آفت جان استقلال در این سالها
بالاتر از توهم توطئه!
این ادعا آنقدر عجیب است که شاید نیاز چندانی به تحلیل و بررسی نداشته باشد، اما موضوع فقط حرفهای همدانی نیست، بلکه به رویکردی مربوط میشود که در این سالها بین برخی استقلالیها رواج یافته و بهطور جدی به این تیم ضرر زده است؛ اینکه همه اتفاقات بد ریشه در عناصر بیرونی دارد و درون مجموعه هیچ مشکلی به چشم نمیخورد. همدانی در حالی داستان بیرانوند را ناشی از یک توطئه بیرونی به شمار میآورد که پیشنهاد مدیران استقلال منجر به فسخ یکطرفه قرارداد بیرو با پرسپولیس شد. پس از آن استقبال گستردهای از احتمال استقلالی شدن بیرانوند به وجود آمد و حتی سرمربی این تیم یعنی جواد نکونام هم بنا به اذعان صریح خودش، با بیرانوند برای حضور در این تیم مذاکره کرد.
شک نکنید اگر گلر قرمزها استقلالی میشد، این یک موفقیت بزرگ برای آن باشگاه به شمار میآمد، اما حالا که انتقال مورد نظر انجام نشده، باید آن را «توطئه» دانست؟ اصلا توطئه چه کسانی؟ مثلا حجت کریمی که خودش سرپرست باشگاه بود؟ فرض کنیم کریمی مهره عاملان اصلی توطئه بوده است(!)، چرا جواد نکونام که مرد سرد و گرم چشیده فوتبال ایران است و با اصرار هواداران به عنوان سرمربی این تیم انتخاب شد، پای کار آمد و شخصا به بیرانوند زنگ زد؟ کافی بود نکونام دو خط، فقط دو خط روی صفحه شخصی خودش در اینستاگرام بنویسد که راضی به حضور بیرانوند نیست؛ آن وقت کل توطئه خنثی میشد میرفت پی کارش.
استقلال باشگاه بسیار بزرگ و محبوبی است که لیاقت موفقیت را دارد. حق این تیم است که بازیکنان و مربیان بزرگ و کارآمد داشته باشد، از بودجه خوبی بهره ببرد و شاهد کامیابی را در آغوش بکشد. به این منظور اما آنها نیاز به چیزهای دیگری هم دارند که مهمترینش کنار گذاشتن همین نگاه به بیرون همیشگی است. آنها باید روی باشگاه خود متمرکز باشند و روند اصلاح را از آنجا دنبال کنند. یک سال کامل از جدایی فرهاد مجیدی از استقلال گذشت، اما هنوز کسی در این تیم نپرسیده چرا این مربی با وجود باقی ماندن دو فصل از قراردادش مثل آب خوردن جدا شد و به امارات رفت؟ مگر حق باشگاه این نبود که قرارداد مورد نظر پابرجا باقی بماند و مورد اجرا قرار بگیرد؟ با این وجود کسی از رفتار فرهاد ایراد نمیگیرد، چون او را اسطوره و قهرمان باشگاه میدانند، اما مدام نگاهها به این است که فدراسیون فوتبال یا وزارت ورزش و این اواخر سازمان خصوصیسازی اجازه موفقیت استقلال را نمیدهند. خبر بد این است که در صورت تداوم این طرز تفکر، استقلال حالا حالاها طعم کامیابی پایدار را نخواهد چشید.