تا افق 1420، قیمتهای حاملهای صادراتی و وارداتی، پارامترهای مربوط به سقف پتانسیل تبادلات برق با هر کشور. از ترکیب حالات مختلف برای پارامترهای فوق سناریوهای مختلفی قابل تعریف هستند که البته تمامی آنها قابل پذیرش نیستند. در این بین، پنج سناریو شامل سناریوی ادامه روند کنونی، دو سناریوی صرفهجویی انرژی و دو سناریوی خوشبینانه از سناریوهای عملیاتی و قابل قبولی هستند که در این مطالعه در نظر گرفته شدهاند.
توسعه ظرفیت نیروگاهی: ظرفیت نصب شده نیروگاهی کشور از 74 هزار مگاوات در سال 1394 به 229 هزار مگاوات در سال 1420 در سناریوی روند کنونی افزایش یافته است. این افزایش ظرفیت برای تامین بیش از 900 میلیارد کیلووات ساعت تقاضای برق در افق مطالعه است. به عبارت دیگر ظرفیت اسمی نیروگاههای کشور در آن سال باید به بیش از سه برابر ظرفیت کنونی بالغ شود تا تقاضای برق کشور مرتفع شود. این در حالی است که در سناریوی صرفهجویی انرژی (1)، حدود 154 هزارمگاوات و در سناریوی صرفهجویی انرژی (2) تنها 122 هزارمگاوات ظرفیت برای تامین برق کشور کفایت خواهد کرد. همان روند به ترتیب برای سناریوهای خوشبینانه (1) و (2) پیشبینی میشود.
مصرف سوخت فسیلی در نیروگاهها: در سناریوی ادامه روند کنونی، مصرف سوخت مایع از سبد بخش نیروگاهی به تدریج تا سال 1403 کاهش و بعد از آن تا 1412 به طور کامل حذف میشود. اما ادامه رشد مصرف گاز طبیعی در سایر بخشهای مصرفکننده (خانگی، تجاری، صنعت و ...) و عدم امکان توسعه بیشتر منابع گازی، وابستگی شدیدی به سوختهای مایع در بلندمدت ایجاد خواهد کرد. در پنج سال آخر دوره مطالعه، سالانه بیش از 40 میلیارد لیتر سوخت مایع برای جبران کسری گاز طبیعی مورد نیاز خواهد بود. از سوی دیگر مصرف گاز طبیعی پس از یک دوره افت مقطعی، از سال 1414 به بعد دوباره روندی صعودی در پی خواهد گرفت و مصرف سالانه آن به سطح 100 میلیارد متر مکعب نزدیک میشود.
مصرف گاز طبیعی در بخش نیروگاهی و در سناریوی صرفهجویی انرژی (1) تقریبا در تمام دوره مطالعه (به جز دو دوره انتهایی) از روند افزایشی برخوردار خواهد بود. کسری گاز طبیعی در دو دوره انتهایی با سوخت مایع جبران شده است. مصرف گاز طبیعی در سناریوی صرفهجویی انرژی (2) در افق مطالعه از روند افزایشی برخوردار خواهد بود و سوخت مایع تا اواسط دوره مطالعه به صورت کامل حذف شده و دیگر نیازی به استفاده از آن نخواهد بود. نیاز به سوخت گاز طبیعی در انتهای دوره مطالعه تقریبا دو برابر وضعیت فعلی و در بیشترین حالت به بیش از 260 میلیون مترمکعب در روز خواهد رسید.
مبادلات برق
پتانسیل صادرات برق به کشورهای هدف در سناریوی ادامه روند کنونی تا سال 1407 روندی صعودی داشته، به نحوی که در بهترین شرایط به بیش از 25 میلیارد کیلووات ساعت افزایش مییابد. اما پس از آن سال، طی دو مرحله نزول میکند. در صورت ادامه روند کنونی، ایران تنها تا سال 1407 صادرکننده واقعی برق خواهد بود و پس از آن خالص صادرات برق همواره منفی خواهد ماند. روند خالص مبادلات برق در سناریوهای صرفهجویی انرژی نشان میدهند چگونه کنترل مصارف داخلی میتواند ایران را در افق مطالعه به عنوان صادرکننده برق معرفی کند. اگر سیاستهای کنترل تقاضا انجام گیرد، کشور قادر خواهد بود به طور متوسط نزدیک به 10 میلیارد کیلووات ساعت صادرات داشته باشد (سناریوی صرفهجویی (1)). اما اگر سیاستهای کنترل و کاهش تقاضا با شدت بیشتری دنبال شود، مطابق سناریوی (2) ایران میتواند به راحتی برای صادرات بیش از 20 میلیارد کیلووات ساعت برق در سال برنامهریزی کند.
پتانسیل صادرات برق در سناریوی خوشبینانه نشان میدهد اکثر سالهای دوره مطالعه بیش از 20 کیلووات ساعت است و حتی در برخی سالها قادر خواهد بود تا حداقل 5درصد برق تولیدی را صادر کند. با وجود کنترل مصرف داخلی در سناریوی خوشبینانه (1)، در دو سال آخر دوره مطالعه پتانسیل صادرات به شدت کاهش خواهد یافت و به کف قیود اعمالشده خواهد رسید. این به آن معنی است که سیاستگذاران برای حفظ پتانسیل صادراتی کشور در افق خیلی بلندمدت باید به دنبال سیاستهای سختگیرانهتری برای کنترل و کاهش مصرف داخلی باشند. اما وضعیت مبادلات برق در سناریوی خوشبینانه (1) نشان میدهد تراز صادرات برق همواره مثبت باقی میماند. به طور کلی میتوان گفت خالص صادرات برق دو دوره صعودی و دو دوره نزولی را طی خواهد کرد. در کوتاهمدت و تا سال 1400 به دلیل اجرای برنامههای توسعه (به ویژه پارس جنوبی) و افزایش دسترسی به منابع گازی، خالص مبادلات روند صعودی دارد. از 1400 تا 1405 افت نسبی مشاهده میشود که عمدتا به خاطر رشد تقاضای داخلی است.
اما رشد دوم که از 1405 تا 1418 ادامه دارد عمدتا به دلیل مفروضات افزایش سقف پتانسیل صادرات برق با قیمت نسبتا مناسب است. پتانسیل صادرات برق در سناریوی خوشبینانه (2) حکایت از آن دارد که این پتانسیل در اکثر سالهای دوره مطالعه بیش از 25 میلیارد کیلووات ساعت است و حتی در برخی سالها به بیش از 30 میلیاردکیلووات میرسد. برخلاف سناریوی قبلی که در انتهای دوره با افت صادرات مواجه میشود، در این سناریو پتانسیل صادرات حتی در بلندمدت هم روند صعودی خود را حفظ خواهد کرد. این روند به خاطر کنترل شدید مصارف داخلی و افزایش سقف صادرات به کشورهای همجوار است. به طور کلی میتوان گفت خالص صادرات برق، دو دوره صعودی و یک دوره نزولی را طی خواهد کرد. در این سناریو خالص مبادلات در کوتاهمدت و تا سال 1401 مشابه سناریوی قبلی و به خاطر بهرهبرداری منابع گازی و سایر برنامههای توسعه، روند صعودی دارد. همچنین مشابه سناریوی قبلی، از سال 1401 تا 1405 افت نسبی مشاهده میشود که به دلیل رشد تقاضای داخلی است.