بازگشت گسترده تماشاگران به ورزشگاههای اروپا
سهم ما کجاست؟
فقط هم هلند نیست. پنجشنبهشب مسابقه سوپرجام اروپا بین چلسی و ویارئال در بلفاست، پایتخت ایرلند شمالی برگزار شد و تیم آبیپوش لندنی این بازی را در ضربات پنالتی به سود خود پایان داد. آنجا هم ورزشگاه پر از تماشاچی بود و بازیکنان چلسی فرصت پیدا کردند قهرمانیشان را کنار هواداران جشن بگیرند. همچنین فصل جدید مسابقات لیگ برتر انگلستان در حالی از دیشب با بازی برنتفورد و آرسنال آغاز شد که دیدارهای این فصل لیگ جزیره هم تماشاچی خواهد داشت. اساسا با امید بستن به درآمد ناشی از بازگشت تماشاگران هم بود که باشگاههای انگلیسی در این تابستان بیمحابا دست به جیب شدند. منچسترسیتی با جذب جک گرالیش رکورد نقلوانتقالات در لیگ برتر را شکست و چلسی هم توانست روملو لوکاکو را از اینترمیلان بگیرد.
در اسپانیا فصل جدید لالیگا از دیشب با برگزاری دیدار والنسیا و ختافه آغاز شد و اینجا هم تماشاگران قادر به حضور در ورزشگاهها خواهند بود. در دیدار دوستانه بارسلونا و یوونتوس در جام خوان گامپر هم که ۳برصفر به سود تیم اسپانیایی تمام شد، هواداران در ورزشگاه بودند و حتی بانیان جدایی لیونل مسی را «هو» کردند. در فرانسه، تصاویر استقبال گسترده از مسی، هیچ شباهتی به عصر حکمرانی یک بیماری واگیردار نداشت. مردم در فرودگاه و ورزشگاه اختصاصی پاریسنژرمن برای بزرگترین ستاره تاریخ لاشامپیونه سنگ تمام گذاشتند و البته خیلی زود صفهای چند صد متری برای خرید پیراهن لئو تشکیل شد؛ درست در روزهایی که صف خرید دارو مردم ما را آزار میدهد. در آلمان نیز فصل جدید بوندسلیگا از دیشب با برگزاری بازی بایرنمونیخ و مونشنگلادباخ آغاز شد. اینجا دولت سختگیرتر است و اجازه حضور محدود تماشاگران را داده؛ در نتیجه ۲۵ هزار نفر دیدار افتتاحیه بوندسلیگا را دیدند و مسابقات بعدی هم همین تعداد تماشاچی خواهد داشت.
حالا برمیگردیم به ایران؛ سهم ما از این بازگشتها چیست؟ هیچ. آیا چشماندازی برای حضور تماشاگران در فصل جدید لیگ برتر فوتبال وجود دارد؟ هرگز. این بازیها نیمه اول مهر آغاز خواهد شد، اما از همین حالا تقریبا مطمئنیم که شرایط برای حضور تماشاگران مهیا نیست. استادیوم که هیچ، مردم در ایران هنوز برای بازگشت تمام و کمال به محل کارشان هم ابهام جدی دارند. هر روز سیل اخبار درباره شیوه متفاوت برخورد با کرونا در ایران و کشورهای پیشرفته جهان منتشر میشود و مردم آنها را با هم مقایسه میکنند. چکیده همه این داستانها اما در پخش مسابقات اروپایی قابل رؤیت است؛ جایی که فصل جدید معتبرترین لیگهای قاره سبز آغاز شده و تماشاگران ایرانی با مشاهده حضور گسترده مردم روی سکوها، بیشتر و بیشتر از وضعیتی که در آن گرفتارند رنج خواهند برد. شاید به هزار و یک دلیل حضور تماشاگران در ورزشگاهها نقش بزرگی در اقتصاد بیمار فوتبال دولتی ایران نداشته باشد، اما از نقش شور اجتماعی این اتفاق نباید غافل شد. هزاران نفر از مردم کشورمان هر هفته فرصت داشتند راهی استادیوم شوند و انرژیشان را خالی کنند. به علاوه شغل و زندگی هزاران نفر در سراسر ایران وابسته به حضور مردم در ورزشگاهها بود؛ کسانی که از طریق فروش پرچم و ساندویچ و تخمه و بستنی یا جابهجایی هواداران و رنگ کردن صورت آنها نان شب خانوادهشان را تامین میکردند، اما حالا خانهنشین شدهاند و روشن هم نیست که چه زمانی زندگی دوباره به سمت آنها لبخند خواهد زد.