به جا مانده از شهرآورد مهیج پایتخت
معماهای یک دربی
پرسپولیس؛ بشارت بشار و استوکس
قبل از بازی حداقل روی کاغذ پرسپولیس شانس بیشتری برای پیروزی در این بازی داشت و باید با ذهنیت برنده وارد زمین میشد. سرخها با فاصله معقول در صدر جدول ردهبندی بودند و تحت هیچ شرایطی استرس از دست دادن این رتبه را هم نداشتند. به علاوه آنها نسبت به حریف سنتی تیم پرمهرهتری بودند، ۹ بازی آخر رسمی، ۷ دیدار پیاپی لیگی و دو دربی آخر را با پیروزی پشت سر گذاشته بودند و ۲۴ ساعت قبل از بازی هم شارژ مالی شدند. بنابراین قاعدتا باید در دربی نسبت به رقیبی که درگیر غایبان پرشمار بود، دست بالا را در اختیار میگرفتند، اما خب بار دیگر ثابت شد این بازی خاص مطلقا تحلیلپذیر نیست و ربطی به حساب و کتابهای کاغذی ندارد. استقلال در این بازی دو بار از حریف جلو افتاد و حتی تا دقیقه ۸۹ تیم برنده بازی بود. منصفانه اگر نگاه کنیم آبیها در طول بازی موقعیتهای بهتری هم برای گلزنی داشتند؛ از ضربه سر از دست رفته ارسلان مطهری تا دو شوت خوب قائدی. پرسپولیس اما دو گل زد که یکی از آنها از روی ریباند شوت استوکس و واکنش ناشیانه حسین حسینی بود و دو موقعیت دیگر هم ساخت که هر دو از ضربات ایستگاهی به دست آمد؛ یکی را نوراللهی زد و دیگری را آنتونی استوکس. پرسپولیس که با شعار زیباتر شدن نمایشهایش اقدام به تغییر کادرفنی کرده، نیاز دارد در جریان بازی فرصتهای بیشتر و متنوعتری بسازد و چنان که یحیی گلمحمدی مدام شعار میدهد، در بستر فوتبال مالکانه به گل برسد، اما فعلا چنین چیزی در پرسپولیس دیده نشده است. تیم یحیی هنوز خیلی کار دارد. یک معمای بزرگ در مورد پرسپولیس، مفقود شدن مهدی ترابی است؛ بازیکنی که نیمفصل اول شاید آمادهترین فوتبالیست ایران بود، اما الان به ندرت ردی از او در میدان دیده میشود. اوساگونا هم پرفراز و نشیب است و با وجود پاس گل خوبی که در دربی داد، سخت است که قبول کنیم او باید یکی از یازده مهره اصلی این پرسپولیس پرستاره باشد. در عوض آنتونی استوکس در چند دقیقهای که بازی کرد، با وجود فرم بدنی نهچندان مطلوبش نشان داد ارزش این انتقال پرسروصدا را داشته و اگر در بحث حاشیهها به خوبی مدیریت شود، خط حمله قرمزها را زهردارتر خواهد کرد. چهره ناامیدکننده پرسپولیس محمد انصاری بود که در امتداد فصل ناموفقش یک نمایش ضعیف دیگر ارائه داد و البته بشار رسن هم که بهخاطر مسائل مدیریتی و مالی تا آستانه جدایی پیش رفته بود، نشان داد حقش نشستن روی نیمکت نیست؛ ابدا.
استقلال؛ فرهاد را مهار کن!
استقلال با توجه به بضاعتش در دربی خوب بازی کرد، خیلی هم خوب بازی کرد. اینکه بدون شیخ دیاباته، فرشید اسماعیلی، سیاوش یزدانی و عارف غلامی، با طاهرخانی جوان وارد چنین میدانی شوی و حتی تا آستانه پیروزی هم پیش بروی، نشان میدهد تیم قابل احترامی بودهای. با این وجود علامت سوال بزرگ استقلال، فرهاد مجیدی است؛ کسی که فعلا سعی کرده با استفاده از روش سه دفاع به میراث آندرا استراماچونی وفادار باقی بماند، اما در بحث کوچینگ، فاصله زیادی با مربی ایتالیایی نشان میدهد. حتما در جریان هستید که بحث مهم ۴۸ ساعت گذشت در فضای مجازی، تعویض مهدی قائدی و خلع سلاح استقلال در ضد حملات بود. بدون تعارف این تعویض از هر سه تعویض گلمحمدی برای پرسپولیس سودبخشتر بود! مجیدی میگوید قائدی خسته بوده، اما درک این مساله در مورد یک بازیکن سبکوزن ۲۱ ساله بسیار دشوار است. مجیدی در ارنج بازی قبلی برابر نفت مسجد سلیمان هم اشتباهات زیادی داشت. او قائدی، غفوری و ریگی را بیرون گذاشت و بعد برای برگرداندن نتیجه ناچار شد هر سه نفر را در نیمه دوم به زمین بفرستد. فرهاد بعد از دربی دلیل اصلی مصدومیت شیخ دیاباته را خستگی از پروازها اعلام کرده؛ خب اگر او این داستان را میدانست، آیا بهتر نبود در بازی با نفت مسجد سلیمان به جای قائدی به شیخ استراحت میداد تا او دربی را از دست ندهد؟ به طور کلی هنوز در تصمیمات و توجیهات مجیدی رگههایی از خامی و ناپختگی دیده میشود؛ آنچه ممکن است کاخ رویاهای استقلال را ویران کند.