آیا این وضعیت، شأن مردم ایران است؟
تنفس مصنوعی به آزادی!
اگر قرار باشد بغض کمبود امکانات در ورزش ایران را فقط در یک عبارت خلاصه کنیم، شاید بهترین واژه «ورزشگاه آزادی» باشد؛ استادیوم سالمندی که همین روزها بار دیگر مسوولان مربوطه در حال وصله و پینه کردن آن هستند تا شاید چند صباح دیگر به عمرش افزوده شود. ۵۰ سال بعد از احداث ورزشگاه آزادی برای میزبانی از بازیهای آسیایی ۱۹۷۴، طی هفتههای اخیر زمزمههای زیادی در مورد فرسوده شدن سکوهای این استادیوم و احتمال ریزش سکوهای آن به گوش میرسید که البته تکذیب شد و حالا قرار است با مقاومسازی، باردیگر ظرفیت کامل آن آماده بهرهبرداری شود. این اتفاقات در حالی رخ میدهد که اصلا نیازی به گفتن نیست بیخ گوش ایران کشورهای کوچک حاشیه خلیجفارس هر کدام دهها استادیوم و کمپ تمرینی شیک و استاندارد دارند که در برخی موارد باشگاههای بزرگ اروپایی برای اردو به آنها مراجعه میکنند.
از همه عجیبتر مانوری است که بعضا روی بازسازی ورزشگاه آزادی داده میشود. در واقع این یک موقعیت نادر است که در آن میبینیم آقایان برای «تعمیر» در حال «تبلیغ» هستند. در آخرین نمونه، آقای حمید سجادی وزیر محترم ورزش ابراز امیدواری کرده ورزشگاه آزادی بعد از تعمیرات اساسی، شرایطی در شأن ملت ایران پیدا کند. آیا شأن مردم ما واقعا این نیست که حداقل در پایتخت، یک ورزشگاه ملی شیک و جدید داشته باشند؟ تا کی قرار است استادیوم آزادی با تنفس مصنوعی زنده بماند و برای ورزش این کشور آبروداری کند؟ این استادیوم ۲۰ سال پیش هم یک دوره طولانی بازسازی داشت که در خلال آن دربی تهران به تبریز منتقل شد. یعنی ساختن یک استادیوم استاندارد و بینالمللی دیگر اینقدر سخت است؟