فاجعه در نخستین فصل پس از واگذاری
نمره منفی برای استقلال خصوصی

خصوصی یا عمومیسازی؟
مثل بیشتر اقداماتی که تنها یک کپی نامرغوب از آن در کشور تکثیر میشود، خصوصیسازی استقلال و پرسپولیس هم به معنای واقعی کلمه «از سر بازکنی» بود. در شرایطی که چند سال قبل بخشی از سهام دو باشگاه در فرابورس عرضه شد، در نهایت کمتر از یک سال قبل مالکیت استقلال به هلدینگ پتروشیمی خلیج فارس و پرسپولیس هم به کنسرسیومی متشکل از چند بانک دولتی و نیمه خصوصی منتقل شد. یعنی در عمل هنوز دولت متولی دو باشگاه است، ولی خب اتفاقی که رخ داد، در این باب بود که دیگر سرخابیها امسال درگیر مشکلات مالی نشدند. نکته دقیقا همین است که شاید تزریق بیحد و حصر پول، سبب شد دو تیمی که تا آخرین روز فصل گذشته کورس جذاب قهرمانی را هدایت میکردند اکنون با صدر جدول فاصله زیادی داشته باشند. پس نتیجه میگیریم حتی همین خصوصیسازی فشل هم میتوانست به بهتر شدن اوضاع پرطرفدارترین تیمهای فوتبال ایران کمک کند به شرطی که ذرهای مدیریت هم در آن دخیل بود.
آرزوی استقلالیها
در این بین اوضاع استقلال به شکل ویژهای اسفناک بوده و تغییرات متعدد مدیریتی و فنی، گواه این ادعاست. درست در نخستین فصلی که هلدینگ خلیج فارس متولی باشگاه بوده، این تیم در پایان هفته بیست و پنجم با ثبت میانگین ۱.۱۷ امتیاز در هر بازی و حضور در رتبه نازل دوازدهم، حسابی هوادارانش را کفری کرده و این عملکرد حتی ترحم رقبا را هم برانگیخته است. اما تصور نکنید تنها فرم بد بازیکنان و نمایش آنها در زمین مسبب بروز چنین فاجعهای بوده، چرا که سلسله مصائب و مشکلات فعلی، از بیرون مستطیل سبز نشات گرفته است. پس از معرفی هلدینگ و نماینده تامالاختیار آن در باشگاه بود که درست در هفتههای حساس انتهای لیگ گذشته، مدیرعامل تیم برکنار شد و سپس تابستان از راه رسید. در نقل و انتقالات ابتدای فصل، استقلال به قدری بریز و بپاش داشت که همه تصور میکردند قصد رقابت با تیمهای متمول عربستانی را دارد، اما حالا که به بخش پایانی فصل رسیدیم، میتوان عملکرد نقل و انتقالاتی مدیران وقت را بررسی کرد.
اخیرا خبر آمده که مدیران استقلال با هزاران مکافات توانستند آلمدین زیلیکیچ را راضی کنند تا طلب ۵۰۰ هزار دلاریاش را به شکل اقساطی بگیرد. بازیکن بوسنیایی که ارزشی ۱۰۰ هزار دلاری دارد و حتی یک دقیقه هم برای این تیم به میدان نرفت. تازه یک گلر هموطن او هم جذب تیم شد که برخلاف زیلیکیچ حتی در تمرینات هم شرکت نکرد و الان نه تخفیفی میدهد و نه اجازه قسطی شدن مطالباتش را! گائل کاکوتا دیگر خارجی بود که با هزینه دلاری آمد و نیم فصل هم رفت؛ تقریبا مشابه سامان فلاح که فقط رضایتنامهاش ۴۷ میلیارد تومان آب خورد و الان در ملوان مشغول گذراندن خدمت سربازی است!
تازه یک فقره شکایت چند ده میلیاردی هم بابت مطالبات پیتسو موسیمانه مانده که احتمالا به زودی سر میرسد؛ سرمربی آفریقایی که تقریبا ۱۰۰ روز در ایران کار کرد و در ۱۴ مسابقه فقط ۳ برد کسب کرد و در نهایت به دلیل عدم دریافت مطالبات، قراردادش را فسخ کرد. به همه اینها یک بار تغییر کامل مدیریت از صدر تا ذیل و حضور ۴ سرمربی منحصربهفرد روی نیمکت را هم اضافه کنید تا متوجه عمق بلا شوید. هواداران استقلال که پارسال بابت همراه شدن با دومین هلدینگ بزرگ پتروشیمی در خاورمیانه خوشحال بودند، الان فقط در آرزوی تمام شدن فصل هستند و بس.