هنر «زهر» کردن عسل!

پیش‌تر هم شاهد شکل گرفتن تیم‌های خوب و قدرتمند زیرنظر یحیی بوده‌ایم؛ از ذوب‌آهن تا پدیده مشهد و بعد هم دوران موفقیت‌آمیز او در پرسپولیس. بنابراین غیرمنتظره نبود که یحیی در فولاد هم همان مسیر را پشت سر بگذارد. با همه اینها اما، سرمربی ۵۳ ساله فوتبال ایران عادت بحث‌برانگیزش را در فولاد هم ترک نکرد؛ درگیری‌های شدید با مدیران باشگاه که باعث تشنج و آشفتگی در تیم می‌شود.

فولاد در هفته نوزدهم لیگ برتر با دو گل برابر خیبر خرم‌آباد شکست خورد و پس از آن بود که گل‌محمدی در اظهاراتی تند، با حمله به مدیران باشگاه گفت: «ما در نقل‌وانتقالات به خیبر باختیم، نه در زمین!» گل‌محمدی پیش‌تر هم به دفعات علیه مدیران فولاد موضع گرفته بود، اما این مرتبه به شکلی غیرمنتظره اظهارات او با واکنش بسیار تند هوشنگ نصیرزاده، مدیرعامل باشگاه همراه شد: «تا امروز جوابی به مصاحبه‌های زنجیره‌ای ایشان ندادم، اما از امروز وضعیت متفاوت خواهد بود. بردها را به نام خودشان می‌زنند و باخت‌ها را به نام باشگاه. در نقل‌وانتقالات ۱۴ بازیکن گرفتیم و در دیدارهای اخیر ۹ بازیکن حاضر در زمین، از خریدهای همین فصل بودند. دیگر باید چه می‌کردیم؟ اردوی خارجی پرهزینه داشتیم، بهترین امکانات را داریم و برای سفر سه ساعته تا خرم‌آباد هم پرواز گرفتیم. این نق زدن‌های بی‌پایان باید متوقف شود، وگرنه به وظایف قانونی خودمان عمل می‌کنیم.»

واکنش یحیی به این مصاحبه، استعفای او از سرمربیگری فولاد بود؛ اتفاقی که بارها و بارها در پرسپولیس هم رخ داد و کم‌کم تبدیل به یک کلیشه شد. با آن همه موفقیتی که گل‌محمدی در پرسپولیس به دست آورد، شاید جایگاه او می‌توانست تاریخی‌تر هم باشد، اما گلایه‌های همیشگی این مربی مانع از لذت بردن هواداران به اندازه کافی شد. البته بعضی عقیده دارند رفتارهای یحیی از جنس مطالبه‌گری است و ایرادی ندارد، اما روشن است که هر چیزی باید به اندازه باشد.

 اینکه بین او و مدیران فولاد چه اتفاقی رخ داده و کدام طرف بیشتر حق دارد، نیازمند آگاهی کامل از جزئیات است و قضاوت در مورد آن در صلاحیت نویسنده این مطلب نیست، اما شاید واقعا نشود در دوران مربیگری یحیی حتی یک مدیر را پیدا کرد که طعم زخم‌زبان‌های علنی و گلایه‌های مستمر این مربی را نچشیده باشد؛ از سعید آذری ذوب‌آهن و حمیداوی پدیده تا سمیعی و رسول‌پناه و درویش در پرسپولیس و حالا هوشنگ نصیرزاده در فولاد. حتی اگر ذات این انتقادها درست باشد، سوال مهم این است که چه اصراری به بیان علنی آنها وجود دارد؟ مثلا چرا نباید همین گلایه‌ها در خفا و به شکل حرفه‌ای مطرح شود؟ بیرون ریختن مستمر اختلافات درونی، چه سودی دارد؟ این کار فقط شهد شیرین موفقیت را در کام هواداران تبدیل به زهر می‌کند؛ آنچه گویا تخصص گل‌محمدی است.