زنگ خطر را شنیدید؟
آنچه شکست پرسپولیس را نگرانکنندهتر میکند، توالی نمایشهای ضعیف این تیم است. پرسپولیس برابر الهلال فوتبالی بازی کرد که خیلیها آن را یکی از بدترین بازیهای تیم در ۳۰ سال گذشته قلمداد کردند. این تیم در هفته نخست لیگ برابر فولاد خوزستان هم یک نیمه اول بد داشت، هرچند با دو گل از روی ضربات ایستگاهی گره کار را گشود و بعد هم گل سوم از راه رسید. تیم گلمحمدی جلوی نساجی هم آنقدرها خوب نبود و نهایتا این مسیر به شکست عجیب و مطلق در اراک ختم شد. در حال حاضر تفسیرهای بسیار زیادی درباره چرایی این ناکامی وجود دارد. برخی عقیده دارند تعدادی از بازیکنان پرسپولیس کمانگیزه شدهاند و دیگر عطش لازم برای کسب موفقیت را ندارند، گروهی به تاثیر ستارههای جدا شده تیم از جمله محمدحسین کنعانیزادگان و احمد نوراللهی اشاره میکنند و برخی نقش تاکتیکهای نادرست کادرفنی را پررنگتر میدانند.
بسیاری از این بحثها، کاملا فنی و تخصصی است و ورود به آنها نیاز به اشراف و اطلاعات کافی دارد، اما آنچه مخاطب عام میبیند، شمایل یک تیم بحرانزده و پرنوسان است؛ تیمی که تا فصل گذشته بهترین ساختار دفاعی لیگ را داشت و به آن میبالید، اما حالا در چهار بازی شش گل دریافت میکند و خوشاقبال است که آمارش بدتر از این نشده. زنگ خطر در همان ریاض برای پرسپولیس به صدا درآمد، اما برخی با نگاه بیش از حد خوشبینانه، آن شکست را به مسائلی همچون قدرت الهلال، حضور تماشاگران حریف یا تاخیر در شروع لیگ ربط دادند. حالا اما روشن شده که داستان بیخ دارد و مشکلات، اساسیتر از این حرفهاست. اگر امروز هم کادرفنی پرسپولیس خطر را جدی نگیرد، باید منتظر آیندهای بحرانیتر برای این تیم باشیم.